آیا خدای عهد عتیق با خدای عهد جدید تفاوت دارد؟
وقتی عهد عتیق و هم عهد جدید را با دقت بخوانیم، مشخص می شود که خدا در این دو عهد با هم متفاوت نیست و خشم و محبت او در هردو دیده می شود. در ابتدای کتاب پیدایش می بینیم که خدا دنیا را خلق می کند و مانند استادی مهربان به خلقت خود نگاه می کند. خدا از تمام چیزهایی که آفرید، خشنود شد، چون از هر لحاظ عالی بود. خدا آدم و حوا را وحشی و خشن خلق نکرد و آن ها را در محیط ناامن قرار نداد. آن ها در باغ بزرگ و زیبا که دارای معادن و درختان میوه زندگی می کردند. هوا بسیار پاک و لطیف بود. خدا نمی خواست انسان بدون هدف زندگی کند. او به انسان آموخت که چگونه بر روی زمین کار کند. انسان با خدا دوست و صمیمی بود.
در سراسر عهد عتیق، خدا را دلسوز و وفادار می بینیم. در عهد جدید، این محبت کامل تر ارائه شده است. در عهد عتیق، خدا مانند پدر با قوم اسرائیل رفتار نمود. وقتی یهودیان مرتکب گناه می شدند و به پرستش بت ها می پرداختند، خدا آن ها را تنبیه می کرد. زمانی که بت پرستی را ترک می کردند، او آن ها را نجات می داد. این همان رفتاری است که خدا با مسیحیان دارد. مثلا در عبرانیان فصل دوازدهم آیه ششم می خوانیم:"اگر خدا تو را تنبیه می کند، به این علت است که دوستت دارد، زیرا فرزند او هستی".
در عهد عتیق و عهد جدید، خشم و داوری خدا را می بینیم. رومیان فصل اول آیه هجدهم می گوید:"خدا خشم و غضب خود را بر تمام اشخاص گناهکار و نادرست که از حقیقت گریزانند، نازل می کند".
یهودیان وقتی از پیلاطس درخواست اعدام مسیح را کردند، گفتند:"خونش به گردن ما و فرزندان ما باشد!" (متی فصل بیست و هفتم آیه بیست و پنجم)
مسیح به واقعه هفتاد میلادی اشاره کرد (لوقا فصل بیت و یکم). زمانی که تیطس، سردار رومی، اورشلیم را ویران کرد و بسیاری از یهودیان را کشت. هیتلر نیز میلیون ها یهودی را به قتل رساند. امروزه، همسایگان اسرائیل دشمنان قسم خورده هستند و روحیه ضد یهودی در سراسر جهان مشاهده می شود.
در دوران تاسیس کلیسا، خداوند حنانیا و سفیره را به علت فریب و دروغگویی مجازات کرد و زن و شوهر مردند (اعمال رسولان فصل پنجم).
پولس که زمانی مخالف سرسخت مسیحیت بود، در تعقیب مسیحیان رهسپار دمشق شد. در راه با مسیح مواجه شد. پولس از روی اسب به زمین افتاد و به مدت چند روز نابینا شد (اعمال رسولان فصل نهم). او با حقیقت انجیل روبرو گردید و متحول شد.
در همان سال های اول فعالیت کلیسا، فرشته خداوند هیرودیس پادشاه را که به کلیسا جفا می رساند، کشت (اعمال رسولان فصل دوازدهم آیه بیست و سوم).
در اعمال رسولان فصل سیزدهم، جادوگری که مانع بشارت پولس و برنابا شد، به طور موقت کور شد.
در طی تاریخ کلیسا، مسیحیان ریاکار و دشمنان مسیحیت با مجازات الهی مواجه شدند. داوری خدا جنبه بین الملی نیز دارد: امپراطوری روم که زمانی مسیحیان را دستگیر و اعدام می کرد، امروزه وجود ندارد. در دوران قبل از اسلام، رهبران مذهبی زرتشتی، عزم خود را جزم کردند تا مسیحیت را از امپراطوری پارس محو سازد. امروزه در سراسر جهان، زرتشتیان اقلیت مذهبی هستند و از آن قدرت و نفوذ دوران باستان بی بهره اند.
هیتلر خودکشی کرد و استالین توسط همکارانش کشته شد. حکومت هایی مانند کوبا و کره شمالی که مسیحیان را تحت آزار و شکنجه قرار می دهند، دستخوش بحران های سیاسی و اقتصادی هستند. مردم این دو کشور در فقر و فلاکت به سر می برند. هیچکس تمایلی ندارد تا به این دو سرزمین مهاجرت کند.
خدا حاکم است. او از هر قدرتی در جهان برتر است. خدا با هیچ رهبر، حکومت یا مذهبی قابل مقایسه نیست. او تاریخ را تحت کنترل دارد تا ایمانداران واقعی را در رابطه ای پر محبت با خودش پیوند دهد.شرارت و بی عدالتی برای همیشه حاکم نخواهد شد. داوری خدا به همه این چیزها خاتمه خواهد داد.
وقتی تاریخ و کتاب مقدس را مطالعه می کنیم، به وضوح می بینیم که خدای عهد عتیق و عهد جدید یکی است. در تمام کتاب مقدس می بینیم که خدا با محبت و فیضش مردم را به برقراری رابطه ای مخصوص با خود فرا می خواند، نه به خاطر اینکه آنها لیاقت این رابطه را دارند، بلکه چون او خدایی پر از فیض و رحمت است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر