پاسخی به اتهامات حامیان شریعت خودساخته فقها
در
این مقاله نشان خواهم داد که آخوند چگونه با سواستفاده از پدیدهای طبیعی
در ساختار آناتومی زنان، صدها سال بانوان را به شنیعترین نوع ممکن تحقیر
کرده است.
هیچ تمایلی به پرداختن به این
مسائل و زیر و رو کردن شریعت خودساخته و مستهجن این جماعت ندارم اما
بیشرمی این مخلوقات در اصرار بر بستن راه هدایت الهی بر بندگان خدا با
توسل به مفاهیم وقیحانه ساخته ذهن بیمارشان چارهای برایم باقی نمیگذارد.
این بار بهائی ستیزان سراغ
متنی در کتاب اقدس رفتهاند که در پاسخ به سوالی در رابطه با حکم عدم بکارت
زوجه پس از ازدواج پرسیده شده است. فرض سوال این بوده است که اگر مردی با
زنی به شرط باکره بودن آن زن ازدواج کند و بعدا خلاف آن معلوم شود، نظر
آیین بهائی در این مورد چیست؟ بهاءالله در پاسخ میگوید: «در این مقام، ستر
و عفو شامل شود عندالله سبب اجر عظیم است.»
در مطلبی که موسسه راهبردی دیدهبان، مرکز
مقابله با جبهه معارض انقلاب اسلامی (یکی از دهها مرکز راه اندازی شده
توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی) منتشر کرده است، ادعا شده است:
«دلیل
صادر کردن چنین حکمی بخاطر فعالیتهای خود بهاء است که دختران زیادی را به
خدمت میگرفت و بعد آنها را تصرف میکرد و برای اینکه قضیه آشکار میشود
در آینده این حکم را اعلام میکند و نتیجهگیری همان است که بکارت به چه
کارت میخورد؟؟؟ این فقط برای ما و مبلغین و امناء ما خوب است! با این حال
شما نمیتوانید یک دختر دست نخورده را در این فرقه پیدا کنید مگر دختران
کم سن و سال هستند حتی در مواردی دخترانی بودهاند که حامله شده و بعد از
پیگیریها معلوم شده است که تعداد افراد همبستر با وی زیاد بودهاند و
محفل به ناچار طلب فردی را برای ازدواج با این دختر برای گرفتن اجر عظیمی
که بهاء وعده داده است را خواستار میشوند.»
پیش از ورود به جواب این
اتهام، هممیهنانم باید بدانند که تمام احکام شریعت خودساخته فقیهان در بحث
ازدواج حول یک محور استقرار یافته است: دخول. مفهومی ذاتا تحقیرآمیز که از
ذهنی زن ستیز و مردسالار تراوش نموده است. کمتر مسالهای را در باب نکاح
در کتابهای این افراد میتوان یافت که این واژه یا مشقاتش در آن دیده
نشود.
اولین سوالی که صدها سال است
فقیهان و به تبع آنها دادگاههای جمهوری اسلامی در مقام فصل دعاوی
خانوادگی میپرسند این است: زوجه مدخوله است؟!
نزد فقیهان نه تنها تعیین
مهرالمثل، نفقه، اجرت المثل و تمام حقوق مالی زن در خانواده بر اساس بکارت
زن انجام میشود بلکه تمام ارزشهای یک زن در این خصوصیت آناتومیک او خلاصه
میشود. کاربرد مفهوم زن ستیز و مستهجن دخول نزد فقهیان به مساله بکارت
ختم نمیشود. ملایان برای باز گذاشتن راه شهوترانی فتوا دادهاند که مردان
متعدد میتوانند یکی پس از دیگری با یک زن ازدواج کنند(به صورت موقت یا
همان صیغه) و از او کامجویی کنند به شرط اینکه دخول صورت نگیرد! حضرت آیت
الله وافی در قم تشکیلات مفصلی را بر اساس همین فتوا اداره مینماید که در
آن هر روز یک زن پذیرای چندین طلبه است. ایشان ادعا میکند که با این
اقدام چشم شیطان را کور کرده است و طلبهها را از افتادن در دام فحشا نجات
داده است!
این افراد صدها سال با بیشرمی
تمام در رابطه با خصوصیات اندام جنسی زنان با رکیکترین الفاظ بحث
کردهاند و صدها حکم برای صدها حالت مختلف، اختراع نمودهاند.
حرقوص یا حلقوز موجودی خیالی
است که فقیهان تصور میکنند کارش صرفا آسیب زدن به اندام جنسی زنان است و
از پرده بکارت دختران تغذیه میکند! اینان بحثهای مفصلی در رابطه با تاثیر
از دست رفتن بکارت در اثر حمله حلقوز بر صحت عقد ازدواج به راه
انداختهاند و اندر باب جواز فسخ نکاح توسط شوهری که همسرش مورد حمله حلقوز
واقع شده است، اختلافها کردهاند.
این احکام شنیع و تحقیرآمیز و
زن ستیز را با کلام بهاء الله مقایسه کنید. در حالی که فقیهان صدها سال
بانوان را با صدها حکم مترتب بر بکارت تحقیر میکردند و تمام ارزش یک زن را
در بکارت وی میدانستند، بهاءالله با یک جمله، نقطه پایانی بر تمام این زن
ستیزیها گذاشت و به مردان آموخت که وضعیت جسمی همسرانشان پیش از ازدواج
با آنها امری خصوصی است و نباید آن را علنی نمایند: «در این مقام، ستر و
عفو شامل شود عندالله سبب اجر عظیم است.»
بهاء
الله با کاربرد کلمه «عفو» دو موضوع را مد نظر دارد. اولا به غیراخلاقی
بودن رابطه جنسی خارج از ازدواج اشاره میکند. ثانیا با توجه به فرض سوال،
پاسخ اشتباه و غیرصادقانه زنان به مساله بکارت قبل از ازدواج را خطا و
اشتباه اعلام میکند. اما در عین حال با کلمه «ستر» به مردان میآموزد که
باید همچون پردهای برای مسائل خصوصی زنان خود باشند و طوری رفتار نمایند
که زن نزد آنان احساس امنیت و آرامش کند. این پرده پوشی راز وفاداری زن و
مرد به یکدیگر است. قرآن هم در این زمینه میفرماید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ- آنها پوشش شمايند و شما پوشش آنهاييد.»
به علاوه فرض سوال در رابطه با
هنگامی بوده است که پیش از ازدواج مرد با زن موضوع بکارت را شرط کرده
باشد. بهاءالله عدم صداقت در مذاکرات پیش از ازدواج را خطا میداند اما در
عین حال بر لزوم حفظ نهاد خانواده و ادامه زندگی زن و مردی تاکید میکند که
یکدیگر را دوست دارند. بهاءالله مردان را به فاصله گرفتن از ارزشگذاری
زنان با بکارت تشویق میکند و به آنها میآموزد که در جستجوی ارزشهای
والاتری از زنان باشند تا خصوصیتهای جسمی آنها.
بهاءالله در مقابل سوال برخی
تازه بهائیانی که از پس زمینه آخوندزدۀ جامعه ایران میآمدند به صدور احکام
مفصل در زمینه بکارت نپرداخت بلکه با یک جمله به صدها سال زن ستیزی
روحانیون با توسل به مفهوم بکارت پایان داد. او به دینداران آموخت که
معیار ارزشگذاری همسرانشان بسیار فراتر از یک خصوصیت فیزیکی است. تاکید
بر غیراخلاقی بودن رابطه خارج از ازدواج در کنار حساسیت زدایی از مساله
بکارت یکی از اصلاحاتی است که بهاءالله در سنتهای جاهلی باقی مانده در
زمان ما ایجاد کرد. او در یک جمله هم انسانها را از ارتکاب رفتارهای
غیراخلاقی منع کرد و هم پایانی گذاشت بر صدها سال ظلم در حق زنان با سوء
استفاده از پدیدهای طبیعی در بدن آنها.
توجه داشته باشید که این سخن
بهاءالله در زمانی بیان شده است که تمام شخصیت و ارزشهای انسانی یک زن در
بکارتش تعریف میشد و آداب و رسوم بسیار وحشتناک و شرمآوری بین مسلمانان
در این زمینه رواج داشت. یکی از این رسوم جاهلی که مورد تشویق فقیهان بود،
دریافت رسید خونین بکارت عروس از داماد در شب زفاف بود که هنوز هم در برخی
مناطق رایج است! هنوز هم در جمهوری اسلامی مردان میتوانند همسران آینده
خود را پیش از ازدواج برای اطمینان از بکارت به پزشکی قانونی معرفی نمایند!
آیین بهائی وارد جزییات سلایق و
علایق جنسی افراد نمیشود. ممکن است مردی مایل به ازدواج با زنی باشد که
پیش از او با کسی ارتباط جنسی نداشته و همین طور در مورد زنان. این یک
موضوع شخصی است که آئین بهائی برخلاف فقیهان وارد آن نمیشود و راه را برای
تصمیم گیری در مورد آن بر همگان باز میگذارد. آنچه آیین بهائی بر آن
تاکید میکند دو چیز است: غیراخلاقی بودن رابطه جنسی خارج از ازدواج و لزوم
پرهیز مردان از تجسس و حساسیت بیدلیل در رابطه با وضعیت جسمی همسرشان.
بهاءالله به مردان میآموزد
که بکارت تمام ارزشهای یک زن نیست. بکارت در واقع نام حالتی طبیعی در بدن
زن است که به دلایل مختلف ممکن است تغییر کند. تنها یکی از این دلایل رابطه
جنسی است. فقیهان صدها سال به مقلدان خود میآموختهاند که دخترانشان را
حتی از تحرک و جست و خیز هم منع کنند تا نکند در این حالت طبیعی در بدن
آنها تغییری حاصل شود و شب زفاف از دامادشان شرمنده شوند و برای داماد حق
طلاق دادن دخترشان ایجاد شود! بهاءالله در عین تاکید بر لزوم حفظ
پاکدامنی، از موضوع بکارت نیز حساسیت زدایی میکند و نگاه مردان را به سوی
ارزشهایی ماوراء این موضوع در زنان منعطف میسازد.
اگر مردی زنی را شایسته همسری
دید و با توجه به دهها معیار منطقی و اخلاقی با او قرارداد وفاداری و
همسری بست، چرا باید به صرف حالتی طبیعی در بدن زن از وی دست بکشد؟ چرا
مردی باید زنی شایسته را به دلیل شکل قسمتی از بدنش تحقیر نماید و تمام
خصوصیات ارزشمند او را نادیده بگیرد در حالی که عدم بکارت هیچ ملازمهای با
بی عفتی و عدم پاکدامنی ندارد! چرا باید آیینی در عصر ما زنان را همچنان
به خاطر چیزی تحقیر نماید که جزیی از ساختار طبیعی خلقت آنان است؟ چرا
باید در عصری که برابری زنان و مردان در کانون توجهات بشر است، آیینی
نشانهای خاص در بدن زنان پیدا کند تا او را به بیعفتی متهم نماید در حالی
که چنین نشانهای در بدن مردان وجود ندارد؟ خلقت طبیعی زن از شگفتیهای
آفرینش است و خداوند زن را مالک و مسلط بر تمام این شگفتی قرار داده است.
هیچ کس حتی شوهر زن نیز حق ندارد در رابطه با شکل قسمتی از بدن او یا
اینکه او قبلا با این بدن چه رفتاری داشته است از او مواخذه و بازخواست
نماید.
بهائی ستیزان میتوانند هرچه
میخواهند خود را با احکام شریعت خودساخته و مستهجن خود مشغول نمایند. آنان
حق دارند تحریرالوسیله را بخوانند و در فکر لذت بردن از کودک شیرخوار غرق
شوند. اما حق ندارند از آیین بهائی هم بخواهند که به شیوۀ آنان نیمی از
جامعه انسانی را تحقیر کند و خصوصیتی طبیعی در خلقت زنان را به ابزاری برای
سوءاستفاده و اتهام زدن به آنان تبدیل نماید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*بهائی ستیزان بعد از شکست
سختی که در نسبت دادن اتهام ازدواج با محارم متحمل شدند اکنون سراغ مفهوم
دیگری به نام «بکارت» رفتهاند و آیین بهائی را به تشویق دختران به
بیحیایی متهم میکنند. در مقاله قبل نشان دادم که چطور فقیهان مفهوم
خودساختهای به نام «محرم و نامحرم» را برای تسهیل و توجیه شهوترانی مورد
استفاده قرار دادهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر