تا به امروز، پژوهشهای مختلفی در فواید سکس منتشر شده
است: از معرفی نزدیکی جنسی به عنوان یک ورزش گرفته تا نشاندادن اثر سکس بر
سلامت روحی و درمان افسردگی. اما سکس و اثر مثبت آن بر هوش و کیفیت
حافظه، حرف تازهای است.
مویزها را دور بریزید؛ پژوهشای که توسط دانشگاه مرلیند در
آمریکا و دانشگاه کونکوک در کره جنوبی مستقلا انجام شده، نشان میدهد که
افزایش رابطه جنسی در میانسالی ممکن است انسان را باهوشتر کند و اثرات
مخرب افزایش سن بر نگهداری و فراخوانی اطلاعات از حافظه را جبران کند.
الیزابت گولد و اریکا گلسپر، پژوهشگران حوزه مغز و اعصاب دانشکده روانشناسی دانشگاه مریلند، پژوهش خود را در سال ۲۰۱۳ به ژورنال «هیپوکامپ» ارائه کردند. این پژوهش به تازگی مورد توجه رسانهها و خبرنگاران قرار گرفته است.
افزایش رابطه جنسی در میانسالی ممکن است انسان را باهوشتر کند و اثرات مخرب افزایش سن بر نگهداری و فراخوانی اطلاعات از حافظه را جبران کند.
آزمایشگاه گولد و گلسپر از موشهای صحرایی استفاده کرده و با
در نظر گرفتن میزان سکس و سن این موشها، فعالیتهای مغزی این جانداران را
مورد بررسی قرار داده است. بررسی مغز این موشها نشان میدهد که با
بالارفتن سن، هرچه میزان فعالیت جنسی و سکس بیشتر باشد، عملکرد مغز این
حیوانات و تولید نورونهای جدید در قسمت هیپوکامپ مغز بیشتر است.
قسمت هیپوکامپ مغز جایی است که در آن خاطرات بلندمدت شکل
میگیرند. با افزایش سن در پستانداران و از بین رفتن نورونهای مغز، آنها
دچار انواع «فراموشی»ها میشوند. هیپوکمپوس یا هیپوکام از بخشهای مهم مغز
در همه پستانداران به شمار میرود و پژوهشهایی که این بخش از مغز را در
پستاندارانی مثل موشهای صحرایی بررسی میکنند، میتوانند در مورد
هیپوکمپوس انسانها نیز پیشبینیهایی کنند.
قسمت هیپوکامپ مغز جایی است که در آن خاطرات بلندمدت شکل میگیرند. با افزایش سن در پستانداران و از بین رفتن نورونهای این قسمت مغز، آنها دچار انواع «فراموشی»ها میشوند. موشها پس از قرارگرفتن در معرض مداوم و دراز مدت رابطه جنسی، عملکرد حافظه و شناختشان بهبود یافته است. همچنین بررسیهای مغز این موشها از حضور سلولهای عصبی جدید به ویژه در قسمت هیپوکامپ مغز داده است.
پژوهشهای حوزه هیپوکمپوس از این جهت اهمیت دارد که نورونها
یا عصبهای این بخش از مغز، اولین بخشهای مغز هستند که در بیماری آلزایمر
آسیب میبینند.
بیماری آلزایمر، رایجترین شکل فراموشی و زوال عملکرد مغز در
یادگیری، ثبت و فراخواندن اطلاعات است. تخمین زده میشود ۲۷ میلیون نفر از
انسانها به این بیماری دچار هستند و هیچ درمانی برای این بیماری وجود
ندارد.
دم پیری و معرکهگیری؟
شاخص مورد بررسی در پژوهش گولد و گلسپر میزان فعالیت مغزی، در رابطه با سن موشهای مورد آزمایش و تعدد رابطه جنسی بوده است.
در آزمایش گولد و گلسپر کاهش عملکرد نورونها، وابسته به شاخص
سن فرض شده است. با افزایش سن، عملکرد شبکههای نورونها کم کم دچار مشکل
میشود و این به اختلال در عملکرد هیپوکامپ میانجامد. در پژوهش گولد و
گلسپر، موشها پس از قرارگرفتن در معرض مداوم و دراز مدت رابطه جنسی،
عملکرد حافظه و شناختشان بهبود یافته است. همچنین بررسیهای مغز این
موشها از حضور سلولهای عصبی جدید به ویژه در قسمت هیپوکامپ مغز داده است.
رابطه جنسی و سکس به عنوان یک نوع تعامل احساسی و فیزیکی با افراد دیگر، موجب کاهش استرس و افزایش رشد سلولهای ناحیه هیپوکامپ میشود.
نتیجه پژوهش گولد و گلسپر توسط پژوهش مستقل دیگری
که در دانشگاه کونکوک کره جنوبی انجام شده، تائید شده است. پژوهشگران حوزه
پزشکی جانداران آزمایشگاهی، «کیم» و« لی» از دانشکده دام پزشکی دانشگاه
کونکوک، مقاله خود را در ژورنال «پژوهشهای مغز» منتشر کردند.
در آزمایش کیم و لی، شاخص استرس در رابطه با تحلیل رفتن
فعالیتهای مغز در پیری، مد نظر است. از بین رفتن فعالیتهای هیپوکامپ در
بزرگسالان میتواند توسط عوامل مختلف تحت تاثیر قرار گیرد و استرس یکی از
مهارکنندههای قوی تولید سلولهای عصبی در هیپوکامپ مغز است. اثرات استرس
در هیپوکامپ بزرگسالان متفاوت است و عوامل محیطی، از جمله تعامل اجتماعی با
دیگر انسانها میتواند آن را تحت تاثیر قرار دهد.
رابطه جنسی و سکس به عنوان یک نوع تعامل احساسی و فیزیکی با
افراد دیگر، موجب کاهش استرس و افزایش رشد سلولهای ناحیه هیپوکامپ میشود.
حداقل بر اساس پژوهش آزمایشگاه کیم و لی در کره جنوبی، سکس این اثر مثبت
را در میان موشهای آزمایشگاهی دارد.
کیم و لی این اثر مثبت رابطه جنسی را به اثر آرامشدهی و
استرسزدایی سکس ارتباط میدهند. در آزمایش آنها موشهای بزرگسال پس از
سکس، کمتر استرس دارند. مکانیسمهای ارتباطگیری با موش دیگر در ایجاد
رابطه جنسی، موجب کاهش حالت استرس در طرفین رابطه میشود. کیم و لی تاکید
میکنند که اثرات کمترشدن استرس بر یادگیری و حافظه نامشخص باقی میماند و
نیازمند تحقیق بیشتر است، اما پژوهش آنها نشان میدهد که استرس کمتر بر
نورونهای بخش هیپوکامپ مغز تاثیر میگذارد. این پژوهش، از موشهای
آزمایشگاهی میانسال استفاده کرده است، اما، محققان خوشبین هستند که
یافتههای آنها را میتوان به انسانها نیز تعمیم داد. به عبارتی رابطه
جنسی در انسانهای بزرگسال و میانسال میتواند میزان استرس مزمن را کاهش
دهد و به فعالیتهای بخش حافظه و یادگیری در هیپوکامپ مغز کمک کند.
آیا دیدن پورنوگرافی، خود ارضایی و سکس اینترنتی هم به حافظه کمک میکند؟
پیرامون اینکه آیا خودارضایی، تماشای پورن و سکسهای مجازی هم همان اثر سکس فیزیکی با بدن شخص دیگر را دارند، اختلاف هست.
گروه روانپزشکی و علوم رفتاری دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس گفتهاند: «تحقیقات علوم اعصاب نمیتواند ادعا کند که مصرف بیش از حد پورنوگرافی باعث آسیب به مغز میشود.»
پژوهشگران گروه روانشناسی عمومی دانشگاه دویسبورگ-اسن در آلمان بر این باورند
که رابطه جنسی فیزکی بین دو فرد در بدن و ذهن انسانها همان اثر رابطه
جنسی را در انواع غیر فیزیکی آن (خودارضایی یا سکس مجازی) ندارد. این پژوهش
که بر اثرات دیدن پورن بر انسانها تمرکز دارد، نشان میدهد که دیدن پورن
اثرات مضری بر عملکرد یادگیری و حافظه شرکت کنندگان در این پژوهش داشته
است.
همچنین هیلتون و واتس،
دانشمندان علوم اعصاب از دانشگاه تگزاس، استدلال میکنند که مشاهده بیش از
حد پورن، مانند دیگر اعتیادها، میتواند در ساختار مغز و شبکه ارتباطی
عصبها تغییرات آناتومیک و پتالوژیک ایجاد کند.
گروه جراحی مغز و اعصاب، دانشگاه مرکز علوم بهداشت تگزاس در
سن آنتونیو، شاخص «اعتیاد به پورنوگرافی» را از دیدگاه علوم اعصاب مورد
بررسی قرار دادهاند. آنها این طور نتیجه گرفتهاند که اعتیاد به پورن
موجب تغییرات شیمیایی در مغز میشود و عملکرد مغز را تحت تاثیر قرار
میدهد.
پژوهش «تگزاسیها» در «ضدیت» با پورن بیپاسخ نمانده است.
گروه روانپزشکی و علوم رفتاری دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس، پژوهش
هیلتون و واتس را خطاب قرار دادهاند و گفتهاند: «تحقیقات علوم اعصاب نمیتواند ادعا کند که مصرف بیش از حد پورنوگرافی باعث آسیب به مغز میشود.»
پژوهشگران دانشگاه کالیفرنا، رید، کارپنتر و فانگ در نامهای
تاکید کردهاند که هیلتون و واتس شواهد قانع کنندهای برای حمایت از
دیدگاههای خود ارائه نکردهاند. نتیجهگیری مقاله هیلتون و واتس با نگاهی
«اخلاق مدارانه» پورنوگرافی و صنعت پورن در آمریکا را محکوم میکند و پژوهش
خود را شاهدی علمی بر مضرات پورن ارائه میکند.
تیم پژوهشی رید، کارپنتر و فانگ، تفسیرهای گمراهکننده هیلتون
و واتس از تحقیقات علوم اعصاب را هدف قرار دادهاند و میگویند که
اختلالهای نورونی در بخش فرونتال مغز ممکن است افراد را نسبت به هر نوع
اعتیادی (مواد مخدر، قمار، خوردن بیش از حد مواد غذایی و…) آسیبپذیر کند،
اما با توجه به فقدان مطالعات طراحی شده برای پی بردن به علیت اعتیاد در
فرد، پیدا کردن اثر خود کنش اعتیاد بر مغز، کار آسانی نیست.
اینجا پرسش اصلی درباره رابطه علت و معلول است. آیا فرد به
دلیل ساختار مغز معتاد پورن شده است یا اعتیاد به پورن ساختار مغز را تحت
تاثیر قرار داده است؟
به عقیده تیم دانشگاه کالیفرنیا، بررسی مدارهایی که راههای
عصبی لوب فرونتال مغز را به جسم مخطط در مغز وصل میکنند در افرادی که بیش
از حد به پورنوگرافی معتاد هستند میتواند پاسخی بر «علت» یا «معلول» بودن
اعتیاد به پورن در رابطه به آسیب به ساختار مغز باشد. به هر حال مشکل
تماشای بیش از حد پورنوگرافی، ربطی به تماشای آن در حد معتدل ندارد. به
عبارتی، همه کسانی که پورن تماشا میکنند و با استفاده پورن خودارضایی
میکنند، معتاد به پورن نیستند.
منابع:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر