آیا کتاب مقدس تحریف شده است؟ (بخش دهم)
آیا شواهد تاریخی و کشفیات باستان شناسی، تحریف کتاب مقدس توسط انسان ها و عدم حمایت خداوند از کلام خودش را تایید می کنند؟
شاید مخالفان، کتاب یا وب لاگ یا وب سایتی را به شما معرفی کنند که دیدگاه آن ها را مبنی بر تحریف کتاب مقدس تایید نماید. از آن اشخاص بپرسید که چرا به آن منابع اعتماد دارند؟ چرا برای تایید ادعای خود به وب سایت های معتبر و موثق موزه ها و باستان شناسی مراجعه نمی کنند؟
وجود ده ها هزار نسخه از متن کتاب مقدس مربوط به قرون قبل و بعد از میلاد مسیح و هم چنین اشاره های پدران کلیسا به آیات عهد عتیق و عهد جدید که تا به امروز باقی مانده و در موزه ها نگه داری می شوند، ادعای مربوط به تحریف شدن را کاملا بی اساس می کند. به عبارت دیگر، تایید سخنان مخالفان به معنای نفی و انکار تاریخ است. این نسخ به جا مانده، توسط کارشناسان و محققان به دقت بررسی شده و هیچ گونه تناقض در متن و محتوا مشاهده نگردیده است و بیانگر یکی بودن نسخه های کشف شده با کتاب مقدس کنونی است. بنابراین، خداوند از کلام خودش محافظت کرده است.
کشف بقایای قوم حتی نیز مثال خوبی در این زمینه است. مخالفان کتاب مقدس وجود چنین قومی را رد می کردند. دلیل آن ها این بود که در آثار تاریخ نویسان یونان و مصر اشاره ای به این قوم نشده است. این مخالفان به این نتیجه رسیدند که کتاب مقدس در چهل و شش مورد که به این قوم اشاره می کند، نادرست می باشد. تا این که باستان شناسان شهرها قوم حتی را طی حفاری ها کشف کردند. آن ها لوح هایی از قوانین حتی ها را کشف کردند که با تصویری که کتاب مقدس از این قوم ارائه می کرد، شباهت داشت و گفته های آن را تایید می کرد.
طبق برخی گزارش های باستانی، آخرین پادشاه امپراطوری بابل، نبونیدوس بود. در نتیجه، مخالفان دقت و صحت تاریخی کتاب مقدس را مورد اعتراض قرار دادند. تا این که لوحه ای سفالی از نبونیدوس کشف شد. در آن لوحه نوشته شده که نبونیدوس در سال سوم سلطنت خود، پسر خود بلشصر را بر تخت قرار داد و خود را بازنشسته کرد.
مخالفان باید بدانند که مسیحیت ریشه در تاریخ دارد. مسیح در یک سرشماری رومی ثبت نام شد. اگر اشارات تاریخی کتاب مقدس درست نباشد، سئوالات جدی مطرح خواهد شد. کتاب مقدس مجموعه ای از حقایق تاریخی است و نیازی نیست با عقل خود وداع کنیم.
فلسطین تحت سلطه امپراطوری روم بود. اوگستوس قیصر، اولین امپراطور روم، فرمان داد تا مردم در تمام سرزمین های تحت سلطه امپراطوری سرشماری کنند. این سرشماری زمانی صورت گرفت که کرینیوس از جانب امپراطور، فرماندار سوریه بود (لوقا فصل دوم آیات اول و دوم). فرمان اوگستوس دقیقا مطابق با برنامه زمانی خدا و نقشه کامل او در فرستادن پسرش به دنیا، جاری شد. خدا بر تمام تاریخ مسلط است. با فرمان اوگستوس قیصر، عیسی در همان شهری متولد شد که پیشگویی شده بود (میکاه فصل پنجم آیه دوم)، با آن که مریم و یوسف در آن جا زندگی نمی کردند. حکومت روم، یوسف و مریم را مجبور کرد که حدود یک صد کیلومتر سفر کنند تا فقط مالیات شان را بپردازند.
بر خلاف باور مخالفان مسیحیت، مدارک و شواهد مسلم تاریخی درباره مرگ مسیح وجود دارد. مورخین و نویسندگان غیر مسیحی قرن اول میلادی به مرگ مسیح اشاره کرده اند. حتی اگر نوشته های عهد جدید را در دست نداشتیم، می توانستیم از آثار غیر مسیحی نظیر تلمود و نوشته های مورخین یهودی، یونانی و رومی مانند یوسفوس، تاسیتوس، پلینی، فلاویوس، تالوس، لوسیان، فلگون... نتیجه بگیریم:
1. عیسی یک معلم یهودی بود.
2. بسیاری شاهد معجزات شفا، زنده کردن مردگان و اخراج ارواح پلید توسط مسیح بوده اند.
3. او از سوی رهبران یهود رد شد.
4. در دوره پنطیوس پیلاطس یعنی زمانی که امپراطور روم طیباریوس بود، مسیح مصلوب شد.
5. او از مردگان زنده شد. پیروان او در امپراطوری روم پراکنده شده اند.
در قرن اول میلادی، مردم از همه اقشار شهر و روستا، زن و مرد، برده و آزاد، مسیح را همچون خدا پرستش می کردند.
این شواهد موجود در موزه ها، نشان می دهد عیسی واقعا در میان انسان ها زیست و کارهای خارق العاده به ظهور رساند.
به عنوان مثال، یکی از مورخان قرن اول میلادی تاسیتوس نام داشت که در نزد مورخان امروزی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از دیدگاه تاریخ شناسان، او معتبرترین مورخ تاریخ در قرن اول میلادی می باشد. دقت و وسواس او در نگارش وقایع، سبب شده تا پژوهشگران و مورخان امروزی صداقت او را تحسین کنند.
گزارش تاسیتوس بیانگر این است که مسیح در دوره امپراطوری طیبریوس می زیست و فرمانداری به نام پنطیوس پیلاتس او را اعدام کرد. تاسیتوس از مرگ مسیح به عنوان واقعه تاریخی یاد کرده است. طبق نظر کارشناسان و مورخان، تاسیتوس گزارش هایش را بر اساس اسناد و مدارک دولتی به رشته تحریر در آورده است. او به عنوان سناتور و فرماندار ایالت مهم آسیای صغیر (ترکیه) می توانست به اسناد دولتی دسترسی داشته باشد. این نکته را حتی تاسیتوس در سالنامه هایش تایید کرده است. برای مثال در فصل چهارم سالنامه، عبارت دهم می نویسد که برای تهیه گزارش، مدارک و اسناد زیادی را که در اختیار داشته است. هم چنین در فصل چهارم عبارت 57 می گوید:"من دارم آثار زیادی از مورخان را مطالعه می کنم".
شاید برخی از مخالفان ادعا کنند که ممکن است پیلاطس گزارش دروغ به دولت روم ارسال کرده بود. در پاسخ باید گفت که مجازات گزارش دروغ به امپراطور و دولت روم، خلع مقام و اعدام بود. اگر فرض کنیم پیلاطس گزارش دروغ ارائه داده، مقامات و کارمندان رومی که با پیلاطس همکار بودند، واقعیت را محرمانه با دولت روم درمیان می گذاشتند. باید در نظر داشت که پیلاطس در محل کار خود، رقبایی داشت که تشنه قدرت و مشتاق ارتقاء بودند. از سوی دیگر، پیلاطس با گزارش دروغ درباره مسیح، چه نفعی عایدش می شد؟ اگر پیلاطس در مورد مسیح گزارش کذب ارائه داده است، بنابراین تردیدی نیست که در موارد دیگر نیز به امپراطور و دولت روم خلاف واقعیت را گزارش می داد. در حالی که پیلاطس قبل از آن که فرماندار نظامی شود، وفاداری خود را به دولت روم ثابت کرده بود. بنابراین، پیلاطس می دانست که همکاران رومی اش او را تحت نظر دارند و تردیدی نداشت که دولت روم از آن ها درباره او تحقیق به عمل می آورد.
جالب است بدانید اکثر شواهد تاریخی مربوط به مسیح، متعلق به قبل از نگارش اناجیل و یا هم عصر (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) می باشند.
شواهد تاریخی، کشفیات باستان شناسی و بررسی جغرافیایی، ادعاها و گزارش نویسندگان کتاب مقدس را تایید می کنند. برای اطلاعات بیشتر به موزه ها بروید و هم چنین کتاب های باستان شناسی را مطالعه کنید و در صورت امکان به مناطقی سفر کنید که وقایع کتاب مقدس رخ داده است. به هنگام سفر می توانید "نقشه های جغرافیایی کتاب مقدس" را همراه خود داشته باشید.
مثال ها آنقدر زیاد است که از حوصله این مقاله کوتاه خارج است. متاسفانه به علت نبود کتاب باستان شناسی کتاب مقدس به زبان فارسی، مخالفان ایرانی مسیحیت هنوز در جایگاه مخالفان غربی مسیحیت در قرن نوزدهم می باشند. امروزه مخالفان غربی حقایق تاریخی کتاب مقدس را زیر سئوال نمی برد، بلکه مباحث دیگری را مطرح می کنند، از جمله این که دنیا از طریق تکامل پدید آمده و نه توسط خداوند.
کتاب مقدس از نظر تاریخی معتبر است. اگر کسانی کتاب مقدس را فاقد اعتبار جلوه دهند، باید تمامی تاریخ باستان را بی اعتبار اعلان کنند. در حالی که کتاب مقدس قابل اعتماد است و به لحاظ تاریخی معتبر.
تصویری از تاسیتوس
آیا شواهد تاریخی و کشفیات باستان شناسی، تحریف کتاب مقدس توسط انسان ها و عدم حمایت خداوند از کلام خودش را تایید می کنند؟
شاید مخالفان، کتاب یا وب لاگ یا وب سایتی را به شما معرفی کنند که دیدگاه آن ها را مبنی بر تحریف کتاب مقدس تایید نماید. از آن اشخاص بپرسید که چرا به آن منابع اعتماد دارند؟ چرا برای تایید ادعای خود به وب سایت های معتبر و موثق موزه ها و باستان شناسی مراجعه نمی کنند؟
وجود ده ها هزار نسخه از متن کتاب مقدس مربوط به قرون قبل و بعد از میلاد مسیح و هم چنین اشاره های پدران کلیسا به آیات عهد عتیق و عهد جدید که تا به امروز باقی مانده و در موزه ها نگه داری می شوند، ادعای مربوط به تحریف شدن را کاملا بی اساس می کند. به عبارت دیگر، تایید سخنان مخالفان به معنای نفی و انکار تاریخ است. این نسخ به جا مانده، توسط کارشناسان و محققان به دقت بررسی شده و هیچ گونه تناقض در متن و محتوا مشاهده نگردیده است و بیانگر یکی بودن نسخه های کشف شده با کتاب مقدس کنونی است. بنابراین، خداوند از کلام خودش محافظت کرده است.
کشف بقایای قوم حتی نیز مثال خوبی در این زمینه است. مخالفان کتاب مقدس وجود چنین قومی را رد می کردند. دلیل آن ها این بود که در آثار تاریخ نویسان یونان و مصر اشاره ای به این قوم نشده است. این مخالفان به این نتیجه رسیدند که کتاب مقدس در چهل و شش مورد که به این قوم اشاره می کند، نادرست می باشد. تا این که باستان شناسان شهرها قوم حتی را طی حفاری ها کشف کردند. آن ها لوح هایی از قوانین حتی ها را کشف کردند که با تصویری که کتاب مقدس از این قوم ارائه می کرد، شباهت داشت و گفته های آن را تایید می کرد.
طبق برخی گزارش های باستانی، آخرین پادشاه امپراطوری بابل، نبونیدوس بود. در نتیجه، مخالفان دقت و صحت تاریخی کتاب مقدس را مورد اعتراض قرار دادند. تا این که لوحه ای سفالی از نبونیدوس کشف شد. در آن لوحه نوشته شده که نبونیدوس در سال سوم سلطنت خود، پسر خود بلشصر را بر تخت قرار داد و خود را بازنشسته کرد.
مخالفان باید بدانند که مسیحیت ریشه در تاریخ دارد. مسیح در یک سرشماری رومی ثبت نام شد. اگر اشارات تاریخی کتاب مقدس درست نباشد، سئوالات جدی مطرح خواهد شد. کتاب مقدس مجموعه ای از حقایق تاریخی است و نیازی نیست با عقل خود وداع کنیم.
فلسطین تحت سلطه امپراطوری روم بود. اوگستوس قیصر، اولین امپراطور روم، فرمان داد تا مردم در تمام سرزمین های تحت سلطه امپراطوری سرشماری کنند. این سرشماری زمانی صورت گرفت که کرینیوس از جانب امپراطور، فرماندار سوریه بود (لوقا فصل دوم آیات اول و دوم). فرمان اوگستوس دقیقا مطابق با برنامه زمانی خدا و نقشه کامل او در فرستادن پسرش به دنیا، جاری شد. خدا بر تمام تاریخ مسلط است. با فرمان اوگستوس قیصر، عیسی در همان شهری متولد شد که پیشگویی شده بود (میکاه فصل پنجم آیه دوم)، با آن که مریم و یوسف در آن جا زندگی نمی کردند. حکومت روم، یوسف و مریم را مجبور کرد که حدود یک صد کیلومتر سفر کنند تا فقط مالیات شان را بپردازند.
بر خلاف باور مخالفان مسیحیت، مدارک و شواهد مسلم تاریخی درباره مرگ مسیح وجود دارد. مورخین و نویسندگان غیر مسیحی قرن اول میلادی به مرگ مسیح اشاره کرده اند. حتی اگر نوشته های عهد جدید را در دست نداشتیم، می توانستیم از آثار غیر مسیحی نظیر تلمود و نوشته های مورخین یهودی، یونانی و رومی مانند یوسفوس، تاسیتوس، پلینی، فلاویوس، تالوس، لوسیان، فلگون... نتیجه بگیریم:
1. عیسی یک معلم یهودی بود.
2. بسیاری شاهد معجزات شفا، زنده کردن مردگان و اخراج ارواح پلید توسط مسیح بوده اند.
3. او از سوی رهبران یهود رد شد.
4. در دوره پنطیوس پیلاطس یعنی زمانی که امپراطور روم طیباریوس بود، مسیح مصلوب شد.
5. او از مردگان زنده شد. پیروان او در امپراطوری روم پراکنده شده اند.
در قرن اول میلادی، مردم از همه اقشار شهر و روستا، زن و مرد، برده و آزاد، مسیح را همچون خدا پرستش می کردند.
این شواهد موجود در موزه ها، نشان می دهد عیسی واقعا در میان انسان ها زیست و کارهای خارق العاده به ظهور رساند.
به عنوان مثال، یکی از مورخان قرن اول میلادی تاسیتوس نام داشت که در نزد مورخان امروزی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از دیدگاه تاریخ شناسان، او معتبرترین مورخ تاریخ در قرن اول میلادی می باشد. دقت و وسواس او در نگارش وقایع، سبب شده تا پژوهشگران و مورخان امروزی صداقت او را تحسین کنند.
گزارش تاسیتوس بیانگر این است که مسیح در دوره امپراطوری طیبریوس می زیست و فرمانداری به نام پنطیوس پیلاتس او را اعدام کرد. تاسیتوس از مرگ مسیح به عنوان واقعه تاریخی یاد کرده است. طبق نظر کارشناسان و مورخان، تاسیتوس گزارش هایش را بر اساس اسناد و مدارک دولتی به رشته تحریر در آورده است. او به عنوان سناتور و فرماندار ایالت مهم آسیای صغیر (ترکیه) می توانست به اسناد دولتی دسترسی داشته باشد. این نکته را حتی تاسیتوس در سالنامه هایش تایید کرده است. برای مثال در فصل چهارم سالنامه، عبارت دهم می نویسد که برای تهیه گزارش، مدارک و اسناد زیادی را که در اختیار داشته است. هم چنین در فصل چهارم عبارت 57 می گوید:"من دارم آثار زیادی از مورخان را مطالعه می کنم".
شاید برخی از مخالفان ادعا کنند که ممکن است پیلاطس گزارش دروغ به دولت روم ارسال کرده بود. در پاسخ باید گفت که مجازات گزارش دروغ به امپراطور و دولت روم، خلع مقام و اعدام بود. اگر فرض کنیم پیلاطس گزارش دروغ ارائه داده، مقامات و کارمندان رومی که با پیلاطس همکار بودند، واقعیت را محرمانه با دولت روم درمیان می گذاشتند. باید در نظر داشت که پیلاطس در محل کار خود، رقبایی داشت که تشنه قدرت و مشتاق ارتقاء بودند. از سوی دیگر، پیلاطس با گزارش دروغ درباره مسیح، چه نفعی عایدش می شد؟ اگر پیلاطس در مورد مسیح گزارش کذب ارائه داده است، بنابراین تردیدی نیست که در موارد دیگر نیز به امپراطور و دولت روم خلاف واقعیت را گزارش می داد. در حالی که پیلاطس قبل از آن که فرماندار نظامی شود، وفاداری خود را به دولت روم ثابت کرده بود. بنابراین، پیلاطس می دانست که همکاران رومی اش او را تحت نظر دارند و تردیدی نداشت که دولت روم از آن ها درباره او تحقیق به عمل می آورد.
جالب است بدانید اکثر شواهد تاریخی مربوط به مسیح، متعلق به قبل از نگارش اناجیل و یا هم عصر (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) می باشند.
شواهد تاریخی، کشفیات باستان شناسی و بررسی جغرافیایی، ادعاها و گزارش نویسندگان کتاب مقدس را تایید می کنند. برای اطلاعات بیشتر به موزه ها بروید و هم چنین کتاب های باستان شناسی را مطالعه کنید و در صورت امکان به مناطقی سفر کنید که وقایع کتاب مقدس رخ داده است. به هنگام سفر می توانید "نقشه های جغرافیایی کتاب مقدس" را همراه خود داشته باشید.
مثال ها آنقدر زیاد است که از حوصله این مقاله کوتاه خارج است. متاسفانه به علت نبود کتاب باستان شناسی کتاب مقدس به زبان فارسی، مخالفان ایرانی مسیحیت هنوز در جایگاه مخالفان غربی مسیحیت در قرن نوزدهم می باشند. امروزه مخالفان غربی حقایق تاریخی کتاب مقدس را زیر سئوال نمی برد، بلکه مباحث دیگری را مطرح می کنند، از جمله این که دنیا از طریق تکامل پدید آمده و نه توسط خداوند.
کتاب مقدس از نظر تاریخی معتبر است. اگر کسانی کتاب مقدس را فاقد اعتبار جلوه دهند، باید تمامی تاریخ باستان را بی اعتبار اعلان کنند. در حالی که کتاب مقدس قابل اعتماد است و به لحاظ تاریخی معتبر.
تصویری از تاسیتوس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر