خدا به خداوند من گفت...( مزمور 110 آیه اول)
روزی رهبران مذهبی یهود، سئوالات زیادی از مسیح پرسیدند. هدف آن ها این بود که عیسی را به دام بیندازند و جلو فعالیت او را بگیرند. آن ها نمی خواستند حقیقت را بیاموزند! تا این که عیسی از آن ها سئوالی پرسید:"درباره مسیح چه فکر می کنید؟ او پسر کیست؟" (متی فصل بیست و دوم آیه چهل و دوم)
رهبران مذهبی یهود می دانستند که مسیح از نسل داود پادشاه خواهد بود، اما پی نبرده بودند که او خدا نیز خواهد بود. آن ها هنوز منتظر مسیح بودند. عیسی زیرکانه سئوال کرد و از آن ها نپرسید که "نظر شما در مورد من چیست؟" او به طور کلی پرسید که هنگامی که مسیح ظهور نماید، پسر چه کسی خواهد بود.
پاسخ صحیح آنان این بود که او از نسل داود خواهد بود. سپس مسیح، مزمور صد و دهم آیه اول را نقل قول کرد:"خدا به خداوند من گفت: به دست راست من بنشین، تا دشمنانت را زیر پاهایت بیفکنم". اولین کاربرد واژه "خداوند" به خدای پدر و دومین به مسیح اشاره دارد.
اکنون عیسی سئوال دیگری را مطرح می کند:"چگونه ممکن است داود پسری از نسل خود را خداوند خود بخواند؟" (آیه 45)
یهودیان اعتقاد داشتند که مسیح باید پسر داود باشد. اگرچه این اعتقاد آن ها درست بود، ولی همه حقیقت ماجرا نبود. مطابق مزمور داود، پسری که از نسل او به نام مسیح ظهور می کند، می بایست خدا باشد! این پاسخ بیانگر تولد معجزه آمیز او از باکره بود (اشعیاء فصل هفتم آیه چهاردهم). به عبارت دیگر، مسیح هم خداوند داود بود وهم پسری از نسل او که هم خدا باشد و هم انسان. رهبران مذهبی یهود از درک این مطلب عاجز بودند. آن ها درک نکرده بودند که کتاب مقدس هم چنین بیان داشته که مسیح ورای نسل بشری و در واقع، خود خدا خواهد بود. یهودیان فقط انتظار حاکمی انسانی را می کشیدند که عظمت و شکوه اسرائیل در زمان داود و سلیمان را دوباره احیاء کند. بنابراین، به جای بحث با مسیح، از شیوه دیگری استفاده کردند: خشونت. آن ها چشمان خود را بر این حقیقت بسته بودند.
عیسی در یوحنا فصل سوم آیه شانزدهم به نوعی به تولد خودش از باکره اشاره می کند و خود را یگانه فرزند خدا معرفی می کند. در واقع عیسی گفت که از خدا مولود شده است و نه از یوسف. عیسی نمی گوید که یکی از فرزندان خداست، بلکه مدعی است که "یگانه" مولود خداست. هیچکس همچون او از باکره به دنیا نیامده است. عیسی به روشنی اعلام کرد که از نظر جسمانی به گونه ای از خدا مولود شده است که در مورد هیچ انسان دیگر صدق نمی کند. نسب نامه یوحنا از دیدگاه الهی نوشته شده است:"در ابتدا"، لذا به مسئله تولد از باکره نمی پردازد (یوحنا فصل اول آیه اول). عیسی با تولد از مریم، پسر خدا خوانده نشد. او از قبل خلقت دنیا پسر خدا بود.
شاید برخی از خوانندگان این سئوال را بپرسند که به چه دلایلی تثلیث (پدر،پسر، روح القدس) می تواند وجود داشته باشد؟
دلایل عبارتند از:
یک. خدا هرگز اشتباه نمی کند. کتاب مقدس کلام خداست، بنابراین کتاب مقدس مصون از خطاست.
دو. خدا از کلام خود یعنی کتاب مقدس حمایت و دفاع کرده است، در نتیجه انسان ها هرگز موفق نشدند آن را تحریف کنند.
سه. شواهد تاریخی و کشفیات باستان شناسی حمایت خدا را از کلامش تایید کرده اند.
چهار. اگر شاگردان مسیح به دروغگویی رو آورده بودند، چرا جان خود را به خاطر چیزی که می دانستند دروغ بوده، از دست دادند؟
پنج. تغییر و تحول اشخاص در طول تاریخ مسیحیت به نام "عیسی خداوند" انجام گرفت. اشخاص از وضعیت منفی به افراد مفید و مثبت تبدیل شدند. اگر مسیح خداوند نبود، هرگز اتفاقی رخ نمی داد.
شش. وقتی به نام عیسی خداوند دعا می کنیم، نتیجه مثبت و تحول عمیق روحانی را دریافت می کنیم. روح القدس به ایمانداران مسیحی قدرت می بخشد تا به دشمنان خود محبت کنند، در مقابل مشکلات کمرشکن روزمره مقاومت و صبر داشته باشند، از آرامش الهی برخوردار باشند. در امور مختلف زندگی، روح القدس آن ها را هدایت کند...
روزی رهبران مذهبی یهود، سئوالات زیادی از مسیح پرسیدند. هدف آن ها این بود که عیسی را به دام بیندازند و جلو فعالیت او را بگیرند. آن ها نمی خواستند حقیقت را بیاموزند! تا این که عیسی از آن ها سئوالی پرسید:"درباره مسیح چه فکر می کنید؟ او پسر کیست؟" (متی فصل بیست و دوم آیه چهل و دوم)
رهبران مذهبی یهود می دانستند که مسیح از نسل داود پادشاه خواهد بود، اما پی نبرده بودند که او خدا نیز خواهد بود. آن ها هنوز منتظر مسیح بودند. عیسی زیرکانه سئوال کرد و از آن ها نپرسید که "نظر شما در مورد من چیست؟" او به طور کلی پرسید که هنگامی که مسیح ظهور نماید، پسر چه کسی خواهد بود.
پاسخ صحیح آنان این بود که او از نسل داود خواهد بود. سپس مسیح، مزمور صد و دهم آیه اول را نقل قول کرد:"خدا به خداوند من گفت: به دست راست من بنشین، تا دشمنانت را زیر پاهایت بیفکنم". اولین کاربرد واژه "خداوند" به خدای پدر و دومین به مسیح اشاره دارد.
اکنون عیسی سئوال دیگری را مطرح می کند:"چگونه ممکن است داود پسری از نسل خود را خداوند خود بخواند؟" (آیه 45)
یهودیان اعتقاد داشتند که مسیح باید پسر داود باشد. اگرچه این اعتقاد آن ها درست بود، ولی همه حقیقت ماجرا نبود. مطابق مزمور داود، پسری که از نسل او به نام مسیح ظهور می کند، می بایست خدا باشد! این پاسخ بیانگر تولد معجزه آمیز او از باکره بود (اشعیاء فصل هفتم آیه چهاردهم). به عبارت دیگر، مسیح هم خداوند داود بود وهم پسری از نسل او که هم خدا باشد و هم انسان. رهبران مذهبی یهود از درک این مطلب عاجز بودند. آن ها درک نکرده بودند که کتاب مقدس هم چنین بیان داشته که مسیح ورای نسل بشری و در واقع، خود خدا خواهد بود. یهودیان فقط انتظار حاکمی انسانی را می کشیدند که عظمت و شکوه اسرائیل در زمان داود و سلیمان را دوباره احیاء کند. بنابراین، به جای بحث با مسیح، از شیوه دیگری استفاده کردند: خشونت. آن ها چشمان خود را بر این حقیقت بسته بودند.
عیسی در یوحنا فصل سوم آیه شانزدهم به نوعی به تولد خودش از باکره اشاره می کند و خود را یگانه فرزند خدا معرفی می کند. در واقع عیسی گفت که از خدا مولود شده است و نه از یوسف. عیسی نمی گوید که یکی از فرزندان خداست، بلکه مدعی است که "یگانه" مولود خداست. هیچکس همچون او از باکره به دنیا نیامده است. عیسی به روشنی اعلام کرد که از نظر جسمانی به گونه ای از خدا مولود شده است که در مورد هیچ انسان دیگر صدق نمی کند. نسب نامه یوحنا از دیدگاه الهی نوشته شده است:"در ابتدا"، لذا به مسئله تولد از باکره نمی پردازد (یوحنا فصل اول آیه اول). عیسی با تولد از مریم، پسر خدا خوانده نشد. او از قبل خلقت دنیا پسر خدا بود.
شاید برخی از خوانندگان این سئوال را بپرسند که به چه دلایلی تثلیث (پدر،پسر، روح القدس) می تواند وجود داشته باشد؟
دلایل عبارتند از:
یک. خدا هرگز اشتباه نمی کند. کتاب مقدس کلام خداست، بنابراین کتاب مقدس مصون از خطاست.
دو. خدا از کلام خود یعنی کتاب مقدس حمایت و دفاع کرده است، در نتیجه انسان ها هرگز موفق نشدند آن را تحریف کنند.
سه. شواهد تاریخی و کشفیات باستان شناسی حمایت خدا را از کلامش تایید کرده اند.
چهار. اگر شاگردان مسیح به دروغگویی رو آورده بودند، چرا جان خود را به خاطر چیزی که می دانستند دروغ بوده، از دست دادند؟
پنج. تغییر و تحول اشخاص در طول تاریخ مسیحیت به نام "عیسی خداوند" انجام گرفت. اشخاص از وضعیت منفی به افراد مفید و مثبت تبدیل شدند. اگر مسیح خداوند نبود، هرگز اتفاقی رخ نمی داد.
شش. وقتی به نام عیسی خداوند دعا می کنیم، نتیجه مثبت و تحول عمیق روحانی را دریافت می کنیم. روح القدس به ایمانداران مسیحی قدرت می بخشد تا به دشمنان خود محبت کنند، در مقابل مشکلات کمرشکن روزمره مقاومت و صبر داشته باشند، از آرامش الهی برخوردار باشند. در امور مختلف زندگی، روح القدس آن ها را هدایت کند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر