۱۳۹۵-۱۱-۰۶

مسیحیت چیست





مسیحیت چیست و مسیحیان به چه چیزی ایمان دارند؟



سوال: مسیحیت چیست و مسیحیان به چه چیزی ایمان دارند؟

جواب: 
در اول قرنتیان 1:15-4 اینچنین می خوانیم: "الآن ای برادران شما را از انجیلی که به شما بشارت دادم اعلام می نمایم که آن را هم پذیرفتید و در آن هم قائم می باشید. و بوسیلۀ آن نیز نجات می یابید به شرطی که آن کلامی را که به شما بشارت دادم محکم نگاه دارید والا عبث ایمان آوردید. زیرا که اول به شما سپردم آنچه نیز یافتم که مسیح بر حسب کتب در راه گناهان ما مُرد."

اعتقاد و ایمان مسیحی در این آیات مشخص است. آنچه که مسیحیت را در مقایسه با سایر ادیان منحصر به فرد می کند این است که مسیحیت بیش از آنکه در رابطه با مراسم مذهبی باشد در مورد یک رابطه و مشارکت شخصی است. شخص مسیحی به جای آنکه خود را مجبور به اطاعت ازامر و نهی های مذهبی نماید، این هدف را دنبال می کند که رابطه ای بسیار نزدیک با خدای پدر داشته باشد. ایجاد این رابطه تنها حاصل کار مسیح و عملکرد روح القدس در زندگی مؤمنین است.

مسیحیان بر این عقیده اند که کتابمقدس کلام الهام شدۀ الهی و فاقد هر گونه اشتباه می باشد. به همین دلیل آنها ایمان دارند که تعلیم کتابمقدس در هر زمینه ای صحیح ترین، بانفوذترین، و مقتدرانه ترین نظر است. (دوم تیموتاؤس 16:3؛ دوم پطرس 20:1-21) مسیحیان به یک خدای واحد ایمان دارند که سه شخصیت است: پدر، پسر، و روح اقدس.

مسیحیان ایمان دارند که هدف خاص خدا از آفرینش انسان این بوده است که انسان با خدا رابطه داشته باشد، اما گناه تمام بشریت را از خدا جدا ساخت (رومیان 12:5؛ 23:3). مسیحیت تعلیم می دهد که عیسی مسیح خدای کامل و انسان بی نقصی بود که بر این جهان خاکی قدم نهاد (فیلیپیان 6:2-11) و بر صلیب جان داد. مسیحیان ایمان دارند که عیسی مسیح پس از مرگ مدفون شد، روز سوم از مردگان برخاست، و الآن بدست راست خدای پدر نشسته است تا برای ایمانداران شفاعت کند (عبرانیان 25:7). پیغام مسیحیت اعلام این حقیقت است که مرگ مسیح بر روی صلیب برای پرداخت جریمۀ گناه تمام بشر کافی و بسنده بوده است؛ و این همان عاملی است که رابطۀ گسیختۀ بین خدا و انسان را بازسازی می کند. (عبرانیان 11:9-14؛ 10:10؛ رومیان 23:6؛ 8:5)

انسان برای اینکه نجات پیدا کند و به این رابطۀ احیا شده دست یابد، احتیاج دارد به کاری که عیسی مسیح بر روی صلیب به کمال رسانید ایمان آورد. اگر شخصی ایمان داشته باشد که مسیح به جای او مُرد و با مرگ خویش جریمۀ گناهان او را پرداخت نموده از مردگان قیام کرد، آن شخص نجات یافته است. هیچکس قادر نیست نجات را برای خود تحصیل کند. در واقع هیچکس نمی تواند آنقدر نیکو و بیگناه باشد که قادر باشد خدا را خشنود سازد زیرا همۀ ما گناهکار هستیم. (اشعیا 6:64-7؛ 6:53) علاوه بر این، چون مسیح تمام آنچه برای نجات ما لازم بود به تمام و کمال انجام داد، نمیتوان چیزی بر آن افزود. به همین دلیل هنگامی که بر روی صلیب جان خود را فدا می ساخت فرمود: "تمام شد" (یوحنا 30:19).

به همان گونه که هیچکس قادر نیست بواسطۀ اعمالش خود را نجات دهد، هیچ عملی نیز قادر نیست شخص نجات یافته را از نجاتی که با ایمان دریافت کرده است محروم کند. باید همیشه به یاد داشت که عمل نجات، کار به کمال رسیده ای است که با مرگ مسیح بر روی صلیب فراهم شد. پس، در عمل نجات، فاعل مسیح است. و شخص نجات یافته مفعول است، یعنی دریافت کنندۀ این نجات عظیم است. یوحنا 27:10-29 می گوید: " گوسفندان من آواز مرا می شنوند و من آنها را می شناسم و مرا متابعت می کنند. و من به آنها حیات جاودانی می دهم و تا به ابد هلاک نخواهند شد و هیچکس آنها را از دست من نخواهد گرفت. پدری که به من داد از همه بزرگتر است و کسی نمی تواند از دست پدر من بگیرد."

شاید عده ای به غلط تصور کنند: "یک بار و برای همیشه نجات یافته ام ... حال می توانم هر طوری که بخواهم زندگی کنم ... و هیچ چیز نمی تواند نجات را از من بگیرد." ولی باید به یاد داشت که هنگامی که شخص نجات می یابد از فرمانبرداری از طبیعت کهنه و گناه آلود خویش آزاد میشود. او در واقع شخص آزاد شده ای است که مشتاقانه می خواهد در رابطۀ نزدیک و صمیمی با خدا رشد کند. تا زمانی که ایماندار بر روی زمین زندگی می کند و در بند این نفس گناه آلود است همواره وسوسه می شود تا گناه کند. در رابطۀ بین انسان و خدا، گناه همواره به صورت یک دیوار جدائی عمل می کند. اگر فردی در گناه زندگی کند و به آن ادامه دهد، از رابطه ای که خدا مایل است با او داشته باشد لذت نخواهد برد. تنها طریق پیروزی بر وسوسه و گناه این است که ایمانداران خود را به مطالعه و اطاعت از کتابمقدس بسپارند و هر روزه تحت کنترل روح القدس زیست کنند. زندگی تحت کنترل روح القدس یعنی سرسپردگی و پیروی از رهبری و نفوذ روح القدس در زندگی روزمرۀ خود.

در حالی که بسیاری از مذاهب پیروان خود را به اطاعت از یک سری قوانین ترغیب می کنند، مسیحیت یعنی ایجاد یک رابطۀ شخصی و زنده با خدا. مسیحیت یعنی ایمان به شخص عیسی مسیح که بر روی صلیب مُرد، جریمۀ گناهان را پرداخت نمود، و روز سوم از مُردگان برخاست. با مرگ مسیح بر روی صلیب دِین گناهان شما پرداخت شده است، و حالا شما می توانید با خدا مشارکت داشته باشید. در مسیحیت شما قادر هستید که بر طبیعت گناه آلود خود غلبه کرده، در دوستی و اطاعت از خدا بسر بَرید. این مفهوم واقعی مسیحیت است که کتابمقدس تعلیم می دهد. 

۱۳۹۵-۱۱-۰۴

اعیاد مهم مسیحیان






اعیاد مهم مسیحیان





*عید پاک   یا عید قیام، مهمترین عید مسیحیت به شمار میرود. عید پاک با رستاخیز و قیام مسیح پیوند خورده است ، در این روز  مسیح پس از اینکه به صلیب کشیده شده بود ، دوباره زنده شد و برخاست ( رستاخیز ). به عید پاک، در انگلیسی Easter و در آلمانی Ostern گفته می‌شود . عید پاک در پایان هفتهٔ مقدسی است که عیسی مسیح وارد اورشلیم می‌شود و توسط سربازان رومی دستگیرو پس از تحمل رنج و سختی‌های فراوان بر فراز تپه جلجتا در اورشلیم مصلوب می‌شود. زمان این عید هر سال بین ۲۲ مارس تا ۲۵ آوریل تغییر می‌کند .
*کریسمَس   عیدیست که به
  منظور گرامی‌ داشت زاد روز
  مسیح  در  روز   ۲۵ دسامبر 
  برگزار  می‌شود  . این  زمان 
  فرصتی است  برای دور هم
  جمع شدن اقوام  و دوستان 
  و هدیه دادن به هم. 
  کریسمس با آیین‌های ویژه‌ای
  به‌طور مثال آراستن یک درخت 
  کاج، برگزار می شود. 
*هفته مقدس  هفته پیش از عید پاک است.
این هفته شامل روزهای( یکشنبه نخل =نماد
ورود مسیح به  اورشلیم  و استقبال مردم  با 
شاخه های نخل ) ، (پنج شنبه فرمان یا پنج -
شنبه میثاق  = یادبود  شام  آخر  مسیح  با 
یارانش ) و (جمعه نیک = مراسمی به یاد به
صلیب کشیده شدن مسیح )  می باشد  و
تا ابتدای روز قبل از عید پاک ادامه دارد . 



*عید صعود    چهل روز پس از رستاخیر مسیح  (عید پاک)  جشن صعودمسیح به سویخداوند است .







*پنطیکاست یا پنجاهه   جشن نزول 
روح‌القدس برحواریون(شاگردان مسیح) 
در  پنجاه  روز پس  از برخاستن مسیح
از مرگ که به  این عنوان جشن  گرفته
می‌شود . از فعالیت‌هایی که در کشور
های  گوناگون  به بزرگی  عید  پنجاهه 
انجام می‌شودمی‌توان به انجام مراسم
در کلیسا ،   یافت‌ های شام و ناهار ، 
دسته‌های خیابانی،انجام غسل تعمید 
مراسم  محلی  و   رقص  و  پوشیدن 
جامه‌های جشن اشاره کرد.





*عید کوچک 

    در روز ششم ژانویه 
                         به مناسبت ظهور
                         مسیح و تعمیدش
                         توسط  یحیی جشن 
                        گرفته می شود.

۱۳۹۵-۱۱-۰۲

عکس بچگی دونالد ترامپ و مادرش



ایا میدانستید مادر دونالد بریتیش و پدرش المانی بود ؟ 

حکم ارتداد در اسلام





ارتداد اصطلاح فقهی به معنی خروج فرد مسلمان از دین اسلام است. ارتداد در لغت به معنی رجوع و بازگشتن دانسته‌اند و در قرآن هم بارها این مفهوم به کار رفته‌است.[۱] اصطلاح عربی (رده، ارتداد) در قرآن به کار نرفته است، ولی وعده ترسناکی در آخرت برای کسانی که «بر می‌گردند» یا «انکار می‌کنند» (یَرتَدو؛ ۲:۲۱۷؛ ۵:۵۴) و «کسانی که کافر می‌شوند بعد از آنکه ایمان آوردند»(۳:۸۱؛۵:۶۱۱؛۹:۶۶؛۴:۱۳۷؛۱۶:۱۰۶) وعده داده شده است. احادیث مجازات ارتداد در اسلام را گردن زدن، سوزاندن، به صلیب کشیدن یا تبعید شدن معرفی می‌کنند. برخی روایات سنتی اجازه می‌دهند تا شخص مرتد، توبه کند. قوانین شرعی اسلامی موافق جریمه اعدام (به طور سنتی توسط شمشیر) برای مرتد مذکر که داوطلبانه اسلام را انکار می‌کند، هستند. علاوه بر این، ارتداد مشمول جرائمی است که قانون‌شکنی (حد، جمع آن حدود) محسوب می‌شود. برخی از مکتب‌های اسلامی اجازه می‌دهند تا مرتدان مونث را به جای اعدام، زندانی کنند. مکتب درباره این سؤال که آیا مرتدین اجازه، تشویق یا مجاز به انکار هستند، همان طور که درباره وضعیت دارایی مرتد بعد از مرگ یا تبعید آن چه می‌شود، نظر مختلفی دارند، ولی همگی متفق‌القول هستند که ازدواج فرد مرتد را باید باطل کرد. بر پایه منع قرآنی اجباری اعتقاد به دین (۲:۲۵۷)، خیلی از متفکران جدید قانون مجازات اعدام برای ارتداد را به چالش کشیدند و امروزه کمتر از این قانون استناد می‌شود.[۲][۳]

حکم ارتداد

در کتب فقهی شرایطی برای مرتد منظور گشته که هدف از برشمردن آنها، بیان مصداق مرتد شرعی است که با فقدان هر یک از شروط، موضوع ارتداد شرعاً منتفی خواهد بود و مجازات به اجرا در نخواهد آمد. در منابع فقهی شیعه بلوغ، عقل، اختیار و قصد از شرایط اصلی ارتداد به شمار آمده‌است. از مکاتب اهل سنت، شافعیه نیز همین شرایط را منظور داشته‌اند، اما مالکیه در مورد اشتراط بلوغ اختلاف نظر دارند و حنابله و حنفیه بلوغ را شرط نمی‌دانند. در هر حال با توجه به شرایط ذکر شده، مجنون، مُکره، مضطر و امثال آن هیچ‌گاه مرتد شناخته نمی‌شوند.[۱]

شیعه

فقهای امامیه علاوه بر قتل، عقوبتهای زیر را برای مردی که مرتد فطری است در نظر گرفته‌اند: جدایی از همسر و تقسیم اموال بین ورثه. در کتب فقهی برخی جزئیات درباره این مجازات‌ها، چون مسئله قبول توبه مرتد وعده وفات همسر مورد بررسی قرار گرفته‌اند. ادله مورد تمسک در احکام این باب، علاوه بر اجماع، شماری از روایات هستند. اما چنانچه مردی مرتد ملی باشد، مهلتی برای توبه نمودن او مقرر است و تنها در صورت سرباز زدن از توبه مجازات می‌گردد. در صورت تکرار ارتداد برای بار سوم قتل او واجب است. مرتد ملی در صورت توبه از کفر خویش، از حکم محجور شدن از تصرف در اموال و فسخ عقد نکاح برکنار خواهد بود، گرچه تجدید عقد با زوجه‌اش نیاز به انقضای مدتی برابر عده طلاق دارد. تمام احکام یاد شده مربوط به مرد مرتد است، اما زنی که مرتد گردد در مورد مجازات وی از نظر فقهای امامیه تفاوتی بین مرتد ملی و فطری وجود ندارد.[۱]

موارد اتهامی

  • هاشم آقاجری در ایران، به سال ۱۳۸۱، به دنبال سخنرانی در دانشگاه همدان، با موضوع «پروتستانتیسم اسلامی»، به «ارتداد» متهم، بازداشت و ماه‌ها زندانی شد. دادگاه اولیه هاشم آقاجری را به اعدام محکوم کرد اما این حکم در دیوان عالی کشور نقض شد. اما دادگاه همدان برای دومین بار او را به اعدام محکوم کرد.[۱۰]
  • محمد ص.م در سال ۱۳۸۲ در دادگاه اصفهان محکوم به ارتداد گردید و بعد از گذراندن یازده ماه حبس حکم صادره از سوی دادگاه انقلاب اصفهان اجرا گردید ایشان محکوم به ۸۲ ضربه شلاق وچهار سال تعبید گردیدن که در آن زمان بدون هیچ گونه پوشش خبری این اتفاقات در دستگاه قضایی افتاد
  • مریم رستم پور و مرضیه امیرزاده، در ایران، به تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۱۳۸۷(۵ مارچ ۲۰۰۹) به خاطر ارتداد دستگیر شدند.[۱۱][۱۲][۱۳] که با فشار جامعه بین‌المللی، پس از ۲۵۹ حبس، آزاد شدند.
  • مریم یحیی ابراهیم اسحاق در سودان در سال ۱۳۹۳ به خاطر گرویدن به دین شوهرش (مسیحیت) به اعدام محکوم شد.[۱۴]
  • رافق تقی و سمیر صداقت اوغلو، دو تن از کشور جمهوری آذربایجان، از سوی فاضل لنکرانی به دلیل توهین به محمد، مرتد و کافر شناخته شده شدند.[۱۵]
  • اتحادیه بین‌المللی انسان‌گرایی و اخلاق، در اولین گزارشی که سال ۲۰۱۲ منتشر کرد، اعلام که هفت نفر به خاطر «کفر»، «ارتداد»، یا تعویض دین اعدام شده‌اند که برخی هم به صورت گردن زدن در ملاء عام بوده است.[۱۶]

۱۳۹۵-۱۱-۰۱

دانلود جدیدترین فیلتر شکن ها با لینک مستقیم - پست اپدیت میشود



Image result for cyberghost 6





اسم : cyberghost 6


Image result for hotspot shield


اسم : hotspot shield

تفاوت‌ بين‌ پروتستان ها با ارتدوكس ها‌ و كاتوليك‌ها






1- پروتستان‌ها با قدرت‌الهي‌ پاپ‌ مخالفند و براي‌ پاپ‌ مرجعیت و عصمت‌ قائل‌ نيستند یعنی عصمت پاپ را قبول ندارند و رياست داشتن پاپ به تمام كليساها را نميپذيرند. پروتستانها هیچگونه و هیچ نوع مرجعیتی را قبول ندارند و به کشیشان و شبانان فقط به دید یک راهنما نگاه می کنند و تنها کتاب مقدس و اعمال رسولان (شاگردان عیسی مسیح) را مرجع خود می دانند.

2- در امور تشكيلات‌ كليسایی به نبوت کردن و پرشدن از روح القدس و به زبانها صحبت کردن و شفا دادن و تفسیر به رای آیات کتاب مقدس، در میان عموم مردم قائل می باشند و به چنین چیزهایی به آشکارا عمومیت می بخشند و تبلیغ می نمایند، در صورتی که در کاتولیک و ارتدکس این چنین مرسوم نیست و این امور فقط در دست کشیشان و اسقفان است و آنها هم چنین مراتبی را هرگز آشکار نمی کنند و آن را مخفی نگاه میدارند چون اعتقاد دارند که اگر شخصی به چنین چیزی بر اثر ایمان دست یافت یک چیز شخصی است نه عمومی و کاتولیکها و ارتدوکسها چنین حرکات و روشهای پروتستانها را فریب ، شارلاتان بازی و از شیطان می دانند.

3- پروتستانها برخلاف‌ كاتوليك‌ها و ارتدوکسها مي‌گويند: مؤمنان‌ براي‌ ارتباط‌ با خدا احتياج‌ به‌ روحانيون‌ ندارند و خود روح القدس معتقدین به عیسی مسیح را تعلیم می دهد، از اینرو، در رابطه با تفسير و تبيين كتاب مقدس معتقدند كه مؤمن به كمك روح القدس قادر به تفسير و تبيين كتاب مقدس است بر اين اساس هر مسيحي ميتواند پيام كتاب مقدس را شخص خود دريابد یا در دعا باشد تا خداوند به وسیله روح القدس وی را تعلیم دهد یا مطلب را برایش باز (آشکار) نماید.

4- كشيشان‌ فرقة‌ پروتستان‌ همانند ارتدوکسها ازدواج‌ را بر خود حرام‌ نمي‌دانند چون لوتر تأكيد ميكرد كه بايد به كشيشها اجازة زناشويي داده شود، ولی روحانیون كاتوليك‌ از ازدواج نمودن منع شده اند.

5- اعتراف‌ به‌ گناه‌ نزد پروتستان‌ها واجب‌ نيست و به اختیار است ولی در کاتولیکها و ارتدوکسها اعتراف هفتگی و ماهیانه و در هنگام مصیبت یا مرگ یا آلوده شدن به گناه یا وسوسه شدن به گناه لازم و ضروری است.

6- پروتستانها به‌ شريعت‌ اعتقادی ندارند و می گویند ما زیر فیض هستیم همچنین پروتستانها برای هیچ یک از بيانيه‌هاي‌ كليسا و شوراها و اعتقادنامه های کلیسایی ارزش و قداست قائل نیستند و آنها را مصوبه هایی معمولی فاقد ارزش الهی و آسمانی می دانند ولی کاتولیکها و ارتدوکسها برای بیانیه ها و مصوبه های کلیسایی و اعتقادنامه های مسیحی ارزش الهی و قداست قائل هستند و قسمتی از شریعت خود را از آنها اخذ می نمایند.

7- پروتستانها همانند ارتدوکسها به‌ برزخ‌ اعتقاد ندارند، چون بحث اعتقاد به برزخ در كتاب اپوكريفاست كه پروتستانها آنرا قبول ندارند.

8- پروتستانها فقط برای پدرآسمانی و عیسی مسیح و روح القدس قداست قائل هستند و برای مریم باکره هیچگونه قداستی قائل نیستند که هیچ، برخی از فرقه های پروتستان بلکه مریم را گناه کار و کافر می دانند.

9- کلیساهای پروتستان ساده تر از کلیساهای کاتولیک مجلل و پر زرق و برق است و بر روی دیوارهای داخلی اکثر کلیساهای پروتستان نقاشی هایی از پدر پسر و روح القدس ترسیم شده ولی بر روی هیچ یک از تصاویر هاله ای نورانی یا حائل نور دیده نمی شود و نشان دهنده این است که تصاویر هیچگونه قداستی ندارند حتی تصاویر پدر و پسر و روح القدس. پروتستانها هیچگونه قداستی برای روحانیون یا قدیسان مسیحیت قائل نیستند و در کلیساهای آنها به ندرت پیکره دیده می شود و اگر هم باشد جنبه نمادین و تزئینی دارد نه مقدس و تقدیس شده.

10- روح القدس براى عمل كردن در مؤمنان از «پدر» صادر مى شود. این متن اظهار نامه ى ایمان است كه مورد توافق كلیساى ارتدوکس و کاتولیک بوده است. كاتولیكها روح القدس را صادر از پدر مى دانند و پروتستانها معتقدند كه روح القدس از خداي پدر و هم از خداي پسر صادر ميشود و براى صدور روح القدس خداى پدر و پسر (عیسی مسیح) با هم عمل مى كنند از آنجایی که در پروتستان فرقه های بسیار زیاد و گوناگونی ایجاد گردیده است برخی از فرقه های پروتستان منشاء روح القدس را از پسر می دانند نه از پدر.

11- كاتولیك ها عشای ربانی را به منزله ى تقدیم قربانى به خداوند مى دانند كه لازم است تحت اشراف روحانیان انجام پذیرد. به علاوه، بر این مطلب پاى مى فشارند كه در مراسم عشاى ربانى، نان و شراب حقیقتاً و ذاتاً به خون و گوشت مسیح تبدیل مى شود و این آموزه را تبدّل جوهر مى نامند. اما پروتستان هر دو مطلب را رد می نماید و معتقد است خداوند در همه جا حضور دارد و نان و شراب صرفاً نماد و یادگاری به یاد عیسی مسیح در آیین عشاى ربانى است و اعتقاد دارند كه نان و شراب حقيقتاً و واقعاً به خون و گوشت مسيح مبدل نمي شود يعني تغيير و استحالة واقعي به بدن مسيح را انكار ميكنند.

12- یكى دیگر از موارد اختلاف، مسئله ى اعتراف است. در کاتولیک و ارتدوکس شخص گناهكار مقابل كشیش مى ایستد و اعتراف خود را در حالى كه سرش را به موازات كمربند كشیش خم كرده، اظهار و اعلام پشیمانى مى كند. كشیش نیز شخص توبه كننده را به تناسب بزرگى گناهش به دعا، روزه و زیارت هاى مخصوص مكلّف مى سازد. كلیساى پروتستان با اعترافات و آمرزش گناهان به دست كشیش و با شفاعت خواستن از مقدسات مخالف است. 

13- كاتولیك ها مناصب كلیسایى را به 7 رتبه تقسیم مى كنند، پاپ، کاردینال، اسقف، کشیش، شبان، خادم، شماس، اما ارتدكس ها مناصب را تنها سه رتبه مى دانند: اسقف، كشیش و شمّاس، ولی پروتستان ها مناصب را پنج مرتبه می دانند: اسقف ، کشیش ، شبان ، خادم ، شماس .

14- دعا براى مردگان، كه در كلیساى كاتولیك و ارتدكس تجویز شده است، در كلیساى پروتستان فاقد ارزش است. به گفته ى لوتر، زیارت اماكن مقدس، برگزارى مراسم دعا براى مردگان بی ارزش است و باید از بین برود.

15- پروتستانها براي حصول نجات، ايمان را كافي ميدانند و معتقدند كه نجات و رستگاري مخصوص عمل مشخص نيست و تنها از طريق فيض الهي و در ضمن ايمان پديد ميآيد.

16- پروتستانها كتاب مقدس را تنها منبع و مأخذ اصول اعتقادي و اعمالي خود ميدانند ولی کاتولیکها كتاب مقدس، تعليمات رسمي كليسا (موعظه های پاپ و قدیسان)، سنّت و ارتدکسها سنت و کتاب مقدس را منبع و ماخذ و مرجع خود می دانند.

17- در قرن پنجم ميلادي، مناقشه نستوريوس بر سر دو طبيعت الهي و انساني مسيح دقيقاً از عنواني سرچشمه گرفت که در کليساها براي مريم به کار مي‌رفت، يعني عنوان ”حامل خدا” نستوريوس که اسقف شهر قسطنطنيه بود، در نيمه اول قرن پنجم به کاربرد اين عنوان اعتراض کرد و به جاي آن کاربرد عنوان ”مادر مسيح“ را پيشنهاد نمود. اين پيشنهاد با اعتراض عده‌اي ديگر از اسقفان مواجه شد که مي‌گفتند از آنجا که مسيح خدا است، لذا ايرادي بر عنوان ”حامل خدا“ يا ”مادر خدا“ وارد نيست. از اين مناقشه بود که اعتقادنامه معروف کالسدون پديد آمد که امروزه براي همه مسيحيان از هر فرقه و کليسايي الزام‌آور است. برخی کليساها به کاربرد عنوان ”حامل خدا“ ادامه دادند. سپس از همان دوره‌ها رسم شد که در نيايشها، از مريم (مقدس)، با عنوان ”مادر خدا“ تکريم به عمل آيد. اين تکريم در طول زمان، تبديل شد به پديده‌اي که چندان از پرستش فاصله نداشت، طوري که در بعضي از کليساهاي کاتوليک، به‌هنگام تکريم مريم، کلمات و اصطلاحاتي به کار مي‌رود که براي يک مسيحي پروتستان، عينا همان اصطلاحاتي است که براي پرستش خدا مورد استفاده قرار می گیرد. گرچه يک کاتوليک يا ارتدوکس آگاه مي‌داند که پرستش تنها مختص خدا است، اما متأسفانه عامه کاتوليک‌ها گاه تمايزي ميان اين دو قائل نمي‌شوند. عنوان ”حامل خدا“ اصطلاحي است که در کليساهاي يوناني ‌زبان به کار مي‌رفت (به يوناني: ”تئوتوکوس“). نستوريوس پيشنهاد کرد که به‌جاي آن، از عنوان ”کريستوتوکوس“ استفاده شود، يعني “مادر خدا“. کليساهاي لاتيني‌زبان، به‌جاي اصطلاح يوناني ”حامل خدا“، اصطلاح لاتيني ”مادر خدا“ را به کار مي‌برند. کاتوليک‌ها معتقدند که مريم، مادر کليسا است و کليسا را در دامن خود پرورش مي‌دهد، او ملکه رسولان و ملکوت تلقي مي‌گردد. همچنين از آنجا که او مادر مسيح بوده، براي او نقشي بسيار مهم در تدبير نجات قائل‌اند. عقيده ديگري که از قرن چهارم مطرح بوده، صعود جسماني مريم به آسمان مي‌باشد. بعضي از پدران کليسا بر اين باور بودند که پيکر مقدس مريم، ”حامل خدا“ نمي‌توانسته پس از مرگ دچار همان فسادي شده باشد که جسد هر انسان ديگري دچارش مي‌شود. لذا اين اعتقاد پدید آمد که پيکر او پس از مرگ، به‌ همراه روح او، به آسمان برده شده است. کاتوليک‌ها روز 15 ماه اوت را به مناسبت عيد عروج مريم (مقدس) مادر خداوند جشن مي‌گيرند. پاپ پيوس دوازدهم، در سال 1950 ميلادي، عروج جسماني مريم را رسماً اصلي جزمي اعلام داشت.

ترجمه کامل قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ به انگلستان ( Illegal Migration Act 2023) + لینک لجستلیشن

  قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ بخش ۳۷ - سال ۲۰۲۳ یک قانون برای تعیین مقررات و ارتباطات مرتبط با حذف افرادی از پادشاهی متحد که به نقض کنترل مه...