در دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در شورایعالیامنیت
ملی مصوب میشود، آشیانه انقلاب نوسازی گردد و در این راستا دولت موظف
میگردد هواپیمایی تشریفاتی و بسیار مجلل برای رهبر جمهوری اسلامی خریداری
نماید و سازمان برنامه، ردیف بودجه آن را به صورت محرمانه تعیین کند. اما
به دلیل مشکلات نقدینگی کار به مرحله اجرا نمیرسد تا در زمان ریاست جمهوری
خاتمی، پس از ارتقاء درآمد دولت به دلیل افزایش بهای نفت، مجدداً پروژه
مزبور با دستور محمدی گلپایگانی (رئیس دفتر بیت رهبری) در دستور کار قرار
میگیرد و وزارت دفاع به عنوان مجری طرح انتخاب میشود.
از
آنجایی که با توجه به تحریمهای آمریکا، امکان خرید مستقیم و رسمی هواپیما
وجود نداشته است، از این رو شرکت صافات ایر از شرکتهای وابسته به موسسه
مرکزی احرار (متعلق به ستاد رسیدگی به امور آزادگان) به عنوان پوشش کار با
هدایت و نظارت منظم و مشارکت کارشناسی وزارت دفاع، گزینش میشود. شرکت
صافات ایر در بدو امر شعبه ای در قبرس ایجاد میکند و دو هواپیما در بازار
بینالمللی شناسایی میکند که نهایتاً با کارشناسی نمایندگان وزارت دفاع و
حضور مستمر سرتیپ پاسدار صادق گل سنبل (معروف به صادق ذوالقدر نیا) فرمانده
وقت حفاظت اطلاعات وزارت دفاع، هواپیمای ایرباس A 340 متعلق به دولت برونئی که سال ساخت آن ۱۹۹۸بوده، برای خرید انتخاب میشود.
از
آنجا که شرکت سازنده ایرباس و سایر شرکتهای مشابه به دلیل تحریمهای
آمریکا معذوریت در معامله مستقیم با ایران به ویژه با سازمانهای دولتی
ایران دارند، واسطه خارجی یعنی شرکت FN.AVIATION از
ابتدا به اطلاع مسئولین خرید و طرف ایرانی میرساند که از دادن هر نوع
ضمانت نامه بانکی به دلیل نگرانی از توقیف اموال و انسداد حسابهای بانکی و
مالی خود خود داری میکند. از طرف دیگر با توجه به ضرورت تقلیل سهم قطعات
امریکایی به زیر ۱۰درصد
(قانون تحریمهای آمریکا) جهت انتقال هواپیما به ایران، قرارداد دیگری با
شرکت لوفت هانزا جهت تزئین، ساخت و دکوراسیون داخلی هواپیما منعقد میشود و
هواپیما به صورت BASE از
سلطان برونئی در اختیار لوفت هانزا قرار میگیرد و شرکت فوق نیز یک اطاق
عمل فوقالعاده مجهز و فوق تخصصی، چند اتاق خواب، سالن اجتماعات فوقالعاده
لوکس در داخل هواپیما ایجاد میکند.
در
نیمه راه شورای عالی هواپیمایی کشور پس از اطلاع، بنا به دلایل عدم امکان
فرود هواپیمای غول پیکر فوق در عمده فرودگاههای شهرستانها و تحمیل تبعات
منفی برای رهبری در اذهان عمومی، اعلام مخالفت میکنند و ناگهان در نیمه
راه، شش ماه مانده به پایان قرارداد، دفتر رهبری طی نامه ای از خرید
هواپیما انصراف میدهد و ادامه کار را منوط به اعلام نظر دولت میکند!
علل اصلی انصراف رهبر، درز کردن خبر به فضای عمومی، و اختلافات داخلی دفتر رهبری بوده است.
مبلغ خرید هواپیما ۱۲۰ میلیون دلار بوده که طبق قرارداد در صورت عدم اجرای تعهدات و زمان بندی، خسارتی معادل ۵۰درصد
مبلغ قرارداد دریافت شود. پس از انصراف رهبر و عدم درخواست دولت، وزارت
دفاع تعلل میکند و پس از انقضاء مدت قرارداد، طرف خارجی فسخ قرارداد را
اعلام مینماید که در این مرحله بجای پیگیری حقوقی با دخالت وزارت دفاع و
سازمان حفاظت اطلاعات آن، روال قرارداد تغییراتی میکند و در این مرحله
وزارت دفاع فرد دیگری را نیز به عنوان واسطه خرید همین هواپیما وارد کار
میکند.
در
واقع به طور همزمان به دلایل نامعلومی از دو کانال مختلف برای خرید یک
هواپیما اقدام میشود! در مجموع قراردادهای منعقد در این ماجرا عبارتند از :
قرارداد وکیل سلطان برونئی با شرکت واسطه خارجی یعنی FN.AVIATION
قرارداد FN.AVIATION با شرکت صافات ایر و لوفت هانزا
قرارداد شرکت صافات ایر با وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران
نهایتاًٌ در هفتم دیماه ۱۳۸۲، مهدی اعتماد سعید مدیر عامل شرکت احرار و مدیر اجرایی پروژه که سابقه ۸سال
اسارت در زندانهای صدام را نیز دارد، در حالی که به همراه مسئولان وزارت
دفاع (صادق ذوالقدر نیا، میر محمد صادقی و حجت الله سجادی) عازم سفر قبرس
با هواپیمای اختصاصی واسطه خارجی بودهاند، در فرودگاه مهرآباد بازداشت
میشوند و مجتبی ارگانی (معاونت وزیر دفاع) نیز در همین رابطه بازداشت
میشود و حفاظت اطلاعات وزارت دفاع با نظارت سازمان قضایی نیروهای مسلح،
عهده دار بار جویی میشود.
اتهام
متهمین به عنوان ضعیفترین حلقه های این زنجیره «تبانی در معاملات دولتی و
گران فروشی» بوده است خط اصلی بازجوییها، انداختن خسارات و هزینه های بی
حاصل صورت گرفته در حدود مبلغ ۸۰ میلیون دلار پرداخت شده و ۴۰ میلیون دلار
خسارت ناشی از عدم اجرای تعهدات و زمان بندی قرار داد بر متهمین و همچنین
یاسر هاشمی (مدیر عامل شرکت صافات ایر و پسر علی اکبر هاشمی رفسنجانی) بوده
است.
بازجوها
به صراحت به متهمین وعده دادهاند که در صورت اعتراف به دخالت یاسر هاشمی
در موضوع، آنها را آزاد خواهند کرد، اینک در حالی متهمین به ویژه مهدی
اعتماد سعید که با تحمل در شدیدترین شرایط امنیتی همراه با ضرب و شتم در
بازداشتگاه حفاظت اطلاعات وزارت دفاع واقع در پادگان جی، افزون بر ۲۴ماه را در انفرادی به سر برده است و پس از آن در سال ۱۳۸۴ با قید یک میلیارد وثیقه موقتاً آزاد میگردد.
این
پرونده شش سال است در محاکم قضایی کشور خاک خورده و پر واضح بوده است که
رشته کار بنا به گفته برخی از مسئولین بلند پایه، در دست رهبری است تا مثل
همیشه افراد زیر دست در راستای حفظ مصالح او قربانی شوند فارغ از آنکه در
این میان ۸۰ میلیون دلار نیز از اموال عمومی و بیتالمال بدون آنکه
هواپیمایی در کار باشد، حیف و میل گردیده است.
این
در حالی بوده که در آن زمان هم نیروهای امنیتی و هم عوامل قضایی اعلام
کرده بودند که سلطان برونئی دریافت ۸۰ میلیون دلار را تایید نمیکند و
متهمین نیز مدعی بودهاند که مبلغ مزبور را بی کم و کاست به شرکت واسطه
تحویل دادهاند.
با تمام احتیاط و دقتهایی که نسبت به این پرونده معمول شده بود و از آنجایی که تمامی هواپیماهای VIP نظام
پهلوی در اختیار رهبری میباشد به عنوان مثال هواپیمای مخصوص شاه به نام
«شاهین» که در زمان خود گرانترین هواپیمای جهان بود و در آن زمان بر روی
آن بیش از ۳ میلیون دلار تجهیزات اضافی نصب شده و با ۱۵ میلیون تومان اشیاء
طلایی نیز زینت داده شد بود. این هواپیما ۸اتاق مجزا و ۶توالت دارد که ۵توالت در قسمت عقب متعلق به همراهان و یکی که حتی سیفون آن نیز طلا است به شاه و همسرش تعلق داشت. در سالن ناهارخوری هواپیما یک میز ۴۰تکه
وجود دارد که ۶ هزار ساعت برای منبت کاری، روی آن کار شده و ارزش آن
میلیونها تومان است، در این هواپیما تمام دستگیره های درهای ورودی و داخلی
و تمام وسائل روشویی و شیرهای آب سرد و گرم حمام از طلا است. ساعتهای
تمام طلایی در اتاق کار شاه در هواپیما زمان را به وقت گرینویچ، وقت مقصد و
وقت محلی نشان میداد. شاه با دستگاه های طلایی مقابل خود در اتاق کار
میتوانست موقعیت، سمت حرکت، ارتفاع پرواز و سرعت هواپیما را کنترل کند.
بار مشروب داخل اتاق ناهارخوری هواپیما نیز از جمله گرانترین بارهای مشروب
بود که با چوبهای بسیار مرغوب و گران مشبک کاری شده و ظروف داخل آن از
طلا و نقره بود. این همان هواپیمایی است که شاه را در ۲۶دی ۱۳۵۷از
ایران خارج کرد و در اسفند ماه همان سال توسط سرهنگ بهزاد معزی خلبان
مخصوص شاه، به کشور بازگردانده شد. این هواپیما هم اکنون با نام معرف
پروازی «معراج» پرواز میکند، هواپیمای معراج تا سال ۱۳۷۴در
اختیار نیروی هوایی ارتش بوده است و از آن تاریخ به نیروی هوایی سپاه
تحویل داده شده است وهم اکنون نیز مخصوص پروازهای رهبری میباشد.
با
وجود این اطلاعات نشر اخبار خرید هواپیمای سلطان برونئی برای رهبر ایران
نیز میتوانست به صورت عینی رسواکننده ادعای پوشالی ساده زیستی رهبر باشد و
عدم اهتمام وی به صیانت از اموال عمومی و بیتالمال را نشان دهد از این رو
رسانه های داخلی به دلیل سیطره جو سانسور، موضوع را پوشش مناسبی ندادهاند
نهایتاً این اخبار به صورت جسته و گریخته در آن زمان به مطبوعات بلافاصله
رسانه های محافظه کار به ویژه صدا و سیما در بخش خبری بیست و سی با القای
اینکه هواپیمای فوق متعلق به دولت میباشد در ابتدا با هدف حمله به دولت
خاتمی به پوشش جهت دار خبر پرداختند این در حالی بود که دولت خاتمی در همان
زمان درگیر یک جدال حقوقی با فرانسه بر سر تحویل ایرباس A321
بود که خریداری نموده بود اما به دلیل کارشکنی طرف فرانسوی از تحویل آن سر
باز میزد که نهایتاً با شکایت ایران و پیگیری حقوقی انجام شده این
هواپیما در دولت اول احمدی نژاد وارد کشور شد و هم اکنون به عنوان جوان
ترین و عملیاتیترین هواپیمای تشریفات جمهوری اسلامی از آن به غیر از رهبر و
رئیس جمهور سران و مقامات کشور از این هواپیما در سفرهای داخلی و خارجی
خود استفاده میکنند.
صرف نظر از اینکه برای دکوراسیون داخل این هواپیما نیز ۲۰ میلیون دلار
هزینه شده و دارای امکانات زیادی مانند سالن کنفرانس، ارتباط اینترنتی و
ماهوارهای است.
برای بسیاری اینگونه قلمداد شد که این هواپیمای جنجالی تشریفات همین
هواپیما میباشد در حالی که اینگونه نبود و این دو پرونده های جداگانه ای
بودهاند.
ورای همه اینها در سال ۱۳۷۰نیز یک هواپیمای تشریفات بوئینگ ۷۲۷نیز
ایران از کشور پاکستان به مبلغ ۸۰ میلیون دلار خریداری کرده است که تا
کنون هیچ اطلاعاتی از آن منتشر نشده است و احتمال آن میرود که این هواپیما
فقط مختص رهبری بوده باشد چرا که تنها یک بار در مهرماه امسال در سفر
رهبری به خراسان شمالی عکسی از آن در پورتال عمومی فرودگاههای کشور منتشر
شد که بلافاصله هم از خروجی آن حذف گردید و عکسی از برج مراقبت فرودگاه
بجنورد جایگزین شد
! (این موضوع نیز جالب است که تا کنون هیچ عکس و یا ویدئویی از لحظه سوار
شدن و یا خروج خامنه ای از هواپیما در سفرهایش منتشر نشده است!) .
اما
اکنون و با گذشت نزدیک به نه سال از این موضوع مجدداً پرونده فوق در
دستگاه قضایی به گردش افتاده است! دفتر حقوقی نهاد ریاست جمهوری مهرماه سال
جاری در جواب استعلامی که در سال ۱۳۸۳
قوه قضائیه برای آنها ارسال نموده است اظهار داشته که نقش دولت از این
معامله به کل بی اطلاع بوده است و دفتر رهبری و مسئولان وقت شرکت هواپیمایی
صافات ایر لاین یعنی یاسر هاشمی دست باید جوابگوی این مسئله باشند!
اینکه
چه شده است که دولت احمدی نژاد پس از قریب به نه سال خود را در مقامی
دانسته است که جوابگوی نامه ای گردد که لزوماً هیچ ربطی هم به دولت وی
نداشته است را در دو چیز محتمل دانست : بازگشایی پرونده ای برای یکی دیگر
از فرزندان هاشمی و یا باجگیری از دفتر رهبری!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر