آیا کتاب مقدس تحریف شده است؟ (بخش چهارم)
چه کسی کتاب مقدس را تحریف کرد؟
شش. بر خلاف باور مخالفان مسیحیت، مدارک و شواهد مسلم تاریخی درباره مرگ مسیح وجود دارد. مورخین و نویسندگان غیر مسیحی قرن اول میلادی به مرگ مسیح اشاره کرده اند. حتی اگر نوشته های عهد جدید را در دست نداشتیم، می توانستیم از آثار غیر مسیحی نظیر تلمود و نوشته های مورخین یهودی، یونانی و رومی مانند یوسفوس، تاسیتوس، پلینی، فلاویوس، تالوس، لوسیان، فلگون... نتیجه بگیریم:
1. عیسی یک معلم یهودی بود.
2. بسیاری شاهد معجزات شفا، زنده کردن مردگان و اخراج ارواح پلید توسط مسیح بوده اند.
3. او از سوی رهبران یهود رد شد.
4. در دوره پنطیوس پیلاطس یعنی زمانی که امپراطور روم طیباریوس بود، مسیح مصلوب شد.
5. او از مردگان زنده شد. پیروان او در امپراطوری روم پراکنده شده اند.
6. در قرن اول میلادی، مردم از همه اقشار شهر و روستا، زن و مرد، برده و آزاد، مسیح را همچون خدا پرستش می کردند.
این شواهد موجود در موزه ها، نشان می دهد عیسی واقعا در میان انسان ها زیست و کارهای خارق العاده به ظهور رساند.
به عنوان مثال، یکی از مورخان قرن اول میلادی تاسیتوس نام داشت که در نزد مورخان امروزی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از دیدگاه تاریخ شناسان، او معتبرترین مورخ تاریخ در قرن اول میلادی می باشد. دقت و وسواس او در نگارش وقایع، سبب شده تا پژوهشگران و مورخان امروزی صداقت او را تحسین کنند.
گزارش تاسیتوس بیانگر این است که مسیح در دوره امپراطوری طیبریوس می زیست و فرمانداری به نام پنطیوس پیلاتس او را اعدام کرد. تاسیتوس از مرگ مسیح به عنوان واقعه تاریخی یاد کرده است. طبق نظر کارشناسان و مورخان، تاسیتوس گزارش هایش را بر اساس اسناد و مدارک دولتی به رشته تحریر در آورده است. او به عنوان سناتور و فرماندار ایالت مهم آسیای صغیر (ترکیه) می توانست به اسناد دولتی دسترسی داشته باشد. این نکته را حتی تاسیتوس در سالنامه هایش تایید کرده است. برای مثال در فصل چهارم سالنامه، عبارت دهم می نویسد که برای تهیه گزارش، مدارک و اسناد زیادی را که در اختیار داشته است. هم چنین در فصل چهارم عبارت 57 می گوید:"من دارم آثار زیادی از مورخان را مطالعه می کنم".
شاید برخی از مخالفان ادعا کنند که ممکن است پیلاطس گزارش دروغ به دولت روم ارسال کرده بود. در پاسخ باید گفت که مجازات گزارش دروغ به امپراطور و دولت روم، خلع مقام و اعدام بود. اگر فرض کنیم پیلاطس گزارش دروغ ارائه داده، مقامات و کارمندان رومی که با پیلاطس همکار بودند، واقعیت را محرمانه با دولت روم درمیان می گذاشتند. باید در نظر داشت که پیلاطس در محل کار خود، رقبایی داشت که تشنه قدرت و مشتاق ارتقاء بودند.
از سوی دیگر، پیلاطس با گزارش دروغ درباره مسیح، چه نفعی عایدش می شد؟ اگر پیلاطس در مورد مسیح گزارش کذب ارائه داده است، بنابراین تردیدی نیست که در موارد دیگر نیز به امپراطور و دولت روم خلاف واقعیت را گزارش می داد. در حالی که پیلاطس قبل از آن که فرماندار نظامی شود، وفاداری خود را به دولت روم ثابت کرده بود. بنابراین، پیلاطس می دانست که همکاران رومی اش او را تحت نظر دارند و تردیدی نداشت که دولت روم از آن ها درباره او تحقیق به عمل می آورد.
هفت. جالب است بدانید اکثر شواهد تاریخی مربوط به مسیح، متعلق به قبل از نگارش اناجیل و یا هم عصر (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) می باشند.
هشت. معجزات افسانه های دوران باستان نمی توانست الهام بخش نویسندگان عهد جدید باشند. در مواردی، هم روایات اناجیل و هم گزارش های مورخان، معجزات را تایید کرده اند. به هنگام معجزات مسیح، شاگردان، مردم و حتی مخالفان عیسی نیز حضور داشتند. در تلمود یهودیان، به معجزات مسیح اشاره شده است. مورخان (مانند یوسفوس که تقریبا هم عصر مسیح بود)، از مشاهدات مردم اسرائیل درباره وقوع معجزات گزارش تهیه کرده اند. در حالی که هیچ گونه شواهد تاریخی و شاهدان عینی برای افسانه های بت پرستان وجود ندارد.
نه. مخالفان در ادامه نقد خود، ادعا دارند که افراد مغرض برای آن که کارها و رفتار خود را بر اساس کتاب مقدس توجیه کنند، آن را تحریف کرده اند. واقعیت امر این است که اگر کسی بخواهد بر خلاف احکام کلام خدا رفتار نماید، نیازی ندارد آن را تحریف کند. کافی است آن را به گونه ای وارونه تفسیر کنند.
در طول قرون متمادی، اکثریت مردم بی سواد بودند یا به خاطر نبودن دستگاه چاپ و گران بودن نسخه های خطی، کتاب مقدس را در اختیار نداشتند، بنابراین تحریف شفاهی کلام خدا بسیار آسان بود و نیازی به تحریف اصل کتاب نبود. برای مثال، رهبران کاتولیک در قرون گذشته، بر خلاف دستورات انجیل رفتار کردند (جنگ های صلیبی، تفتیش عقاید، اعدام مخالفان،...). آیا این رهبران کاتولیک، گفته های مسیح را در مورد محبت و بخشش دشمنان، از متن کتاب مقدس حذف کردند؟ خیر! دستور مسیح در کتاب در جای خود محفوظ بود، اما آن رهبران بر خلاف آن عمل می کردند و عمل خود را به گونه ای توجیه می نمودند.
جالب است بدانید که درست در همان دوره جنگ های صلیبی، رهبران خداترس مسیحی نیز بودند که این عمل را محکوم می کردند و یا بر اساس تعلیم کتاب مقدس، علیه پاپ ها اعتراض می کردند. اکثر آن ها نیز به خاطر اعتراض خود کشته شدند.
ده. اگر علت تحریف این بوده که رهبران مسیحیت می خواسته اند تعالیم غلط واعمال خود را توجیه کنند، در این صورت کتاب مقدس می بایست در هر دوره زمانی به خاطر منافع رهبران همان دوره مجددا تحریف شود. به این ترتیب، کتاب مقدسی که اکنون در دسترس است، می بایست بارها و بارها مورد تحریف های متعدد قرار گرفته باشد. آیا واقعا چنین بوده است؟
خوشبختانه کشفیات باستان شناسی ثابت کرده اند که کتابی که امروز در دست است، همانی است که در قرن اول نیز در اختیار مسیحیان قرار داشته است. اگر ادعای مخالفان صحیح بود، چگونه مارتین لوتر(کشیش کاتولیک) به تضاد رفتار رهبران فرقه کاتولیک با متن کتاب مقدس پی برد و نهضت پروتستان را تاسیس کرد؟
چه کسی کتاب مقدس را تحریف کرد؟
شش. بر خلاف باور مخالفان مسیحیت، مدارک و شواهد مسلم تاریخی درباره مرگ مسیح وجود دارد. مورخین و نویسندگان غیر مسیحی قرن اول میلادی به مرگ مسیح اشاره کرده اند. حتی اگر نوشته های عهد جدید را در دست نداشتیم، می توانستیم از آثار غیر مسیحی نظیر تلمود و نوشته های مورخین یهودی، یونانی و رومی مانند یوسفوس، تاسیتوس، پلینی، فلاویوس، تالوس، لوسیان، فلگون... نتیجه بگیریم:
1. عیسی یک معلم یهودی بود.
2. بسیاری شاهد معجزات شفا، زنده کردن مردگان و اخراج ارواح پلید توسط مسیح بوده اند.
3. او از سوی رهبران یهود رد شد.
4. در دوره پنطیوس پیلاطس یعنی زمانی که امپراطور روم طیباریوس بود، مسیح مصلوب شد.
5. او از مردگان زنده شد. پیروان او در امپراطوری روم پراکنده شده اند.
6. در قرن اول میلادی، مردم از همه اقشار شهر و روستا، زن و مرد، برده و آزاد، مسیح را همچون خدا پرستش می کردند.
این شواهد موجود در موزه ها، نشان می دهد عیسی واقعا در میان انسان ها زیست و کارهای خارق العاده به ظهور رساند.
به عنوان مثال، یکی از مورخان قرن اول میلادی تاسیتوس نام داشت که در نزد مورخان امروزی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از دیدگاه تاریخ شناسان، او معتبرترین مورخ تاریخ در قرن اول میلادی می باشد. دقت و وسواس او در نگارش وقایع، سبب شده تا پژوهشگران و مورخان امروزی صداقت او را تحسین کنند.
گزارش تاسیتوس بیانگر این است که مسیح در دوره امپراطوری طیبریوس می زیست و فرمانداری به نام پنطیوس پیلاتس او را اعدام کرد. تاسیتوس از مرگ مسیح به عنوان واقعه تاریخی یاد کرده است. طبق نظر کارشناسان و مورخان، تاسیتوس گزارش هایش را بر اساس اسناد و مدارک دولتی به رشته تحریر در آورده است. او به عنوان سناتور و فرماندار ایالت مهم آسیای صغیر (ترکیه) می توانست به اسناد دولتی دسترسی داشته باشد. این نکته را حتی تاسیتوس در سالنامه هایش تایید کرده است. برای مثال در فصل چهارم سالنامه، عبارت دهم می نویسد که برای تهیه گزارش، مدارک و اسناد زیادی را که در اختیار داشته است. هم چنین در فصل چهارم عبارت 57 می گوید:"من دارم آثار زیادی از مورخان را مطالعه می کنم".
شاید برخی از مخالفان ادعا کنند که ممکن است پیلاطس گزارش دروغ به دولت روم ارسال کرده بود. در پاسخ باید گفت که مجازات گزارش دروغ به امپراطور و دولت روم، خلع مقام و اعدام بود. اگر فرض کنیم پیلاطس گزارش دروغ ارائه داده، مقامات و کارمندان رومی که با پیلاطس همکار بودند، واقعیت را محرمانه با دولت روم درمیان می گذاشتند. باید در نظر داشت که پیلاطس در محل کار خود، رقبایی داشت که تشنه قدرت و مشتاق ارتقاء بودند.
از سوی دیگر، پیلاطس با گزارش دروغ درباره مسیح، چه نفعی عایدش می شد؟ اگر پیلاطس در مورد مسیح گزارش کذب ارائه داده است، بنابراین تردیدی نیست که در موارد دیگر نیز به امپراطور و دولت روم خلاف واقعیت را گزارش می داد. در حالی که پیلاطس قبل از آن که فرماندار نظامی شود، وفاداری خود را به دولت روم ثابت کرده بود. بنابراین، پیلاطس می دانست که همکاران رومی اش او را تحت نظر دارند و تردیدی نداشت که دولت روم از آن ها درباره او تحقیق به عمل می آورد.
هفت. جالب است بدانید اکثر شواهد تاریخی مربوط به مسیح، متعلق به قبل از نگارش اناجیل و یا هم عصر (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) می باشند.
هشت. معجزات افسانه های دوران باستان نمی توانست الهام بخش نویسندگان عهد جدید باشند. در مواردی، هم روایات اناجیل و هم گزارش های مورخان، معجزات را تایید کرده اند. به هنگام معجزات مسیح، شاگردان، مردم و حتی مخالفان عیسی نیز حضور داشتند. در تلمود یهودیان، به معجزات مسیح اشاره شده است. مورخان (مانند یوسفوس که تقریبا هم عصر مسیح بود)، از مشاهدات مردم اسرائیل درباره وقوع معجزات گزارش تهیه کرده اند. در حالی که هیچ گونه شواهد تاریخی و شاهدان عینی برای افسانه های بت پرستان وجود ندارد.
نه. مخالفان در ادامه نقد خود، ادعا دارند که افراد مغرض برای آن که کارها و رفتار خود را بر اساس کتاب مقدس توجیه کنند، آن را تحریف کرده اند. واقعیت امر این است که اگر کسی بخواهد بر خلاف احکام کلام خدا رفتار نماید، نیازی ندارد آن را تحریف کند. کافی است آن را به گونه ای وارونه تفسیر کنند.
در طول قرون متمادی، اکثریت مردم بی سواد بودند یا به خاطر نبودن دستگاه چاپ و گران بودن نسخه های خطی، کتاب مقدس را در اختیار نداشتند، بنابراین تحریف شفاهی کلام خدا بسیار آسان بود و نیازی به تحریف اصل کتاب نبود. برای مثال، رهبران کاتولیک در قرون گذشته، بر خلاف دستورات انجیل رفتار کردند (جنگ های صلیبی، تفتیش عقاید، اعدام مخالفان،...). آیا این رهبران کاتولیک، گفته های مسیح را در مورد محبت و بخشش دشمنان، از متن کتاب مقدس حذف کردند؟ خیر! دستور مسیح در کتاب در جای خود محفوظ بود، اما آن رهبران بر خلاف آن عمل می کردند و عمل خود را به گونه ای توجیه می نمودند.
جالب است بدانید که درست در همان دوره جنگ های صلیبی، رهبران خداترس مسیحی نیز بودند که این عمل را محکوم می کردند و یا بر اساس تعلیم کتاب مقدس، علیه پاپ ها اعتراض می کردند. اکثر آن ها نیز به خاطر اعتراض خود کشته شدند.
ده. اگر علت تحریف این بوده که رهبران مسیحیت می خواسته اند تعالیم غلط واعمال خود را توجیه کنند، در این صورت کتاب مقدس می بایست در هر دوره زمانی به خاطر منافع رهبران همان دوره مجددا تحریف شود. به این ترتیب، کتاب مقدسی که اکنون در دسترس است، می بایست بارها و بارها مورد تحریف های متعدد قرار گرفته باشد. آیا واقعا چنین بوده است؟
خوشبختانه کشفیات باستان شناسی ثابت کرده اند که کتابی که امروز در دست است، همانی است که در قرن اول نیز در اختیار مسیحیان قرار داشته است. اگر ادعای مخالفان صحیح بود، چگونه مارتین لوتر(کشیش کاتولیک) به تضاد رفتار رهبران فرقه کاتولیک با متن کتاب مقدس پی برد و نهضت پروتستان را تاسیس کرد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر