جدا از تمام انتقادات بايد اين موضوع
را آسيب شناسي كرد كه چگونه يك هنرمند... يك كاريكاتوريست... و يا حتي يك
فرد معمولي چنين موضوعي به ذهنش مي رسد؟... جز آنكه اختلاف طبقاتي فرهنگي
در جامعه امروزي ايران به حدي زياد شده است كه اختلاف طبقاتي اقتصادي و
سياسي را در جيبش گذاشته است... آيا غير از اين است كه عده اي در اين
مملكت شبيه به اين - به اصطلاح- هنرمند و چند برابر شنيع تر فكر مي كنند؟
مطمئنا متجاوزين به عنف در خميني شهر و كاشمر و گلستان و صدها ده و شهر كو
چك و بزرگ ديگر كه شايد هيچوقت به دليل حجب وحياي خانواده ي دختر هويت
شان مشخص نشود، برداشت و تصوري جز اين نداشته اند. يكي از همان متجاوزين
اكنون در خبرگزاري فارس سكني گزيده و اينگونه چراغ سبز براي تجاوزهاي جديد
نشان مي دهد. ما را چه شده است؟
اين گونه تفكرات محصولي جز تجاوز با عنف ندارد.
اما در پاسخ اين كاريكاتوريست - به قول فريدون فرخزاد فاحشه فكري- مانا نيستاني به زيبايي پاسخي دندان شكن دارد. (كاريكاتور زير) اما اين تنها مسكّني است بر دردهامان... چرا كه هيچگاه خواننده اعتقادي فارس نيوز به اين كاريكاتور دست نخواهد يافت.
اين گونه تفكرات محصولي جز تجاوز با عنف ندارد.
اما در پاسخ اين كاريكاتوريست - به قول فريدون فرخزاد فاحشه فكري- مانا نيستاني به زيبايي پاسخي دندان شكن دارد. (كاريكاتور زير) اما اين تنها مسكّني است بر دردهامان... چرا كه هيچگاه خواننده اعتقادي فارس نيوز به اين كاريكاتور دست نخواهد يافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر