یکیدیگر از چالشهایی که شخص نو ایمان با آن روبرو میشود وجود فرقها و دستهای زیادی است که در مسیحیت شکل گرفته...
در آخر کتاب مقدس (عهد قدیم) از ملاکی تا عیسی 400 سال زمان وجود دارد که
حدا در این سالها هیچ معجزه و هیچ نبی را برای هدایت قوم خود نفرستاده و
سکوت کرده و اجازه داده که شریعت موسی دست خوش افکار و تفسیر آدمی قرار
گیرد و فلاسفه ای چون افلاطون و غیره...با سیر در راه خداوند مردم آن زمان
را راهنمایی کنند ..حالا این راهنمایی ها چه درست و چه غلط خداوند جلوی
آنرا نگرفته و اجازه پرورش و رشد این تفاسیر و تعالیم را به انسان داده
است....در عهد جدید نیز بعد از دههای 80 تا 100میلادی که نگارش انجیل تمام
شد باز هم خداوند سکوت کرد و اجازه داد که فرقها و انحرافات زیادی به وجود
آید و هیچ ممانعتی در راه برخورد با این فرقهای مرتتد و منحرف صورت نگرفت و
آنها به سرعت رشد کردند که امروزه از آنها میشنوید که چگونه ایمانداران را به گمراهی میکشانند....
حالا سوال اینجاست چرا خداوند این کار را انجام میدهد؟؟؟؟
از ابتدای خلقت خداوند میفرماید:ما انسان را در سیرت خود و موافق خود
آفریده ایم...به طور ساده یعنی ما تمامی صفات و قدرت خدا را در حد کوچکی
دارا هستیم و مانند او قادر به خلق کردن ...بخشیدن...عذاب دادن...حق
انتخاب و غیره...میباشیم...
خداوند انسان را آزاد آفرید و به او حق
انتخاب داد که این امر در فریب حوا کاملا مشهود است که خدا اجازه میدهد
شیطان حوا را فریب دهد و این حق را برای انسان قائل است که خود راهش را از
چاهش تشخیص دهد تا عدالت او و جبر او مورد باز خواست قرار نگیرد...
بدینگونه راهای خداوند مورد دست خوش حوادث و انحرافات گردید و اکنون صدها
نگرش و تفسیر وجود دارد که خود یک چالش عظیم به حساب می آید...
شخص
ایماندار وقتی وارد قلمرو نجات میگردد و با رشد اولیه و راه یابی به کلیسا و
ارتباط و مشارکت با دیگر ایمانداران متاسفانه درگیر این فرقه بازیها میشود
و مستسل و نگران از اینکه کدامیک درست میگویند و کدامیک ناراست هستند....
باید عرض کنم که کتاب مقدس نیز به گونه ای طراحی و نگارش شده که میتوان
آیات متعددی برای اثبات حقانیت هر فرقه ای پیدا کرد و آن را از روی کلام
مطابقت داد که این امر خود بر این شک و دودی دامن میزند...
اما در
تمامی این موارد باید عرض کنم اول شبانان و مبشران عزیز این مسئولیت را
دارند که از ابتدا شخص را با تمامی این چالشها آشنا کنند....زیرا ما به
هنگام بشارت خیلی مسائل را نمیگوییم به صرف اینکه اگر بگوییم شاید شخص
ایمان نیاورد...اما در هیچ کجا مسیح نگفت:بزرگ نمایی کنید و فقط از خوبیها و
شادیها و غیره بگویید..خداوند که ازلی و ابدی است میدانست روزی اینگونه
خواهد شد و این همه چالش بوجود خواهد آمد پس اگر میخواست حتما اشاره میکرد
که در موقع بشارت فقط شور عشق و شادی و معجزات منرا بگویید و از چالشها
سخنی نگویید!!!!
اگر ما از ابتدا شخص را روشن سازیم که چه خطرات و چه
رنجها و چه مصائبی سر راه یک ایماندار است و در این خطرات مسیح سپر و شمشیر
او خواهد بود شخص با آگاهی کامل و آمادگی در برابر رویارویی با این مشکلات
مسیح را میپذیرد و احتمال خیلی ضعیفی دارد که به انحراف کشیده شود...
در خداوند شاد و پیروز باشید
یکیدیگر از چالشهایی که شخص نو ایمان با آن روبرو میشود وجود فرقها و دستهای زیادی است که در مسیحیت شکل گرفته...
در آخر کتاب مقدس (عهد قدیم) از ملاکی تا عیسی 400 سال زمان وجود دارد که حدا در این سالها هیچ معجزه و هیچ نبی را برای هدایت قوم خود نفرستاده و سکوت کرده و اجازه داده که شریعت موسی دست خوش افکار و تفسیر آدمی قرار گیرد و فلاسفه ای چون افلاطون و غیره...با سیر در راه خداوند مردم آن زمان را راهنمایی کنند ..حالا این راهنمایی ها چه درست و چه غلط خداوند جلوی آنرا نگرفته و اجازه پرورش و رشد این تفاسیر و تعالیم را به انسان داده است....در عهد جدید نیز بعد از دههای 80 تا 100میلادی که نگارش انجیل تمام شد باز هم خداوند سکوت کرد و اجازه داد که فرقها و انحرافات زیادی به وجود آید و هیچ ممانعتی در راه برخورد با این فرقهای مرتتد و منحرف صورت نگرفت و آنها به سرعت رشد کردند که امروزه از آنها میشنوید که چگونه ایمانداران را به گمراهی میکشانند....
حالا سوال اینجاست چرا خداوند این کار را انجام میدهد؟؟؟؟
از ابتدای خلقت خداوند میفرماید:ما انسان را در سیرت خود و موافق خود آفریده ایم...به طور ساده یعنی ما تمامی صفات و قدرت خدا را در حد کوچکی دارا هستیم و مانند او قادر به خلق کردن ...بخشیدن...عذاب دادن...حق انتخاب و غیره...میباشیم...
خداوند انسان را آزاد آفرید و به او حق انتخاب داد که این امر در فریب حوا کاملا مشهود است که خدا اجازه میدهد شیطان حوا را فریب دهد و این حق را برای انسان قائل است که خود راهش را از چاهش تشخیص دهد تا عدالت او و جبر او مورد باز خواست قرار نگیرد...
بدینگونه راهای خداوند مورد دست خوش حوادث و انحرافات گردید و اکنون صدها نگرش و تفسیر وجود دارد که خود یک چالش عظیم به حساب می آید...
شخص ایماندار وقتی وارد قلمرو نجات میگردد و با رشد اولیه و راه یابی به کلیسا و ارتباط و مشارکت با دیگر ایمانداران متاسفانه درگیر این فرقه بازیها میشود و مستسل و نگران از اینکه کدامیک درست میگویند و کدامیک ناراست هستند....
باید عرض کنم که کتاب مقدس نیز به گونه ای طراحی و نگارش شده که میتوان آیات متعددی برای اثبات حقانیت هر فرقه ای پیدا کرد و آن را از روی کلام مطابقت داد که این امر خود بر این شک و دودی دامن میزند...
اما در تمامی این موارد باید عرض کنم اول شبانان و مبشران عزیز این مسئولیت را دارند که از ابتدا شخص را با تمامی این چالشها آشنا کنند....زیرا ما به هنگام بشارت خیلی مسائل را نمیگوییم به صرف اینکه اگر بگوییم شاید شخص ایمان نیاورد...اما در هیچ کجا مسیح نگفت:بزرگ نمایی کنید و فقط از خوبیها و شادیها و غیره بگویید..خداوند که ازلی و ابدی است میدانست روزی اینگونه خواهد شد و این همه چالش بوجود خواهد آمد پس اگر میخواست حتما اشاره میکرد که در موقع بشارت فقط شور عشق و شادی و معجزات منرا بگویید و از چالشها سخنی نگویید!!!!
اگر ما از ابتدا شخص را روشن سازیم که چه خطرات و چه رنجها و چه مصائبی سر راه یک ایماندار است و در این خطرات مسیح سپر و شمشیر او خواهد بود شخص با آگاهی کامل و آمادگی در برابر رویارویی با این مشکلات مسیح را میپذیرد و احتمال خیلی ضعیفی دارد که به انحراف کشیده شود...
در خداوند شاد و پیروز باشید
در آخر کتاب مقدس (عهد قدیم) از ملاکی تا عیسی 400 سال زمان وجود دارد که حدا در این سالها هیچ معجزه و هیچ نبی را برای هدایت قوم خود نفرستاده و سکوت کرده و اجازه داده که شریعت موسی دست خوش افکار و تفسیر آدمی قرار گیرد و فلاسفه ای چون افلاطون و غیره...با سیر در راه خداوند مردم آن زمان را راهنمایی کنند ..حالا این راهنمایی ها چه درست و چه غلط خداوند جلوی آنرا نگرفته و اجازه پرورش و رشد این تفاسیر و تعالیم را به انسان داده است....در عهد جدید نیز بعد از دههای 80 تا 100میلادی که نگارش انجیل تمام شد باز هم خداوند سکوت کرد و اجازه داد که فرقها و انحرافات زیادی به وجود آید و هیچ ممانعتی در راه برخورد با این فرقهای مرتتد و منحرف صورت نگرفت و آنها به سرعت رشد کردند که امروزه از آنها میشنوید که چگونه ایمانداران را به گمراهی میکشانند....
حالا سوال اینجاست چرا خداوند این کار را انجام میدهد؟؟؟؟
از ابتدای خلقت خداوند میفرماید:ما انسان را در سیرت خود و موافق خود آفریده ایم...به طور ساده یعنی ما تمامی صفات و قدرت خدا را در حد کوچکی دارا هستیم و مانند او قادر به خلق کردن ...بخشیدن...عذاب دادن...حق انتخاب و غیره...میباشیم...
خداوند انسان را آزاد آفرید و به او حق انتخاب داد که این امر در فریب حوا کاملا مشهود است که خدا اجازه میدهد شیطان حوا را فریب دهد و این حق را برای انسان قائل است که خود راهش را از چاهش تشخیص دهد تا عدالت او و جبر او مورد باز خواست قرار نگیرد...
بدینگونه راهای خداوند مورد دست خوش حوادث و انحرافات گردید و اکنون صدها نگرش و تفسیر وجود دارد که خود یک چالش عظیم به حساب می آید...
شخص ایماندار وقتی وارد قلمرو نجات میگردد و با رشد اولیه و راه یابی به کلیسا و ارتباط و مشارکت با دیگر ایمانداران متاسفانه درگیر این فرقه بازیها میشود و مستسل و نگران از اینکه کدامیک درست میگویند و کدامیک ناراست هستند....
باید عرض کنم که کتاب مقدس نیز به گونه ای طراحی و نگارش شده که میتوان آیات متعددی برای اثبات حقانیت هر فرقه ای پیدا کرد و آن را از روی کلام مطابقت داد که این امر خود بر این شک و دودی دامن میزند...
اما در تمامی این موارد باید عرض کنم اول شبانان و مبشران عزیز این مسئولیت را دارند که از ابتدا شخص را با تمامی این چالشها آشنا کنند....زیرا ما به هنگام بشارت خیلی مسائل را نمیگوییم به صرف اینکه اگر بگوییم شاید شخص ایمان نیاورد...اما در هیچ کجا مسیح نگفت:بزرگ نمایی کنید و فقط از خوبیها و شادیها و غیره بگویید..خداوند که ازلی و ابدی است میدانست روزی اینگونه خواهد شد و این همه چالش بوجود خواهد آمد پس اگر میخواست حتما اشاره میکرد که در موقع بشارت فقط شور عشق و شادی و معجزات منرا بگویید و از چالشها سخنی نگویید!!!!
اگر ما از ابتدا شخص را روشن سازیم که چه خطرات و چه رنجها و چه مصائبی سر راه یک ایماندار است و در این خطرات مسیح سپر و شمشیر او خواهد بود شخص با آگاهی کامل و آمادگی در برابر رویارویی با این مشکلات مسیح را میپذیرد و احتمال خیلی ضعیفی دارد که به انحراف کشیده شود...
در خداوند شاد و پیروز باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر