یک فرضیه را در ذهن خود مفروض بدارید:
خمینی زنده است، جنبش سبز بر پا شده است. برخورد خمینی با این جنبش
چگونه است؟ این سوال از این رو مطرح کردهام تا افرادی که دوران طلایی امام
را آرزو دارند یک لحظه یک جایگزینی ساده انجام دهند و خمینی را جایگزین
خامنهای در جریان جنبش سبز کنند.
این سخن بدان معنی نیست که از جنایات و کشتاری که در زمان
خامنهای افتاده را نادیده بگیرم و چشم را مقابل جنایتهایش ببندیم، ولی
دوست دارم ذهنیت شما را به یک جایگزینی ساده ببرم.
اصلاح طلبان و خط امامیها برای رقابت با رقیب خود یعنی ولایت فقیه و
خامنهای همیشه مثالهایی از «امام»ی میآورند که امام خون بود. من معتقدم
در بیرحمی و شقاوت خمینی، کسی نمیتواند کوچکترین شکی کند. حتی نوع
برخورد و فریبکاریهایش را هم اگر بدین موضوع اضافه کنیم، میبنیم این
امامی که اصلاحطلبان مدام بدان آویزان میشوند هزاران برابر خون ریزتر از
خامنهای بود.
بیایید مقایسهای کنیم در نوع بر خورد این دو درباره جنبش
سبز؛ در موضوع جنبش کشتار و دستگیریها و جنایتهای زیادی انجام شد ولی یک
لحظه متصور شوید که بهجای خامنهای، خمینی در مسند قدرت بود. تجربه تاریخی
خمینی در کشتارهای سال ۵۷-۶۰ و ۶۷ که [هزاران نفر] در زندانها فقط طی یک
نامه خمینی اعدام شدند و جسدشان در خاوران پنهان شد نشان میدهد که نوع
برخورد خامنهای نسبت به خمینی بسیار متعادلتر بوده است.
در فریبکاری و گول زدن مخالفین: در سال ۵۷ که بسیاری با او
بیعت کردند و بسیاری از آنها را از دم تیغ گذراند نیز نشان دهنده فریبکاری
خمینی بوده است.
باری، اگر خمینی بود تظاهرات جنبش سبز را به خاک و خون
میکشید، آنهم نه اینکه ۱۰۰ کشته و ۲۰۰ کشته، شاید هزاران نفر کشته در کف
خیابان برجای میگذاشت و شاید [بسیاری از] زندانیان سیاسی را به مانند سال
۶۷ از دم تیغ میگذراند.
حتی در مبحث آزادی اجتماعی بزرگان به یاد دارند که دست را رنگ
میزدند و کراوات ملت را در این دوران طلایی میچیدند. پوشش بانوان هم که
نهایتا مانتویی گشاد بود که بانوی محترم اندرونش گم میشد. حتی در این
موضوع هم وضعیت خمینی بسیار سیاهتر بوده است.
حال این پرسش باقی است چرا اصلاحطلبان اینقدر به این امام
همام متوسل شده و سعی میکنند به او قداستی بدهند؟ اگر صحبت از جنایت و
خونریزی باشد، دستهای خامنهای به مراتب پاکتر از خمینی است و سعه صدر
او نیز به مراتب بالاتر بوده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر