۱۳۹۲-۱۰-۲۲

‫قسمت دوم :ایمیل کورش کبیر

‫قسمت دوم :ایمیل کورش کبیر





از کورش شاه ایران زمین
‫سلامی به وسعت کشورهایی که گشودم و شما بباد دادید .به طراوت رودها و دریاها و اقیانوسهایی که سربازانم در آن پای از چکمه بیرون آوردند و تن حویش در آن شستند و اکنون شما یا در آن سرزمینها پناهنده اید و یا در صف ویزا ایساده ای که به آن سرزمینها بروید و کیس بسازید و پناهنده شوید و.....
‫اتفاقاًپریرورز که داشتیم با ‫‫انکر ومنکر صحبت میکردیم ،خیلی از دست شماها شاکی بودند .میگفتند ای کورش بزرگ این مردم سرزمینت شب اول قبر هم ول نمیکنند
‫پرسیدیم چطور ؟
‫‫‫انکر و منکر که نزدیک دستگاه فتوکپی بودند و داشتند سوالات شب اول قبر را طرح میکردند گفتند:سراغ هریک از مردمت میرویم یک بامبولی دارند .یکیشون میگوید ایتالیاایست،یکی میگوید اسپانیاییست حتی بعضی ادعای هندی بودن و پاکستانی بودند میکنند
‫‫‫انکر که خیلی شاکی بود گفت :طرف مرده ،ماهم شب اول قبر رفتیم سراغش و از او سوال میکنیم ،در جواب میگوید:اون دنیا چه کیسی زودترقبول میشه؟
‫یه سری از آنها هم سوالات شب اول قبر را به مردگان دیگر دربازار سیاه برزخ میفروشند
‫خلاصه که نه در دنیا برای ماآبرو گذاشته اید نه در برزخ ...اجازه بدهید ببینیم این پابلیشر چه عرض میکند.
زمین ادب بوسید و‫یادآوری کرد که سخن سیاسی نگوییم .
‫اتفاقاًچند روز پیش که فرمان دادیم ،سخنان مارا به شما ابلاغ کند در جواب ایمیلمان نوشت:
‫از پابلیشر حقیر و گردن شکسته به شاه شاهان ،قربانت گردم ، سخنان سیاسی شما دربرزخ باعث فیلترشدنتان در کشور اهوراییمان میشود .
‫در جواب فرمودیم :فیلتر چیست دیگر ،یعنی بزرگترین پادشاه این بوم و بر هم حق حرف زدن ندارد؟از قضا جبرئیل از کنار ما میگذشت ،پوزخندی زد و گفت:خداراهم اینها فیلتر میکنند ،شما که به دید اینها طاغوتی هستی و جای خود داری.
‫پرسیدیم :اینها که انقدر قدرت دارند پس چرا سرزمینهایی که ما با مصیبت گرفتیم را پس نمیگیرند .
‫باز پوزخند زد و گفت:زورشان فقط به مردم خودشان میرسد .
‫به پابلیشر پیام دادیم که:پس ما راجع به چه چیزی بگوییم که برای تو خطر ناک نباشد.
‫پیام داد که:قربانت گردم اگر مثلاًایمیلهایی بدهید به این عنوان خوانندهءبسیار خواهد داشت.
‫۱.مثلا سوال مطرح بفرمایید که اگه پادشاه قبلی بیاد تواطاقت چیکار میکنی؟
‫۲.یه نصیحت به پادشاه بعدیت بکن.
‫۳ .اگه پادشاه بعدی بیاد خواستگاری دخترت چیکار میکنی؟
‫۴ پادشاه قبلی موی زیر بغلشو میزنه؟
‫۵شرت پادشاه قبلی چه رنگیه؟
‫یا مثلاًایمیلهای +۱۸ هم خوب است.
‫بعداز خواندن این ایمیل پابلیشر،انقدر ازدستش عصبانی شدیم که به عزرائیل گفتیم در سفر بعدی به زمین یه حالی به پابلیشر بده تا دیگر از این اراجیف برای ما ننویسد .
‫خونمان بجوش آمده بود . رفتیم پیش داریوش کبیر تا بلکه چاره ای بیابیم .
‫هنوز سخن آغاز نکرده بودیم که صادق تپل(خلخالی) باآغا محمد خان دوان دوان آمد ند و یکی پشت من و دیگری پشت داریوش کبیر قایم شدند .
‫نگهبان جهنم هم در حالی که خون از چشمانش میبارید پشت سر این دو با شتاب آمد .
‫پرسیدیم چه شده ؟نگهبان جهنم گفت:این دو باید بروند بخش انفرادی اما فرار کرده اند
‫باز پرسیدیم :به چه جرمی؟
‫‫نگهبان جهنم گفت:شرمنده ام ،خجالت میکشم بگویم .
‫آغا محمدخان قاجار با انگشت صادق خان را نشان داد و گفت: به هم سلولی اش یعنی پسر صدام تجاوز کرده.
‫صادق خان با عجز و التماس گفت:قربانت گردم ،یک عمر تبلیغ بهشت و حوریان وقلمانهای ماه روی کردم اما امروز در دوزخ نه حوری نصیبم شده و نه قلمانی ،گفتیم این پسرک پدر سوخته را هم ادب کنیم و هم خودمان یه حالی کنیم.تازه اعلی حضرتا،، این پسر صدام است ،باید اینجور تنبیه شود.
‫نگهبان دوزخ که از خشم دندان به هم میسایید عربده ای زد و گفت:دهانت را ببند ،مردک خبیث ،اینجا جهنم است ،کلاس خودش را دارد .زندان کهریزک که نیست که هرغلطی دلت خواست بکنی.
‫پرسیدیم این آغا محمد چه کرده ؟
‫نگهبان دوزخ گفت:برای هواخوری آمده بیرون و از دیوار جهنم پریده بالا و فرار کرده .
‫آغا محمدخان گریان و نالان گفت:دستم بدامنتان نگذارید مرا در بخش آخوندها نگه دارند .من خیرسرم زمانی شاه بودم . ظلم کردم؟؟؟درست.عذاب باید بکشم؟قبول اما خفه شدم از بوی متعفن پای این جماعت
‫نگهبان جهنم گفت:مردک به تعطیلات تابستانی که نیامدی . کِیس تو و خاندان هفت خط تر از خودت مثل این جماعت از کمر به پایین است ،تو دستور به تجاوز میدادی و خاندانت خودشان تجاوز میکردند .پس باید باهم یکجا باشید
بعد با گرز خود هردوشان را دست بسته بطرف جهنم برد
‫به داریوش کبیر فرمودیم:اینطور نمیشود ،یکجای کار ایراد داشته ،باید تمام پادشاهان را صف کنیم و ببینیم ایراد از کجا شروع شده .
‫داریوش موافقت کرد .بعد اسرافیل را صدا زد و اسرافیل درچشم بهم زدنی آمد
‫داریوش گفت:اسرافیل جان ،آیا میشود در صور خودت بدمی و پادشاهان ایران را خبر کنی تا بیایند بنزد ما؟
‫اسرافیل چپ چپی نگاهش کرد و گفت:آقا داریوش این صور فقط روز قیامت دمیده میشود جهت برانگیختن مردگان،وو وو زیلا که نیست جان من
‫بعد هم راهش را گرفت و رفت .
‫به داریوش کبیر فرمودیم ،چاره ای نیست جز آنکه خودمان دنبال تک تکشان برویم.سپس راه افتادیم .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

ترجمه کامل قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ به انگلستان ( Illegal Migration Act 2023) + لینک لجستلیشن

  قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ بخش ۳۷ - سال ۲۰۲۳ یک قانون برای تعیین مقررات و ارتباطات مرتبط با حذف افرادی از پادشاهی متحد که به نقض کنترل مه...