۱۳۹۲-۰۹-۰۷

دفاع ظریف از توافقنامه اتمی ایران در مجلس


محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران روز چهارشنبه برای توضیح در مورد توافقنامه اولیه اتمی ایران با قدرت های جهانی، به مجلس شورای اسلامی رفت.

آقای ظریف به نمایندگان مجلس گفت «ما متعهد می‌شویم که فعالیت خود را افزایش ندهیم و آنها نیز به دنبال افزایش تحریم‌ها نباشند»

وزیر امورخارجه ایران گفت توافقنامه ایران با گروه ۱+۵ مورد حمله منتقدان قرار گرفته است.

محمد جواد ظریف از نمایندگان منتقد توافقنامه خواست «انصاف و منافع ملی» را در نظر بگیرند. او گفت: «شاید من توقع بی جایی از دوستانی که در جلسه نبودند و بحث های ما را ندیدند، دارم و تنها در برابر تلویزیون لبخند مرا دیدند.»

وزیر امورخارجه ایران همچنین متن منتشر شده توسط کاخ سفید در مورد توافقنامه ایران با گروه ۱+۵ که توضیحاتی را درباره اقدامات طرف های مذاکره داده است، رد کرد و گفت «هیچ واقعیتی در آن نبود.»

او درباره غنی سازی اورانیوم در ایران گفت: «این حق را چه غربی‌ها بشناسند و چه نشناسند وجود دارد.»

به گفته محمد جواد ظریف، طبق توافقنامه ایران با شش قدرت جهانی، غنی سازی ۵ درصد در ایران ادامه می یابد و این کشور ها «حق تحقیق و توسعه» برنامه اتمی را به رسمیت می شناسند.

وزیر امورخارجه ایران درباره تاسیسات اتمی نظنز و فردو گفت: «ما متعهد می‌شویم که در نطنز و فردو از پیشرفت بیشتر خودداری کنیم.» او گفت در سایت اتمی فردو به جای اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده، اورانیوم ۵ درصد غنی شده تولید خواهد شد.

دیپلمات ارشد ایران درباره تاسیسات اتمی اراک گفت: «ما در اراک متعهد می‌شویم سوخت جدید تولید نکنیم، دستگاه جدید نیز نصب ننماییم، اما ساخت و ساز در اراک ادامه پیدا خواهد کرد.»

آقای ظریف درباره راکتور آب سنگین اراک که اسرائیل خواهان توقف فعالیت آن شده، گفت ایران در مذاکرات اتمی در این باره قولی نداده است. او گفت ایران به گروه ۱+۵ گفته است «راکتور آب سنگین اراک در اختیار دولت نیست و مجلس باید در این راستا تصمیم‌گیری کند.»

پس از سخنرانی وزیر امورخارجه ایران، روح الله حسینیان، نماینده نزدیک به محافظه کاران در مجلس شورای اسلامی گفت: «پاراگراف‌ های پایانی توافقنامه ژنو، عملا تمام حقوق غنی‌سازی ایران را پایمال می‌کند و انتهای آن چیزی برای جمهوری اسلامی نمی‌گذارد.»

به گزارش خبرگزاری فارس، حسینیان گفت «معتقدیم که باید با مردم صادقانه سخن بگویم...به مردم بگویید چه چیزی را از دست داده‌اید و چه چیزی را گرفته‌ایم و چرا؟»

این نماینده حامی دولت محمود احمدی نژاد گفت: «ما توافقنامه ژنو را نه جام‌ زهری می‌دانیم نه شادی‌آفرین، بلکه آن را انعطافی ضروری برای تقویت درون‌ سازی انقلاب اسلامی می‌شماریم.»

محمد جواد ظریف پس از سخنرانی مخالفان توافقنامه در مجلس گفت توافقنامه ژنو شرایط را عوض می کند: «شما فضای دنیا را ببینید، شرکت‌ هایی که سال‌ ها جواب تلفن طرف‌ های ایرانی را نمی‌دادند، امروز خودشان تماس می‌گیرند و می‌گویند می‌خواهیم با شما ارتباط برقرار کنیم.»

او به نمایندگان مجلس گفت: «کشورهایی که حاضر نبودند با وزیر خارجه شما تلفنی صحبت کنند، امروز در صف ایستاده‌اند که ما را به آنجا دعوت کنند تا به آنجا برویم.»

به گفته رئیس هیات مذاکره کنندگان اتمی ایران:«زمانی که تحریم‌های شورای امنیت فرو بریزد، تمام تحریم‌های دیگر آمریکا تکه کاغذپاره‌ای بیشتر نخواهد بود.»

قرار است ایران و قدرت های جهانی پس از توافق اولیه اتمی بر روی یک توافق دراز مدت اتمی کار کنند که ضمن محدود کردن برنامه اتمی ایران برای اطمینان از صلح آمیز بودن آن، تحریم ها را نیز بردارد.

توافقنامه اولیه اتمی از حمایت آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی و همچنین باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا برخوردار است.

۱۳۹۲-۰۹-۰۴

رویکرد ظریف و جلیلی، تفاوت‌ها و شباهت‌ها









چه تفاوت‌هایی در حوزه بده و بستان‌ها و کف و سقف مطالبات بین این دو تیم وجود دارد و اساسا چه عامل و شرایطی محدوده عمل و مانور مذاکره‌کنندگان هسته‌ای را تشکیل می‌دهد؟


در اواخر دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، مذاکراتی در استانبول، بغداد و آلماتی انجام شد. در همان دوره مقامات ایران اعلام کردند آماده مذاکره هستند و تمایل خود را برای دستیابی به یک توافق بالقوه نشان دادند. اما نوع برخورد و شرایطی که تیم مذاکره کننده ایرانی به ریاست سعید جلیلی مطرح کرد مذاکرات را با ناکامی مواجه ساخت. این مورد در جریان مناظره‌های انتخاباتی مورد تایید علی اکبر ولایتی قرار گرفت. 

در اواخر دوره احمدی نژاد دیگر قطع‌نامه‌های تحریم «کاغد پاره» تصور نمی‌شدند واز همان دوره نیز نظام به نتیجه رسیده بود که تبعات تحریم‌ها و گسترش انزوا، هزینه‌های خارجی را از سطح کنترل‌پذیر و قابل تحمل خارج ساخته است.

در واقع حکومت از همان زمان رسیدن به یک توافق‌نامه محدود را برای رهایی از هزینه‌های تحریم‌شکن دنبال می‌کرد. بنابراین در اصل انجام توافق هسته‌ای که به صورت محدود باشد و قابلیت بالقوه انجام فعالیت‌ها‌ی حساس هسته‌ای سلب نکند بین دو تیم اختلافی وجود ندارد. البته منظور محدوده‌ای است که از سوی رهبری و بخش مسلط قدرت تعیین شده است. و گرنه در دکترین جواد ظریف ماجراجویی هسته‌ای جایی ندارد. اما در چارچوب واقعیت‌ها‌ی نظام سیاسی و اعتقاد وی به‌کارکردن با خامنه‌ای، وی مجبور است روی‌کرد حداقلی و دفاعی را در سیاست خارجی ستیزه‌جو دنبال نماید و خطوط قرمز ترسیم شده از سوی رهبری را رعایت کند. 

آن‌چه حوزه اصلی تفاوت را تشکیل می‌دهد شیوه اجرا و تفاوت‌ها در قیمت‌گذاری در تفاهم هسته‌ای است. به عبارت دیگر در این‌که چه امتیازاتی و چگونه گرفته شده و چه امتیازاتی در عوض واگذار شود، بین تیم جلیلی و ظریف اختلاف دیدگاه وجود دارد. 

راهبرد جلیلی و هم‌کارانش، ستیزه‌جویی در سیاست خارجی بود از این‌رو با برخورد تقابلی پا به میدان مذاکره می‌گذاشتند و صحنه مذاکرات را به صورت میدان نبردی می‌دیدند که به شکل سخت افزاری باید در آن به تقابل با طرف مقابل بپردازند. مذاکره برای آنان وسیله‌ای برای کاهش اختلافات نبود بلکه وسیله‌ای برای گرفتن وقت و تداوم سیاست برخورد بود. مذاکره برای رسیدن به توافق از دید آنان فرع ماجرا بود و اصل، بی‌اعتبارسازی حریف و خلع سلاح آن در جنگ روانی و دیپلماتیک بود. 

اما تیم ظریف مذاکره را ابزار اصلی حل مشکلات و یا حداقل مدیریت اختلافات می‌داند. آن‌ها نیز مذاکرات را صحنه نبرد توصیف می‌کنند اما به شیوه نرم افزاری به دنبال رسیدن به یک توافق عملی هستند. اصل برای آن‌ها نتیجه است. از این‌رو مذاکرات در دوره ظریف جدیت دارد و براساس شیوه‌ها و فنون رایج در عرصه دیپلماسی جلو می‌رود. آن‌ها از ابزار‌های شناخته شده موجود در عرصه جهانی برای تعقیب خواسته‌های‌شان استفاده می‌کنند. اما تیم قبلی به استاندارد‌ها و رویه‌های جهانی بها نمی‌داد. 

در خصوص امتیازاتی که طرفین حاضر به پذیرش آن هستند. تفاوت‌ها و شباهت‌ها‌یی وجود دارد. در خصوص تعلیق موقت و زمان‌مند غنی‌سازی اورانیوم بیست درصدی بین آن‌ها تفاوتی وجود ندارد. در زمان جلیلی نیز ایران علایمی دال بر پذیرش این مساله نشان داده بود. اما خواسته‌ها‌یی را طلب می‌کرد که ۱+۵ آن را نپذیرفت و اساسا قابل طرح در فرآیند بده و بستان متعارف نبودند. 

رامین میهمان پرست سخن‌گوی اسبق وزارت خارجه در مهر ماه ۱۳۹۱ در یک نشست رسانه‌ای در قزاقستان گفت: «در مقطعی می‌‌خواهيد غنی‌سازی پنج درصد را به دليل نياز جدی و صرفه اقتصادی خود انجام دهيد، اما گاهی برای غنی‌سازی ۲۰ درصد چون نياز کم است و توليد آن صرفه اقتصادی نيز ندارد، اگر تامين سوخت رآکتور تحقيقاتی تهران را تضمين کنند، اين موضوع قابل مذاکره خواهد بود». 

فرقی که قابل مشاهده است مشکل‌ساز شدن افزایش ذخیره اورانیوم غنی شده با غلظت بالا است. رفتار سنجی حکومت نشان می‌دهد که رعایت مصلحت سنجی در استراتژی خصومت محور باعث شده است تا خطوط قرمز اسراییل و آمریکا رعایت گردد. در حال حاضر ذخیره موجود سوخت هسته‌ای با غلظت بالای ایران به آستانه تحمل اسراییل نزدیک شده است.

 بنابراین ادامه تولید آن هزینه‌ها‌یی بیشتر از منفعت برای حکومت دارد. مسیر ماجراجویی هسته‌ای از طریق تولید پلوتونیم و یا تغلیظ اورانیوم با غلظت ۵ درصد از طریق ساتریفوژ‌های پیشرفته و با قدرت پردازش بیشتر با حساسیت‌ها و هزینه‌های کمتری می‌تواند تداوم یابد. 

ازاین‌رو بخش اقتدارگرای حکومت به این دلیل به دولت روحانی اجازه داده است تا روی این موضوع انعطاف نشان دهد. اما در آن مقطع ایران انتظار داشت ابتدا غرب رسما اصل غنی‌سازی در داخل خاک ایران را بپذیرد و سپس تحریم‌ها لغو شود. آن وقت ایران تضمین می‌داد دیگر سوخت هسته‌ای با غلظت بالا تولید نکند. اما در دوره جدید به دلیل گسترش تاثیر مختل کننده تحریم‌ها و هم‌چنین روی‌کرد تعاملی دولت روحانی، بهایی که ایران طلب می‌کند به نحو چشم‌گیرتری پایین آمده است. اکنون در سطح توافق مقدماتی ایران حاضر است در ازای تعلیق محدود تحریم‌ها و پذیرش حق ایران در انجام اصل غنی‌سازی اورانیوم، فعلا تغلیظ اورانیوم از ۵ درصد بیشتر را انجام ندهد. 

هر دو تیم بر پافشاری روی انجام غنی‌سازی تا حد ۵ درصد اتفاق نظر دارند. کشور‌های غربی نیز در هر دو دوره این مساله را پذیرفته بودند. هم‌چنین هر دو تیم نظر مثبتی حداقل در آغاز توافقات بر روی پذیرش پروتکل الحاقی ندارند. هم‌چنین در زمینه حفظ محموله موجود اورانیوم غنی شده بیست درصدی نیز بین آن‌ها اشتراک نظر مشاهده می‌شود.

 تیم جلیلی نسبت به کاهش و یا فعال نکردن سانریفوژها انعطاف نشان نمی‌داد. اما تیم جدید حاضر به انجام توافقاتی در این خصوص است. البته محدودیت‌ها فقط به معنای کاهش سطح و اندازه تولید سوخت هسته‌ای است و وگرنه می‌توان پیش‌بینی کرد که مشابه سال‌های ۸۲ تا ۸۴ دولت روحانی به توسعه و تقویت زیر ساخت‌ها و ظرفیت‌های فنی و تاسیساتی اتمی بپردازد. 

ایران عملا از وقتی که روحانی رییس جمهور شده است تولید سوخت هسته‌ای با غلظت بالا را کاهش داده و تقریبا به صفر رسانده است. 

جلو رفتن مذاکرات و معلوم شدن تکلیف توافق‌نامه موقت احتمالی کمک می‌کند تا به شکل دقیق‌تر شباهت‌ها و اختلافات تیم‌های هسته‌ای لاحق و سابق را تشخیص داد.

۱۳۹۲-۰۹-۰۳

کلاهی به گشادی جامعه جهانی





موضوع مقاله :  کلاهی به گشادی جامعه جهانی
نویسنده مقاله : کوروش 
نوشته شده برای : وبلاگ www.voffi88.blogspot.com

برای دانلود نسخه pdf این مقاله کلیک کنید.



موضوعی که اخیرا تمام رسانه های خبری را به خود مشغول کرده موضوع بسیار جالبی است که اولین بار بنده ان را با این تیتر دیدم (ایران و 5+1 به توافق رسیدند) زمانی که مقاله را خاندم متوجه این مطلب شدم که در مذاکراتی که با تازگی در شهر ژنو کشور سوئیس برگزار شد یک قوافق یا به قول بنده یک قول نامه امضا شده است.

موضوع جالب برای من این موضوع بوده که قبل از اینکه این خبر به صورت رسمی در خبر گزاری های بین المللی مطرح بشه در توئیتر جناب اقای ظریف مطرح شد اون به زمان انگلیسی و بعد از ان در خبر گزاری های ایرانی مثل خبر گزاری فارس گفته شد همراه با چند نکته از توافق هایی که داخل قول نامه امده است.

سوال اولی که برای من ایجاد شده بود این بود که خبر گزاری فارس که یک خبر گزاری اینترنتی است و حتی یک عدد خبر نگار هم به سوئیس نفرستاده چگونه قبل از سایر خبر گزاری های بین المللی توانسه که به متن قول نامه دست پیدا بکند که در مقاله ای که درباره این توافق نامه به سرعت نوشته است استفاده بکند ؟ این سوالی بود که برای من پیش امده بود و با کمی فکر تنها یک پاسخ برای ان وجود داشت ... 

این وب سایت همانطور که میدانید به دفتر های حکومتی جمهوری اسلامی وصل هست و تمام خبر های بین الملی را ویرایش میکند به نفع حکومت و در سایت خود درج میکند و در چند سال اخیر دیدیم که حتی روزنامه های مردمی از این خبر گزاری نقل قول هایی میکنند و به عنوان منبع از ان استفاده میکنند.

پس میتوانیم نتیجه بگیریم که جناب اقای خامنه ای قبل از اینکه گروه مذاکره کنندگان این توافق نامه را امضا بکنند ان را دیده است و تمام و کمال از ان خبر داشته است و تمامی موارد ان را هم میدانسته است و نمیتوان این موضوع را تکذیب بکند.

وقتیاین موضوع را متوجه میشویم که اقای خامنه ای کامل از این توافق نامه خبر داشته اند این سوال برای ما پیش می اید که ایا ایشاد خوشحال هستند یا ناراضی ؟ 

برای اینکه متوجه این موضوع بشویم راهی نیست جز اینکه به نامه اخیر ایشان به اقای روحانی رجوع بکنید که در این نامه از اقای روحانی و اعزای گروه مذاکره تشکر کرده اند که حق مردم را توانسته اند که پس بگیرند و حق غنی سازی ایران را علنی بکنند.

اما وقتی که بنده جواب اقای خامنه ای را میخوانم متوجه نمیشم و گیج میشوم که ایا ایشان یک سیاست مدار واقعی است یا یک احق به تمام معنا که از سیاست هیچ نمیداند ؟ ایا اصلا متن را خوانده است ؟ ایا اصلا میداند که دارد درباره چه موضوعی حرف میزند ؟ 

البته به گفته خود ایشان : من یک سیاست مدار نیستم / من یک انقلابی هستم.

زمانی که رهبر دینی یک کشور این حرف را میزند به معنی این است که من کسی هستم که از سیاست سر در نمی اورم و فقط کسی هستم که از مسائل دینی سر در می اوردم و وظیفه من این است که اجازه ندهم کسی در کشور ضد دین رفتار کند (حجاب – عفاف و .... )* و بقیه مسائل با توجه به این موضوع که باید زیر نظر من باید ولی به من مربوط نمیشود ولی از نظر دینی در همه انها دخالت میکنم.

زمانی که بنده برای اولین بار متن قول نامه را دیدم شوکه شدم و تعجب کردم که ایران چونه زیر همچین نامه ای را امضا کرده است ؟ داشتن صلح و توافق چیز خوبی است اما به چه قیمت ؟ 

ایا ایران و رهبر ایران حاضر است که بمب هسته ای را فدا بکند ؟ 

زمانی که توافق نامه را خاندم به ناگاه به یاد قرارداد ترکمن چای افتادم که درگذشته ها ایران زیر ان را هم امضا کرده بود .

من خودم به هیچ عنوان طرفدار سیاست نیستم و طرفدار هسته ای شدن ایران هم نیستم اما من میگویم که این کاری که ایران کرد شک بر انگیر است.

میتوانیم برای ان این تیتر را در نظر بگیریم ( ایران 0 – آمریکا 5 ) زیرا امریکا تمام چیز هایی که میخاست را گرفت ولی ایران 6 ماه دیگر تازه شاید یکی یکی ان مواردی که میخاسته را بگیرد.

مردم ایران همیشه از نظر من مردم احمقی در سیاست بوده اند و خواهند بود و به سادگی یک بچه 5 ساله در سیاست خر میشود خیلی ها بسیار از این موضوع خوشحال بوند و در صفحه فیس بوک خود خوشحالی خود را ابراز کرده بودند / همینطور بسیاری از مردم در مدرسه / دانشگاه و سر کار خود ابراز خوشحالی میکردند و حتی کسانی زیر استاتوس این خبر اقای ظریف در صفحه خودشان گفته بودن که این خبر مانند ازاد سازی خرمشهر من را خوشحال کرد ؟ 

ایا این مردم واقعا نفهم هستند یا خودشان را به نفهمی میزنند ؟ 

درسته که حتی اگر تمام این تحریم ها برداشته بشود مشکلات اقتصادی کشور نیز حل بشود اما موضوعات دیگر چه میشود ؟ 

مشکل گشت ارشاد – اعدام – شلاق – زندانی کردن کشیش های مسیحی و ...
اینها چه میشود و چه کسی میخواهد به اینها جواب بدهد ؟

در اخر فقط چند گزینه روی میز میماند :

1 – ایران در صدد رسیدن به بمب هسته ای بوده و در این مدت در حال خریدن وقت بوده و حال که به بمب هسته ای رسیده انها را مخفی کرده است و با جامعه جهانی اشتی کرده برای گول زدن انها.

2 -  ایران کشوری بزرگ است که صحرا های بزرگی دارد و هیچ کس نمیتواند نقطه نقطه ایران را بگردد که ببیند ایران تاسیسات اتمی مخفی دارد یا خیر و برای همین موضوع ایران تاسیسات مخفی اتمی خود را در صحرا های این کشور به صورت زیر زمینی درست کرده است.



نظر شما کدام است ؟
اما نظرات این بنده درباره توافق نامه اخیر :
باید از جامعه جهانی تشکر کرد که اجازه نداند که ایران که از نظر بنده یک کشور با حکومت تروریستی است به بمب هسته ای دست پیدا بکند اما نباید ساده باشند و تحقیق های گسترده ای بکنند که هم اکنون ایران ایا بمب هسته ای دارد یا خیر؟ که به نظر بنده جواب این سوال بله است.



از خداوند درخاست دارم که چهره واقعی افرا را به ما نشان دهد – امین
 

متن کامل توافق‌نامه ایران و ۵+۱ در ژنو

متن کامل توافق‌نامه ایران و ۵+۱ در ژنو



آنچه در زیر می‌آید متن کامل توافق‌نامه‌ای است که بامداد روز یکشنبه ۲۴ نوامبر (۳ آذر) ، پس از مذاکرات چهار روزه ایران و کشورهای ۵+۱ در ژنو امضا شد. این متن از سوی کاخ سفید ایالات متحده منتشر شده و در صدای آمریکا ترجمه شده است.

توقف پیشرفت برنامه ایران و عقب نشاندن بخش‌های کلیدی


تعهد ایران به توقف غنی سازی بالای ۵ درصد:
-توقف هرگونه غنی سازی اورانیوم بالای ۵ درصد و برچیدن تجهیزات غنی سازی تا این درصد خاص. 


تعهد ایران به خنثی سازی ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی:‌ 
-ایران باید در فاز اول، ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی خود را تا زیر ۵ درصد رقیق سازد و یا آن را به شکلی درآورد که برای غنی سازی بیشتر مناسب نباشد.


تعهد ایران به توقف پیشرفت در زمینه ظرفیت غنی سازی:
-ایران نباید هیچ گونه سانتریفیوژ جدیدی از هیچ نوعی را نصب کند. 
-ایران نمی‌تواند هیچ گونه سانریفیوژی از نسل جدید را برای غنی سازی اورانیوم نصب یا استفاده کند. 
-ایران باید حدود نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده در فردو را بدون فعالیت بگذارد تا به این ترتیب این تجهیزات نتوانند در غنی سازی به کار روند. 
-تولید سانتریفیوژ محدود به جایگزین‌سازی تجهیزات آسیب‌دیده شود تا به این ترتیب ایران نتواند از فرصت شش ماهه برای ساخت و انبار کردن تجهیزات سانتریفیوژ استفاده کند.
-ایران نباید تاسیسات غنی سازی جدید احداث کند. 


تعهد ایران به توقف پیشرفت در زمینه افزایش ذخیره اورانیوم ۳.۵ درصدی:
 
-ایران تعهد میدهد تا ذخیره اورانیوم ۳.۵ درصدی خود را افزایش ندهد، به این ترتیب در پایان دوره شش ماهه مقدار ذخیره اورانیوم ۳.۵ درصدی نسبت به اول دوره بیشتر نخواهد بود، و هر گونه اورانیوم ۳.۵ درصدی جدید به اکسید تبدیل خواهد شد. 


تعهد ایران به توقف پیشرفت فعالیت‌ها در اراک و در بخش پلوتونیوم. ایران متعهد است تا:
 
-راکتور اراک را از فعالیت خارج کند.
-به راکتور اراک سوخت‌رسانی نکند.
-تولید سوخت برای راکتور اراک را متوقف کند.
-هیچ‌گونه آزمایش مضاعف سوخت برای راکتور اراک انجام ندهد.
-هیچ‌گونه قطعات اضافی تجهیزاتی را در اراک نصب نکند.
-هیچ‌گونه سوخت و آب سنگین را به محوطه راکتور منتقل نکند.
-هیچ‌گونه تاسیساتی که قادر به بازفرآوری باشد احداث نکند. بدون بازفرآوری، ایران نمی‌تواند پلوتونیوم را از سوخت مصرف شده جدا سازد.


شفافیت کامل و نظارت سرزده از برنامه هسته‌ای ایران

ایران متعهد می‌شود تا:
-به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه بازرسی روزانه تاسیسات نطنز و فردو بدهد. این دسترسی روزانه به بازرسان مجوز می‌دهد تصاویر ضبط شده در دوربین‌های مداربسته را مرور کنند تا کار نظارت ‌جامع و همه‌جانبه باشد. چنین اجازه‌ای امکان شفافیت بیشتر در کار غنی‌سازی در این تاسیسات را فراهم می‌سازد و زمان لازم برای حذف هرگونه عدم تعهد از جانب ایران را کوتاه می‌کند.
-به آژانس امکان دسترسی به تجهیزات مونتاژ سانتریفیوژ را بدهد. 
-به آژانس امکان دسترسی به محل تولید قطعات دورانی و تجهیزات انبارشده سانتریفیوژ را بدهد.
-به آژانس امکان دسترسی به معادن و استخراج اورانیوم را بدهد. 
-‌اطلاعات طراحی راکتور اراک را ارائه دهد. این امر دیدگاه انتقادی به راکتور اراک را فراهم می‌آورد که قبلا میسر نبود.
-امکان بازرسی‌های مکرر از راکتور اراک را فراهم آورد. 
-اطلاعات و داده‌های کلیدی مورد درخواست در پروتکل الحاقی توافقنامه پادمانی آژانس و کد اصلاح شده ۳.۱ را ارائه دهد.

مکانیزم راستی‌آزمایی 

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اجرای بسیاری از راستی‌آزمایی‌ها فراخوانده خواهد شد تا به شکل همزمان با بازرسی‌های دائم در ایران پیش برود. به‌علاوه، کشورهای ۵+۱ و ایران متعهد به تاسیس یک کمیسیون مشترک برای کار با آژانس برای نظارت بر اجرای و رسیدگی به مسائلی هستند که ممکن است پیش بیاید. کمیسیون مشترک همچنین با آژانس کار می‌کند تا تفاهم‌نامه‌ای از نگرانی‌های قبلی و فعلی را با توجه به برنامه هسته‌ای ایران، تهیه کند، از جمله درباره بعد احتمالی نظامی برنامه اتمی ایران و همچنین فعالیت‌های ایران در پارچین تحقیق کند. 


امتیازهای محدود، موقتی، و قابل بازگشت به ایران 

در ازای گام‌های بالا از سوی ایران، گروه ۵+۱ امتیازهایی محدود، موقتی و قابل بازگشت را به ایران می‌دهد و همزمان بخش گسترده‌ای از تحریم‌ها، از جمله بر نفت، مروادات مالی، تحریم‌های بانکی مانند سابق باقی می‌مانند. اگر ایران از انجام تعهداتش برنیاید، امتیازها را لغو می‌کنیم. گروه ۵+۱ بویژه متعهد است تا:
-اگر ایران تحت این توافق و در چارچوب نظام سیاسی خود از تعهداتش پیروی کند، برای مدت شش ماه تحریم‌های جدید مرتبط با برنامه‌ اتمی را تحمیل نکند.
-برخی تحریم‌های اعمال شده بر طلا و فلزات قیمتی، بخش صنعت اتومبیل ایران، و همچنین صادرات پتروشیمی ایران را به حالت تعلیق درآورد. به این ترتیب در واقع حدود ۱ و نیم میلیارد دلار عایدات نصیب ایران می‌کند. 
-مجوز بازرسیها و تعمیرات مرتبط با ایمنی در داخل ایران را برای خطوط هوایی خاص ایرانی صادر کند.
-خرید نفت ایران را در حد فعلی نگاه دارد که در واقع ۶۰ درصد کمتر از دو سال پیش است. ۴.۲ میلیارد دلار حاصل از این فروش به شکل اقساط به ایران منتقل می‌شود به شرطی که ایران به تعهداتش عمل کند. 
-۴۰۰ میلیون دلار از سرمایه‌های دولتی ایران را مستقیما به موسسات آموزشی شناخته‌شده در کشورهای ثالث منتقل کند تا هزینه تحصیل دانشجویان ایرانی پرداخت شود. 


تعاملات انسان‌دوستانه 

تعاملات انسان‌دوستانه‌ای که طبق قانون آمریکا مجاز هستند را تسهیل کند. تعاملات انسان‌دوستانه از تحریم‌های کنگره مستثنی هستند در نتیجه این کانال به ایران امکان دستریسی به منبع جدیدی از پول را نمی‌دهد. مراودات انسان‌دوستانه در برگیرنده خرید مواد خوراکی، کشاورزی، و دارویی و پزشکی است. ما همچنین نقل و انتقالات مالی مرتبط با خدمات پزشکی با خارج از ایران را تسهیل می‌کنیم. ما این کانال را برای منافع مردم ایران درنظر گرفته‌ایم. 


در نظر گرفتن لغو محدود تحریم‌ها 

به طور کلی، ۷ میلیارد دلار وجه، هزینه‌ای است که ایران طی فاز اولیه و تحت تحریم‌هایی که به قوت خود باقی می‌مانند می‌پردازد. بخش عمده‌ای از حدود صد میلیارد دلار سرمایه ایران در هولدینگ‌های خارجی همچنان به دلیل تحریم‌ها برای ایران غیرقابل دسترس است. 
در شش ماه آینده فروش نفت خام ایران نمی‌تواند افزایش یابد. تحریم‌های نفتی به تنهایی منجر به از دست رفتن ۳۰ میلیارد دلار ایران می‌شود- یا حدودا پنج میلیارد دلار در ماه- در مقایسه با آنچه که ایران در شش ماه مشابه سال ۲۰۱۱ نصیبش شد، یعنی قبل از اجرایی شدن تحریم‌ها. با آن که ایران می‌تواند به ۴.۲ میلیارد دلار از عایدات فروش نفت خود دسترسی داشته باشد، حدود ۱۵ میلیارد دلار از درآمدش در این مدت شش ماهه به حساب‌های خارجی‌ مسدود شده ایران واریز می‌شود. به طور خلاصه، تحت این توافق ما انتظار داریم که موجودی ایران در حساب‌های مسدود شده خارجی‌اش افزایش یابد و نه کاهش. 


ادامه فشار اقتصادی بر ایران و حفظ ساختار تحریم‌ها

طی فاز اولیه توافق، ما به اعمال تحریم‌هایمان علیه ایران ادامه می‌دهیم، از جمله از طریق اقدام علیه افرادی که به دنبال راه‌هایی برای دور زدن تحریم‌ها هستند. 
-تحریم علیه فروش نفت خام همچنان بر دولت ایران فشار خواهد آورد. ما با همکاری شرکای بین‌المللی‌مان فروش نفت ایران از ۲و نیم میلیون بشکه در روز در اوایل ۲۰۱۲ را به یک میلیون بشکه در روز رساندیم و قابلیت فروش تقریبا ۱ و نیم میلیون بشکه در روز را از ایران گرفتیم. این به معنای از دست دادن بیش از ۸۰ میلیارد دلار از آغاز ۲۰۱۲ است و ایران هرگز نخواهد توانست آن را جبران کند. در فاز اولیه توافق، ممنوعیت اتحادیه اروپا بر نفت خام سرجای خود می‌ماند و امکان فروش نفت ایران تا حدود یک میلیون بشکه در روز نگاه داشته خواهد شد، و نتیجتا ایران همچنان ماهانه ۴ میلیارد دلار دیگر ضرر خواهد کرد. 
-تحریم صادرات کالاهای نفتی به ایران که میلیاردها دلار به ایران ضرر زد، ادامه خواهد یافت. 
-بخش عمده حدود ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی خارجی ایران غیرقابل دسترس یا محدود باقی می‌ماند. 
-دیگر بخشهای نظام تحریمی‌ ما دست‌نخورده باقی می‌ماند، از جمله:‌ 
*تحریم بانک مرکزی ایران و حدود ۲۴ بانک و موسسه مالی دیگر ایران. 
*تحریمهای ثانویه در پیروی از تحریم‌های گسترده ایران که طبق قوانین بر بانک‌هایی اعمال می‌شود که با افراد و موسسات تحریم‌شده از سوی آمریکا، کار می‌کنند. 
*تحریم دیگر کسانی که خدمات مالی به ایران ارائه می‌دهند، از جمله انواع مختلف بیمه، و 
*دسترسی محدود به سیستم مالی آمریکا
-تمامی تحریم‌های اعمال شده بر ۶۰۰ فرد و موسسه که به خاطر حمایت از برنامه هسته‌ای و موشک بالیستیک ایران هدف تحریم قرار گرفته‌اند، به قوت خود باقی می‌ماند.
-تحریم‌ بخش‌های مختلف اقتصادی ایران، از جمله کشتی‌رانی و کشتی‌سازی به قوت خود باقی می‌ماند. 
-تحریم سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت در ارائه خدمات فنی به بخش انرژی ایران به قوت خود باقی می‌ماند. 
-تحریم برنامه نظامی ایران به قوت خود باقی می‌ماند. 
-محدودیت‌های گسترده آمریکا بر تجارت با ایران به قوت خود باقی می‌ماند و دسترسی ایران به تجارت با بزرگترین اقتصادهای جهان را می‌گیرد. 
-تمامی تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد به قوت خود باقی می‌ماند. 
-تمامی تحریم‌های هدفمند مرتبط با حمایت مالی دولت ایران از تروریسم، نقش بی‌ثبات‌کننده ایران در منازعات سوریه، و سابقه سیاه حقوق بشر ایران، در بین دیگر نگرانی‌ها، به قوت خود باقی می‌ماند. 


راه‌حل جامع

 طی فاز اولیه شش ماهه، ۵+۱ به مذاکره برای راه‌حل جامع ادامه می‌دهد. پارامترهای این راه‌حل کلی، در جهت اطمینان‌دهی به جامعه بین‌الملل درباره فعالیت‌های منحصرا صلح‌آمیز هسته‌ای ایران است. تحت این راه‌حل جامع: هیچگونه توافقی در زمینه راهحل جامع صورت نمی‌گیرد، مگر آن که در همه زمینه‌ها توافق حاصل شود. طی شش ماه آینده تعیین می‌کنیم که آیا راه‌حلی وجود دارد که درباره صلح‌‌‌آمیز بودن برنامه ایران به ما اطمینان کافی دهد. اگر ایران به نگرانی‌های ما پاسخ ندهد، ما آماده افزایش تحریم‌ها و فشارها هستیم. 

نتیجه

به طور خلاصه، این گام به نوبه خود اهمیت بسیاری دارد.  بدون این توافق مقطعی، ایران می‌توانست هزاران سانتریفیوژ دیگر را به فعالیت درآورد. می‌توانست سانتریفیوژهای نسل آینده را که زمان فوران را کوتاه می‌کند، نصب و راه‌اندازی کند. می‌توانست راکتور آب سنگین اراک را سوخت‌رسانی و فعال کند. می‌توانست ذخیره اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را به فراتر از میزان لازم برای تولید بمب برساند. ایران تحت شرایط فعلی قادر به انجام هیچ‌یک از این‌ها نیست. 
به‌علاوه، بدون این رویکرد مقطع‌بندی‌شده، تحریم‌های بین‌المللی ممکن بود حالت فرسایشی به خود بگیرد زیرا ایران می‌توانست این‌طور به جهان وانمود کند که موضعش درباره راه‌حل دیپلماتیک جدی بود و ما جدی نبودیم. ما نمی‌توانستیم شرکا را برای انجام کار حیاتی تحریم‌ها متحد کنیم. با این گام اولیه، ما برنامه ایران را متوقف و به عقب می‌رانیم و به ایران یک گزینه شفاف می‌دهیم:‌ انجام تعهدات و مذاکره با حسن‌نیت برای رسیدن به توافق نهایی، و در غیر این صورت تمامی جامعه بین‌الملل با انزوای بیشتر و فشار پاسخش را خواهند داد. 
مردم آمریکا یک راه‌حل صلح‌آمیز و پایدار را ترجیح می‌دهند که از دستیابی ایران به سلاح اتمی جلوگیری کند و نظام جهانی منع گسترش تسلیحات جمعی را تقویت کند. توافق اخیر ما پتانسیل رسیدن به این هدف را دارد. ایالات متحده آمریکا از طریق دیپلماسی قوی و منظم برای صلح بیشتر، امنیت و همکاری میان کشورها به سهم خود تلاش می‌کند.

۱۳۹۲-۰۹-۰۲

چگونه بدانم که مسیحیت بهترین دین است؟


غیر مسیحیان می پرسند: "چگونه بدانم که مسیحیت بهترین دین است؟"


آنچه مسلم است الهیات ادیان با یکدیگر متفاوت و متضاد می باشند. یک مسلمان هرگز به درگاه اهورامزدا دعا نمی کند و پیرو دین زرتشت اصول اعتقادات آئین هندو را نمی پذیرد. این در حالی است که همه ادیان و مکاتب، ادعا می کنند که بهترین گزینه هستند. پس چگونه می توان بهترین دین را انتخاب کرد؟

در ابتدا باید بدانیم نوع اعتقادات را شخص باید انتخاب کند. فرض کنید اگر فردی به جای تولد در خانواده زرتشتی، در خانواده بودایی متولد می گردید، بدون تردید او برای آئین بودا، تعصب و غیرت نشان می داد. دیدگاه او این بود که آئین بودا کامل ترین و بهترین راه و روش در جهان است. بنابراین، اگر چنین اظهار نظر کنیم که از آن جا که اجداد و والدین من این آئین و روش را داشتند، من هم باید پیرو آن باشم، این انتخابی بر مبنای گزینش نسل های قبل است و انتخابی فکورانه نیست. 

اما در مورد مسیحیت چه باید گفت؟ در ابتدا باید خاطر نشان کرد که مسیحیت، مذهب نیست. به یاد بیاورید که آدم و حوا، دین نداشتند. ارتباط آن ها با خداوند کاملا مستقیم بود. آن ها با خالق خود دوست و صمیمی بودند. مسیح نیامد تا دین جدیدی را معرفی کند. او به جهان آمد تا انسان ها همان رابطه ایده ال والدین اولیه خود را با خدا داشته باشند. 

ادیان دیگربه اصول اعتقادات و انجام مراسم مذهبی محدود هستند. در حالی که مسیحیت، "تجربه روحانی" را ارائه می دهد. تجربیاتی مانند آزادی از قلمرو گناه، تغییر و تحول عمیق در شخصیت و دریافت کمک الهی برای انجام دستورات خداوند. مثلا یک دزد، فاحشه، یا فرد غیر قابل تحمل به اشخاص مفید و مثبت تبدیل می شوند. وقتی درباره این "تجربه روحانی" با ادیان دیگر سخن می گوییم، آن را باور نمی کنند. دلیل اصلی آن، نبود تجربه مذکور در آن ادیان است. در ادیان دیگر شخص با تلاش و توانایی خود باید بکوشد تا رضایت خدا را جلب کند، در حالی که در مسیحیت، خداوند عامل اصلی نجات از گناه است. اوست که شخصیت منفی را به مثبت تبدیل می کند و توانایی انجام دستورات الهی را به شخص نجات یافته، عطا می فرماید. مثلا انتقام گرفتن بسیار آسان است، اما بخشیدن دشمنان نیاز به کمک خداوند دارد. قدرت مافوق طبیعی خداوند این امکان را به ایماندار می دهد تا دشمن خود را ببخشد و به او محبت کند.

وجود تجربیات روحانی، صحت کلام خدا را تایید می کند و در نتیجه، ایماندار مسیحی هرگز به ورطه شک و تردید نمی لغزد که آیا خدا وجود دارد؟ آیا کتاب مقدس حقیقت را بیان می کند؟ او با خدا دوست و صمیمی است و معجزات الهی را در زندگی اش مشاهده کرده است. او هم چنین ایمان دارد که مسیح، خداوند است. او هرگاه به نام عیسی مسیح خداوند دعا می کند، پاسخ خود را دریافت می کند و شاهد تغییر و تحول عمیق روحانی در زندگی اش می شود. اگر عیسی خداوند نبود، هرگز اتفاقی رخ نمی داد. بنابراین، تفاوت ایماندار مسیحی با پیروان مذاهب دیگر در داشتن تجربیات غنی روحانی است. 

دلیل دیگر، اطمینان از نجات و زیستن با خدا در ابدیت است. خداوند نام آن شخص نجات یافته را در دفتر حیات ثبت نموده و او عضو خانواده الهی است. در حالی که اگر از پیروان ادیان دیگر بپرسید که مطمئن هستید که بعد از مرگ نزد خدا می روید؟ با شک و تردید پاسخ می دهند و معمولا جواب آن ها این است:"اگر مورد لطف و عنایت خدا قرار بگیرم، شاید من را بپذیرد". اما ایماندار مسیحی، اعتقاد راسخ دارد که وقتی این جهان را ترک کند، مسیح را مقابل خود می بیند. 

خدا جایی کار می کند که ایمان باشد



خدا جایی کار می کند که ایمان باشد

خدا به ابراهیم گفت که فرزندی خواهد داشت (پیدایش فصل پانزدهم آیه چهارم). ابراهیم و سارا نزدیک به صد سال سن داشتند. وقتی سارا این خبر را شنید، خندید. شاید به ابراهیم گفت:"ابراهیم، داری شوخی می کنی؟ من خیلی پیر شدم. چنین چیزی هرگز برایم رخ نمی دهد. به خودت هم نگاه کن. تو هم دیگر پسر شانزده ساله نیستی!"
سارا دید درستی نداشت. ذهن او در وضعیت درستی نبود. او باور نمی کرد که صاحب بچه ای شود. او نمی توانست آن را تصور کند.
سال ها گذشت. اما ابراهیم و سارا هنوز صاحب فرزندی نشدند. سارا تصمیم گرفت به خدا "کمک" کند تا وعده خدا تحقق یابد. او به ابراهیم گفت که با کنیز شان هاجر ازدواج کند. ابراهیم متقاعد شد و بچه ای به نام اسماعیل به دنیا آمد. اما این بهترین خدا نبود. خدا می خواست خودش به سارا فرزندی بدهد.
باز هم سال ها گذشت و از فرزند خبری نبود. عاقبت سارا حامله شد. چرا وعده خدا با انتظار طولانی تحقق یافت؟ وعده خدا همیشه همان بود. اما کلید تحقق وعده خدا این بود که سارا پیش از این که بچه را در بدن فیزیکی خود احساس کند، می بایست در قلبش تصور می کرد. به عبارت دیگر، قبل از آن که جنین در رحم شکل بگیرد، می بایست اعتقاد پیدا می کرد که او می تواند باردار شود.
اسحاق می توانست بسیار زودتر متولد شود، اما یکی از دلایل تاخیر فقط این حقیقت بود که سارا نمی توانست آن را در ذهن خود تصور کند.
واقعیت این است که خدا می خواهد کارهای بسیار برجسته و بزرگ در زندگی شما انجام دهد. اما ما درست مثل سارا هستیم. نمی توانیم تصور کنیم. به عبارت دقیق تر، با خدا در توافق نیستیم. بنابراین، برکات و معجزات او را از دست می دهیم.
بسیاری از اوقات به خودمان می گوییم:"من هرگز به دانشگاه را پیدا نمی کنم. من همسر مناسبی پیدا نخواهم کرد. می دانم که دکتر خبر بدی به من خواهد داد. من هرگز نمی توانم خوشبخت شوم. خانواده من هرگز به مسیح ایمان نخواهند آورد. در زندگی من هرگز معجزه ای رخ نخواهد داد. من همیشه بدشانس بودم و خواهم بود..." گاهی هم افراد می گویند:"من خیلی جوانم. من خیلی پیرم. جنسیت من اجازه نمی دهد که پیشرفت کنم. تحصیلات کافی ندارم..."
در نتیجه، بسیاری مواقع مثل سارا وعده خدا را به تاخیر می اندازیم. ما لطف و رحمت او را به تاخیر می اندازیم، آن هم به خاطر طرز تفکر محدودمان. ذهن ما در وضعیت درستی نیست. از شک و تردید لبریز شده ایم. تراژدی این جاست که اگر باور خود را با کمک خدا عوض نکنیم، هیچ اتفاقی در زندگی مان رخ نخواهد داد. در نتیجه، از برکات و چیزهای بزرگی که خدا برای ما آماده کرده، بی نصیب می مانیم. به همین سادگی!
دوست عزیز، لطفا از محدود کردن خدا با طرز فکر محدود خود دست بردارید. ما همانی خواهیم شد که ایمان و باور داریم. شاید خدا به روش های مختلف به شما چیزی بگوید که به طور طبیعی مطلقا غیرممکن به نظر آید. وقتی به وضعیت خود نگاه می کنید (همان طور که سارا به وضعیت فیزیکی اش نگاه کرد) وسوسه می شوید که این طور فکر کنید:"مگه میشه؟ چطور ممکنه این اتفاق بیفتد؟ غیرممکن است".
دست از توجه به آنچه نمی توانید انجام دهید بردارید و شروع به توجه به آنچه کنید که خدا می تواند انجام دهد. کتاب مقدس می فرماید:"آنچه نزد مردم غیر ممکن است، نزد خدا ممکن است" (انجیل لوقا فصل هجدهم آیه 27). لازم نیست سر در بیاورید که خدا چطور می خواهد مشکلات شما را حل کند. این مسئولیت اوست. کار شما نیست. کار شما این است که به خدا ایمان و اعتماد داشته باشید. کار شما این است که با ایمان و انتظار زندگی کنید. آن موقعیت را به خدا بسپارید و به او اعتماد کنید. خدای ما، خدای مافوق طبیعی است. خدا می تواند آنچه را که بشر نمی تواند انجام دهد، انجام دهد. او محدود به قوانین طبیعت نیست.
بنابراین، با ایمان و باور داشتن سهم خود را ادا کنید و خود را چنان ببینید که خدا شما را می بیند. در نتیجه، خدا شما را به جاهایی می رساند که مردم می گفتند:"غیر ممکن است". خدا جایی کار می کند که ایمان باشد.

افزایش لطف خدا



افزایش لطف خدا


خدا می خواهد نه فقط در مسائل مهم و اساسی، بلکه در هر مرحله از زندگی به شما کمک کند. وقتی در زندگی خواهان لطف الهی باشید، شروع به دیدن نیکویی خدا در زندگی روزمره خواهید بود. مثلا در سوپرمارکت، محل کار، در خانه... نیکویی و رحمت خدا را خواهید دید. به عنوان مثال، در ترافیک گیر کرده اید و می خواهید به خط عبور دیگر در حرکت است، وارد شوید. اما نمی توانید. ناگهان بدون هیچ دلیلی، یکی آهسته می کند و با اشاره دست می فهماند که وارد شوید! این اتفاق را بی اهمیت تلقی نکنید. این لطف خداست.
یا در سوپرمارکت هستید و در صف طولانی پرداخت منتظرید. در ضمن عجله هم دارید. ناگهان یک صندوق دار دیگر با صدای بلند اعلان می کند:"این جا یک صندوق اضافی هست". این لطف خداست که به شما یاری می رساند.
هر روز صبح پیش از ترک منزل، چنین دعا کنید:"خدایا متشکرم که امور جهان در اختیار توست. سپاسگزارم که لطف و رحمت تو شامل حال من هم می شود. امروز را به دست های قدرتمند تو می سپارم". وقتی لطف و رحمت خدا را همراه خود دارید، درهایی برای شما گشوده خواهد شد که ممکن است برای دیگری گشوده نشود. بدانید صاحب امتیاز هستید. چیز خاصی درباره شما وجود دارد. شما لطف و رحمت خدا را با خود دارید. به عبارت دیگر، این ایمان و اعتماد شما به خداوند است که تفاوت ایجاد می کند.
گاهی یک تاخیر ممکن است شما را از تصادف نجات دهد یا همان تاخیر باعث شود که شما پیام نجات بخش انجیل را با شخصی در میان بگذارید. شاید همان تاخیر سبب شود که مسیر زندگی شما یا دیگری تغییر کند. شاید همان تاخیر به وقوع یک معجزه انجامد.
به باور داشتن لطف خدا در زندگی تان ادامه دهید. در زندگی همواره خواهان لطف الهی باشید. هر روز صبح برخیزید و به آن اذعان کنید. بگویید:"من لطف خدا را با خود دارم". منفعل ننشینید. سهم خود را ادا کنید تا خدا هم سهم خود را انجام دهد.
وقتی شما خواهان لطف الهی باشید، معجزات جزء لاینفک زندگی شما خواهند بود. معجزات به امر "طبیعی" مبدل خواهد شد. این لطف و رحمت نه فقط برای خودمان است، بلکه دیگران نیز از آن بهره مند خواهند شد. بنابراین، یاد بگیرید در هر مرحله از زندگی تان به لطف خدا اذعان کنید. می توانید آن را به هنگام رانندگی زمزمه کنید. به یاد داشته باشید: هر چه بیشتر خواهان لطف الهی باشید، بیشتر از لطف خدا بهره مند خواهید شد.
لطف خدا می تواند موجب شود تا مردم برای شما استثنا قائل شوند و قوانین خود را عوض کنند یا کار غیر معمولی انجام دهند، حتی اگر تا آن زمان انجام نگرفته باشد.
لطف خدا سبب می شود که مردم برای کمک به شما خود را به زحمت بیندازند. شما فرزند خدا هستید، بنابراین خدا می خواهد بهترین کار را برای شما انجام دهد. این خداست که به شما امتیاز خاص می دهد. خدا می خواهد در زندگی شما کارهای برجسته انجام دهد. هرگز از خدا مایوس نشوید. کلام خدا می فرماید:"مانند کسی که آماده هر اتفاقی است، منتظر بازگشت عیسی مسیح باشید، زیرا در آن روز لطف و فیض عظیمی نصیب شما خواهد شد" (اول پطرس فصل اول آیه سیزدهم). وقتی واقعا درک می کنید که این لطف در دسترس شماست، زندگی شما توام با ایمان و اطمینان می شود. بنابراین، جسور خواهید شد و چیزهایی را از خدا درخواست خواهید کرد، که به طور معمول نمی خواستید. وقتی به عمق وجودتان بنگرید، می بینید که در این زندگی صاحب امتیاز هستید. شما یک برتری دارید: شما لطف خدا را با خود دارید.

افزایش لطف خدا (بخش دوم)



افزایش لطف خدا (بخش دوم)




در کتاب مقدس داستانی درباره فرمانده رومی به نام کرنیلیوس هست. کتاب مقدس می گوید:"کرنیلیوس شخصی خداپرست و پرهیزکار بود و خانواده ای خدا ترس داشت. او همیشه با سخاوت به فقرای یهودی کمک می کرد و به درگاه خدا دعا می نمود" (اعمال رسولان فصل دهم آیه دوم). کرنیلیوس مسیحی نبود، اما به دین یهود گرویده بود. او مردی پرهیزکار و سخاوتمند بود. یک روز، فرشته خداوند به او ظاهر شد و گفت:"دعاها و نیکوکاری های تو از نظر خدا دور نمانده است..." (اعمال رسولان فصل دهم آیه چهارم). ادامه داستان را بخوانید. کتاب مقدس کرنیلیوس و خانواده اش را به عنوان اولین خانواده غیر یهودی که مسیحی شده اند ثبت کرده است. چرا او برگزیده شد؟ چرا خدا او را به چنین افتخاری نایل کرد؟ فرشته به او گفت:"دعاها و نیکوکاری های تو از نظر خدا دور نمانده است". دلیل انتخاب کرنیلیوس خداپرستی و روحیه بخشنده او بود.
به همین ترتیب وقتی ما هم سخاوت و بخشش نشان می دهیم و به دیگران کمک می کنیم، نظر خدا جلب می شود. البته منظور این نیست که می شود معجزه را خرید. نمی گویم برای تامین نیازهای تان با خدا بده و بستان کنید. ابدا چنین نیست. خدا کمک ها و هدایای شما را می بیند. هر بار به کسی کمک می کنید، می بیند و مثل کرنیلیوس عطای شما، خدا را خشنود می سازد و لطفش را در زندگی تان جاری خواهد کرد.
در زمان نیاز، پشت دعای خود عملی را قرار دهید. مثلا اگر می خواهید در شغل خود ارتقاء پیدا کنید، مهارت های فنی خود را افزایش دهید. این یعنی کاشتن دانه. کاری بیش از دعا بکنید. اگر چیزی نکارید، درو هم نخواهید کرد. به همین سادگی. ولی اگر هر کاری که خدا می گوید با قدرت روح القدس (خداوند) انجام دهید، خدا حرمت قانون کاشت و برداشت را نگه می دارد. ممکن است چیز زیادی برای دادن نداشته باشید، اما اگر از همین جایی که هستید شروع کنید، خدا شما را از برکاتش برخوردار خواهد کرد.
صبر نکنید که بیشتر داشته باشید. باید درک کنید خدا به پول، زمان یا توانایی شما نیازی ندارد. وقتی خدا از ما می خواهد که بدهیم، برای این نیست که سعی دارد چیزی از چنگ ما بیرون بیاورد. به خاطر این است که او سعی دارد ما را وادار کند که دانه ای بکاریم تا بتوانیم محصولی درو کنیم. شما دانه ای می کارید و آنگاه خدا از برکت بیشتری بهرمندتان می کند.
اگر می خواهید در امور مالی موفق باشید، خدا را مقدم قرار دهید. اگر می خواهید در کسب و کارتان توفیق حاصل کنید، خدا را مقدم قرار دهید. وقتی حرمت خدا را نگه دارید، او هم حرمت شما را نگه می دارد.
وقتی خدا به سراغ محصول شما می رود، آیا آن جا چیزی هست؟ آیا دانه ای از محبت کاشته اید؟ آیا برای عطا کردن زندگی کرده اید یا دریافت کردن؟ مهم نیست چقدر کار نیکو انجام می دهیم. اعمال سرشار از محبت خالص، توجه خدا را جلب می کند. بنابراین، یاد بگیرید در زمین ایمان بکارید. به یاد داشته باشید: هر زمان عطا کنید، راه را برای خدا باز کرده اید تا اکنون و در آینده نیازهای شما را برآورده کند. وقتی نسبت به دیگران سخاوتمند باشید، خدا همیشه با شما سخاوتمند خواهد بود.

آرم دانشگاه احمدی نژاد


آرم دانشگاه احمدی نژاد! گرافیست احمد خاتمی! جدا از ترجمه غلط، و گرافیک جذاب، نکته مهم این آرم خالی بودن صفحات کتابی است که نماد دانش است! یعنی تمام چیزهایی که احمدی نژاد بلد است تو این کتاب هست هیچ!

۱۳۹۲-۰۸-۲۶

افزایش لطف خدا



خدا می خواهد نه فقط در مسائل مهم و اساسی، بلکه در هر مرحله از زندگی به شما کمک کند. وقتی در زندگی خواهان لطف الهی باشید، شروع به دیدن نیکویی خدا در زندگی روزمره خواهید بود. مثلا در سوپرمارکت، محل کار، در خانه... نیکویی و رحمت خدا را خواهید دید. به عنوان مثال، در ترافیک گیر کرده اید و می خواهید به خط عبور دیگر در حرکت است، وارد شوید. اما نمی توانید. ناگهان بدون هیچ دلیلی، یکی آهسته می کند و با اشاره دست می فهماند که وارد شوید! این اتفاق را بی اهمیت تلقی نکنید. این لطف خداست. 
یا در سوپرمارکت هستید و در صف طولانی پرداخت منتظرید. در ضمن عجله هم دارید. ناگهان یک صندوق دار دیگر با صدای بلند اعلان می کند:"این جا یک صندوق اضافی هست". این لطف خداست که به شما یاری می رساند. 
هر روز صبح پیش از ترک منزل، چنین دعا کنید:"خدایا متشکرم که امور جهان در اختیار توست. سپاسگزارم که لطف و رحمت تو شامل حال من هم می شود. امروز را به دست های قدرتمند تو می سپارم". وقتی لطف و رحمت خدا را همراه خود دارید، درهایی برای شما گشوده خواهد شد که ممکن است برای دیگری گشوده نشود. بدانید صاحب امتیاز هستید. چیز خاصی درباره شما وجود دارد. شما لطف و رحمت خدا را با خود دارید. به عبارت دیگر، این ایمان و اعتماد شما به خداوند است که تفاوت ایجاد می کند. 
گاهی یک تاخیر ممکن است شما را از تصادف نجات دهد یا همان تاخیر باعث شود که شما پیام نجات بخش انجیل را با شخصی در میان بگذارید. شاید همان تاخیر سبب شود که مسیر زندگی شما یا دیگری تغییر کند. شاید همان تاخیر به وقوع یک معجزه انجامد. 
به باور داشتن لطف خدا در زندگی تان ادامه دهید. در زندگی همواره خواهان لطف الهی باشید. هر روز صبح برخیزید و به آن اذعان کنید. بگویید:"من لطف خدا را با خود دارم". منفعل ننشینید. سهم خود را ادا کنید تا خدا هم سهم خود را انجام دهد. 
وقتی شما خواهان لطف الهی باشید، معجزات جزء لاینفک زندگی شما خواهند بود. معجزات به امر "طبیعی" مبدل خواهد شد. این لطف و رحمت نه فقط برای خودمان است، بلکه دیگران نیز از آن بهره مند خواهند شد. بنابراین، یاد بگیرید در هر مرحله از زندگی تان به لطف خدا اذعان کنید. می توانید آن را به هنگام رانندگی زمزمه کنید. به یاد داشته باشید: هر چه بیشتر خواهان لطف الهی باشید، بیشتر از لطف خدا بهره مند خواهید شد. 
لطف خدا می تواند موجب شود تا مردم برای شما استثنا قائل شوند و قوانین خود را عوض کنند یا کار غیر معمولی انجام دهند، حتی اگر تا آن زمان انجام نگرفته باشد. 
لطف خدا سبب می شود که مردم برای کمک به شما خود را به زحمت بیندازند. شما فرزند خدا هستید، بنابراین خدا می خواهد بهترین کار را برای شما انجام دهد. این خداست که به شما امتیاز خاص می دهد. خدا می خواهد در زندگی شما کارهای برجسته انجام دهد. هرگز از خدا مایوس نشوید. کلام خدا می فرماید:"مانند کسی که آماده هر اتفاقی است، منتظر بازگشت عیسی مسیح باشید، زیرا در آن روز لطف و فیض عظیمی نصیب شما خواهد شد" (اول پطرس فصل اول آیه سیزدهم). وقتی واقعا درک می کنید که این لطف در دسترس شماست، زندگی شما توام با ایمان و اطمینان می شود. بنابراین، جسور خواهید شد و چیزهایی را از خدا درخواست خواهید کرد، که به طور معمول نمی خواستید. وقتی به عمق وجودتان بنگرید، می بینید که در این زندگی صاحب امتیاز هستید. شما یک برتری دارید: شما لطف خدا را با خود دارید.

آنچه بکارید، همان را درو خواهید کرد (بخش اول)

آنچه بکارید، همان را درو خواهید کرد (بخش اول)


تجربه نشان داده است وقتی انسان خودخواه باشد، هرگز بهترین های خدا را تجربه نخواهد کرد. اگر می خواهید برکات و معجزات خداوند را در زندگی تان مشاهده کنید، به نیاز مردم توجه نمایید. به عنوان مثال، امروز در مراسم خاکسپاری خانمی شرکت کردم که فرزندانش قادر به تامین مخارج تدارکات کفن و دفن و مراسم یابود نبودند. اما دوستان آن خانم، کلیه هزینه ها را پرداخت نمودند. دلیلش هم کمک و دلسوزی آن زن به مردم در زمان حیاتش بر زمین بود. او از حداقل امکانات خود یعنی محبت و سلامتی نسبی خود، برای بشارت انجیل، خدمات کلیسایی و کمک رسانی به دیگران استفاده کرد. در نتیجه، خداوند هم به او وفادار ماند و تمام مخارج مربوط به کفن و دفن و مراسم را از طریق دوستانش تامین کرد. این دوستان، همان کسانی بودند که در زمان مصیبت و مشکلات به کمک، دعا و تسلی احتیاج داشتند. آن خانم علی رغم مشکلات شخصی، به کمک آنان شتافت.



چه می شود اگر کشاورزی تصمیم بگیرد که دیگر کشت و کار را کنار بگذارد و بنشیند تا محصول خود به خود برسد؟ اگر تا آخر عمرش منتظر بماند، محصولی را نخواهد دید. چرا؟ زیرا او باید دانه ای را در زمین بکارد. این اصلی است که خدا بنا نهاده. کلام خدا می فرماید:"هیچکس خدا را نمی تواند فریب دهد، زیرا هر شخص هر چه بکارد، همان را درو خواهد کرد" (غلاطیان فصل ششم آیه هفتم). به همین ترتیب، اگر دانه نیکی بکاریم، محصول نیکی هم درو خواهیم کرد. اگر می خواهید شادی درو کنید، باید با شاد کردن مردم، دانه های شادی بکارید. اگر می خواهید برکات مالی درو کنید، باید در زندگی دیگران دانه های مالی بکارید. اگر می خواهید دوستی درو کنید، باید دانه محبت بکارید. 


 
دلیل این که مردم در امور مختلف زندگی رشد و ترقی نمی کنند این است که چیزی نمی کارند. آن ها زندگی خودمحورانه ای دارند. بعضی می گویند:"من یک عالم مشکلات دارم. چطور می توانم با این مشکلات کمرشکن، این بحران ها که گریبانم را گرفته، به مردم کمک کنم. این مردم هستند که باید به من کمک کنند!"



در پاسخ باید بگویم که فقط یک راه وجود دارد: کاشتن دانه. این راهی است که می توانید از مخمصه بیرون بیایید. اگر می خواهید خدا مشکل تان را حل کند، کمک کنید تا مشکل مردم حل شود. باید یاد بگیرید دانه هایی بکارید.



در دوران باستان، قحطی بزرگی در سرزمین کنعان (مکانی که امروز فلسطین و اسرائیل نامیده می شود) حادث شد. مردم آب و غذا نداشتند. در این هنگام اسحاق (پسر ابراهیم)، کاری کرد که با عقل سلیم جور در نمی آمد. کلام خدا می فرماید:"اسحاق به زراعت مشغول شد و در آن سال صد برابر بذری که کاشته بود، درو کرد، زیرا خداوند او را برکت داده بود" (پیدایش فصل بیست و ششم آیه 12). اسحاق در زمان نیاز، منتظر و بیکار نشد. انتظار نداشت شخص دیگری به کمکش بشتابد. او به ایمان رفتار کرد. او در اوج قحطی، دانه هایی را کاشت و خداوند هم به طور مافوق طبیعی آن دانه ها را آنقدر زیاد کرد که اسحاق بی نیاز شد. 


 
شاید امروز شما هم دچار قحطی شده باشید. مثلا قحطی مالی. ممکن است به شفا احتیاج داشته باشید. یا به یک دوست و همدم احتیاج دارید. شاید نیازمند به آرامش در خانه تان هستید. نیاز شما هر چه باشد، باید بدانید اگر به دیگران کمک کنید، خدا هم به شما کمک خواهد کرد. به جای حسادت و تراشیدن مانع برای پیشرفت و ترقی دیگران، به رشد و موفقیت آنان کمک کنید. کلام خدا می فرماید:"به سبب بدکاران خود را آزرده خاطر نکن و بر آدم های شرور حسد مبر. بر خداوند توکل نما و نیکویی کن تا در زمین خود در کمال امنیت زندگی کنی" (مزمور سی و هفتم آیات اول تا سوم). کلام خدا تعلیم می دهد که به هنگام مشکلات و سختی، دو کار باید انجام داد: اول، باید به خدا اعتماد کنیم و دوم باید برویم و کار نیکی انجام دهیم. اگر هم هیچ پولی ندارید، برای کسی کاری انجام دهید. مثلا نظافت کنید. چمن ها را بزنید. تعمیر کنید. دعا کنید. انجیل را بشارت دهید. برای رفع مشکل او، چاره ای بیندیشید. شیرینی درست کنید. خلاصه یک کاری انجام دهید تا دانه ای کاشته شود. 


 
اگر تنها یا بدون دوست هستید، ماه در پی ماه در خانه ننشینید و برای خود افسوس بخورید. بروید و برای خود دوستان فراهم کنید. به بیمارستان یا آسایشگاه سالمندان بروید و کسی را بیابید و او را خوشحال کنید. اگر شروع به کاشتن دانه های دوستی کنید، خدا شخص خارق العاده ای را به زندگی شما می آورد. وقتی مردم را شاد کنید، خدا کاری می کند که زندگی شما سرشار از شادی و خوشی شود. 


 
به جای این که "نیاز محور" باشید، "دانه محور" باشید، آنگاه معجزات و برکات خدا شما را تعقیب و غافلگیر خواهند کرد.

ترجمه کامل قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ به انگلستان ( Illegal Migration Act 2023) + لینک لجستلیشن

  قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ بخش ۳۷ - سال ۲۰۲۳ یک قانون برای تعیین مقررات و ارتباطات مرتبط با حذف افرادی از پادشاهی متحد که به نقض کنترل مه...