۱۳۹۳-۰۲-۱۰
شعر - حاکمان دین
اینان که همه دعوی عشق را دارند
چه خبر از دل یاران دارند
می نشینند،می کنند موعظه و هیچ
چه خبر از خود کُش عاشق دارند
پیش خود پندارند،که همه چیز دانند
افسوس، هوشی به سان ماهیان دارند
فرمان به دستور او گیرد انجام
غافلان چه سودی برایمان دارند
می زنند و می کشند با دست هاشان
آنان که الگوی قرآن دارند
خود را شارع شهر و حَکَم پندارند
تا تازیانه و تازینامه در دست دارند
لحظه ای را ندارند یاد، از گذشته ی خود
تا ببیند که چه سابقه ای را دارند
آنان که خود نوچه و مرشد بودند
حال قدرتی به سان یزدان دارند
۱۳۹۳-۰۲-۰۹
۱۳۹۳-۰۲-۰۸
۱۳۹۳-۰۲-۰۷
۱۳۹۳-۰۲-۰۶
۱۳۹۳-۰۲-۰۵
شعر- بچه های تخت جمشید پاشین پاشین بلند شین
تقدیم به مردم مبارز ایران
بچه های تخت جمشید بچه های تخت جمشید زیر پاهای خورشید
باید که تازه نو شین باید دوباره پاشین
من اولیش که پاشم بگم وطن فداشم
شهید راه عشق آزادی شما شم
بچه های تخت جمشید داغ و درفش می کنن
کینه به خشم می کنن صدای آزادی ماست تو کوچه پخش می کنن
بچه های تخت جمشید پاشین بگین نمردین با این که گوله خوردین
ما بچه های بابکیم وارث لقمان حکیم
ما بچه های آرشیم ما بچه های کوروشیم دق می کنیم کشته نشیم
عشق وطن یعنی همین مردمونم می گه پاشین بچه های تخت جمشید
گیومو ور کشیدم سر به سفر کشیدم
خدا رو شکر تا زنده ام به آرزوم رسیدم
دیدم که بچه هامون بچه های شجامون از جونشون گذشتن با خونشون نوشتن یا مرگ یا آزادی
منم سر چشمه رفتم قناتو آب گرفته نیشکرای جنگل نباتو آب گرفته
بوی هوای تند شتاب گرفته آزادیای آباد تو پیچ و تاب گرفته
بلند شیم آفتاب اومد چشم و از خواب گرفته
رو نیمکتش نشستم درسشو یاد گرفته
بچه های تخت جمشید میدون عشرت آباد خاطرخواه بازی آزاد
آزادی باغت آباد مرگ بر این استبداد مرگ به هر استبداد
شعر از مسعود امینی
۱۳۹۳-۰۲-۰۴
۱۳۹۳-۰۲-۰۳
۱۳۹۳-۰۲-۰۲
۱۳۹۳-۰۲-۰۱
۱۳۹۳-۰۱-۳۱
شعـــر - چه بايد کرد؟
اگر با خود جفا کرديم چه بايد کرد
اگر قدر ناشناس هستيم چه بايد کرد
اگر ما خود خطا کرديم چه بايد کرد
اگر گولِ همه نابخردان خورديم چه بايد کرد
اگر شاهنشهِ خود را رها کرديم چه بايد کرد
اگر در حقِ خود ظلم وُ خطا کرديم چه بايد کرد
اگر ديروزِ خود را ما فدا کرديم چه بايد کرد
اگر امروزِ خود را ما سياه کرديم چه بايد کرد
اگر عمامه بندان را خدا کرديم چه بايد کرد
اگر امروز نيز ترس از خدا داريم چه بايد کرد
اگر اينست همه درک وُشعورِ ما چه بايد کرد
گمانم بيش از اين ما را لياقت نيست
وَ ما اينيم
وَ چون ما اينچنين هستيم
وَ گويی که همه مستيم
بمان پس ای سياه آئينِ اسلامی
بسوزان ملت وُ اين مُلکِ ايرانی
چوبيش از اين نباشد ارزشی بر ما
چو خود کرديم وُ لعنت بر خودانِ ما
سروده از عبدالرضا حيدری
۱۳۹۳-۰۱-۳۰
۱۳۹۳-۰۱-۲۹
۱۳۹۳-۰۱-۲۸
۱۳۹۳-۰۱-۲۷
۱۳۹۳-۰۱-۲۶
شعر اسلام دین بی نظیر!
در میان یکسدوبیست وچهارکرور پیغمبر
با کتاب وبی کتاب ونشان و لوحه و دفتر
فراگرفتم ازاین مرام ومسلک وآن مرسل
خواندم خبرها و وحی ها آیات ازهوا منزل
خواندم کتاب ” تولدی دیگر” از استاد شفا
آگه شدم ازروشنگری های مذهبی دریکجا
گوش دادم به روایت هندو و بوداو برهما
دیدم فیلم ها از زیبا رقص کلاسیک شیوا
خواندم حدیثی از حواریون وحکایت یهودا
شنیدم روایت داودویحیی و یعقوب ویوهنا
مشاهده کردم فیلم ده فرمان ولوحۀ موسی
همچنین فیلمی ازبن مریم حضرت عیسی
بیاد آن بزرگ پیغمبر نقاش مانی ایران
بیادکهن آئین ودین مهرومیترای جاویدان
همی یاد زند واوستا وسرود از راستی ها
نیایش بر یزدان و دور ماندن ز زشتی ها
گرفتم یاد از زرین لوحه زردشت پیغمبر
گفتاروکرداروپندارنیک آن نیکو پیام آور
گذرکردم ازدیارموش وماروماهی ستایان
همان گاو و پلنگ وببر وفیل ویوزپرستان
همی دیدم سربرسنگ وخاروخاشاک نهادن
همی کردند ستایش دینشان باعشق وایمان
گر که دیدم نمایشی ازآئین همگانی درنیایش
بود آرام وعمیق در ارائه سپاس وستایش
ستایش خدایشان با گشاده روئی و دلشادی
تا دوربماند از وجودشان دردوغم وناشادی
بجای آورند شکرخدایشان اینچنین درجشنها
با سرودها ترانه ها سازها رقص ها وآوازها
حال یکسدوبیست وچهارهزارپیغمبربه کنار
حدیث هزاران دین وآئین کهنه ونوبه کنار
نیایش آرام وعمیق دینی ادیان درجشنها به کنار
رقص دینی به کنار سرود آئینی به کنار
دین کهنه ونوبه کنار مرام وآئین دیگربه کنار
مهرومیترا به کنار راما و بودا به کنار
هست یک دین درنوع خود ندارد نظیری
دربی تائی این دین تمام ادیان به کنار
این دین بینظیر جمزوری دراسلام است
حزب دارد وچماق “حزبش فقط حزب الله” است
چون حزب اللاهیان صغیرند و روانی
الله وچنین حزب را سرپرست فقط ملا است
دارد این دین مبین قمه گزن دشنه و کارد
در نمایش همگان نیایشی یعنی تظاهرات
درنمایش تظاهرات تعزیه برحسین تشنه لب
سروراین دین مبین هم دین لرزهم دین تب
دست خالی جهت کوفتن سینه وسردرایندین
دست با زنجیر جهت زنجیرزنان شاه دین
دست با کارد وقمه بیاد نهرالقمه برفرق سر
لازم خونی روان جهت علی اکبرشکافته سر
خون وخونریزی با ساطورجهت سنجش دین
خون بیشتربا دین بیشتر با بهشت بیشترین
دارد این دین بینظیرخون وکاه وخاک برسری
درامرنمایش همگان نیایش زنجیروسینه زنی
ناله وشیون که وای شد کشته بن علی ولی الله
بااس اس اسلامی همان نوکران ملا پلید اله
گریۀ بیشتروبیشتروای ازدست شمرستمگر
مرگ بریزید کافربا آه وگریۀ بیشتروبیشتر
چنان اس اس اسلامی با چنین دینی بی نظیر
حاصلش کشتارایرانی از زن و مرد برناوپیر
۱۳۹۳-۰۱-۲۵
۱۳۹۳-۰۱-۲۴
۱۳۹۳-۰۱-۲۳
۱۳۹۳-۰۱-۲۲
پنج نمونه رشد کلیسا در کتاب اعمال رسولان فصل های اول تا یازدهم
پنج نمونه رشد کلیسا در کتاب اعمال رسولان فصل های اول تا یازدهم
چهار. پطرس در شهر قیصریه (اعمال رسولان فصل دهم)
شهر قیصریه در ساحل مدیترانه، در چهل و پنج کیلومتری شمال یافا واقع بود. قیصریه بزرگ ترین و مهم ترین شهر بندری ساحل مدیترانه در فلسطین، مرکز ایالت رومی یهودیه بود. این اولین شهری بود که مسیحیان غیر یهودی و کلیسای غیر یهودی داشت. جمعیت غیر یهودی این شهر بیشتر از یهودیان بود. طبق ادعای یوسفوس (مورخ یهودی) در سال 66 میلادی در قیصریه بیست هزار یهودی زندگی می کرد.
در این شهر یک افسر رومی به نام کرنیلیوس زندگی می کرد که فرمانده هنگی بود معروف به "ایتالیایی". او فرمانده 100 سرباز بود. کرنیلیوس به دین یهود گرویده بود و شخصی خداپرست و پرهیزکار بود و خانواده ای خداترس داشت. او همیشه با سخاوت به فقرای یهودی کمک می کرد و به درگاه خدا دعا می کرد. او مسیحی نبود، اما در جستجوی خدا بود. از این رو خدا پطرس را نزد او فرستاد تا پیغام انجیل را به او برساند. کرنیلیوس نمونه ای است از این که خدا "به آنانی که با دل پاک در جستجوی او باشند، پاداش می دهد" (عبرانیان فصل یازدهم آیه ششم). خدا شناخت کرنیلیوس را کامل کرد. کرنیلیوس سومین افسر رومی است که در عهد جدید به مسیح ایمان می آورد. اولین افسر رومی که سمتی مشابه کرنیلیوس داشت، در شهر کفرناحوم زندگی می کرد. او از مسیح درخواست کرد تا خدمتکار او را شفا دهد (متی فصل هشتم آیات پنجم تا سیزدهم). افسر رومی دیگر در پای صلیب اقرار کرد که مسیح فرزند خداست (متی فصل بیست و هفتم آیه پنجاه و چهارم).
به خاطر جلوگیری از شورش و آشوب ها، لازم بود سربازان رومی برای حفظ صلح در سرتاسر اسرائیل مستقر شوند. از آن جا که رومی ها فاتح بودند، بیشتر آن ها از یهودی ها نفرت داشتند و رابطه دوستانه ای با قوم یهود نداشتند. کرنیلیوس که افسر ارتش بود، در موقعیت دشواری قرار داشت. او نماینده حکومت روم بود، اما در قیصریه زندگی می کرد. طی سال هایی که در اسرائیل بود، خودش مغلوب خدای اسرائیل شده بود. او به خداپرستی معروف بود و مورد احترام یهودیان قرار داشت.
کرنیلیوس طبق سنت یهودیان، سه بار در روز دعا می کرد. چند روز بعد، او این موضوع را با پطرس در میان گذاشت:"در این ساعت، طبق عادت در خانه خود مشغول دعا بودم..." (آیه 30).
یک روز، ساعت سه بعدازظهر، به هنگام دعا، کرنیلیوس در رویا فرشته خدا را دید. فرشته وعده داد که پطرس را برای او خواهد آورد. خدا توسط یک فرشته او را آماده کرد تا هر پیغامی را که پطرس برای او می آورد، بپذیرد. این بدان معنا است که دل او برای پذیرفتن هر آنچه خدا داشت، کاملا باز بود.
از سوی دیگر، پطرس نیز رویایی می بیند که مفهوم آن چنین بود:"او نباید به غیر یهودیان به دیده تحقیر نگاه کند و فکر کند که خدا آن ها را نخواهد بخشید" (آیات سیزدهم تا شانزدهم). این نکته ریشه تاریخی/مذهبی داشت. بعد از تبعید یهودیان به آشور و بابل، به تدریج، رهبران مذهبی یهود، قوانین و تبصره هایی به قانون حیوانات حرام افزودند (این قوانین در متن کتاب مقدس وجود ندارد)، به طوری که یهودیان نتوانند با غیریهودیان بر سر یک سفره بنشینند، چون به اصطلاح "نجس" می شدند. در حقیقت، یهودیان، غیر یهودیان را نجس قلمداد می کردند. در انجیل یوحنا فصل هجدهم آیه بیست و هشتم می خوانیم که عیسی پس از بازجویی به کاخ فرماندار رومی فرستاده شد. یهودیان برای این که نجس نشوند، داخل کاخ نشدند، چون اگر داخل می شدند دیگر نمی توانستند در مراسم مذهبی شرکت کنند. مطابق قوانین یهود، اگر شخص یهودی وارد خانه فردی غیریهودی می شد، نجس می گردید و در نتیجه، نمی توانست در مراسم مذهبی و هم چنین معبد و کنیسه حضور یابد.
خداوند می دانست که این طرز تفکر، مانع اصلی بشارت انجیل به غیریهودیان بود. از این رو، توسط رویایی به پطرس نشان داد که او نباید به غیریهودیان به دیده حقارت نگاه کند و هم چنین خوردن غذاهایی که تا قبل از این رویا، حرام بود، از این به بعد مجاز و بلامانع می باشد (اعمال رسولان فصل دهم). قبل از آن هم مسیح فرموده بود که هیچکس با خوردن چیزی نجس نمی شود. چیزی که انسان را نجس می سازد، سخنان و افکار تلخ و منفی او است (متی فصل پانزدهم آیه یازدهم). مسیح به شاگردانش گفت:"مگر نمی دانید که آنچه می خورید، به روح تان لطمه نمی زند و آن را نجس نمی سازد؟ زیرا خوراک با قلب و روح شما کاری ندارد، بلکه از معده شما عبور می کند و بیرون می رود. (با این گفته، عیسی نشان داد که هر نوع خوراک، پاک و حلال است) (انجیل مرقس فصل هفتم آیات هجدهم و نوزدهم).
مسیحیان یهودی موظف بودند تا پیام انجیل را به غیر یهودیان اعلان کنند. بنابراین، نگرش غلط آن ها درباره خوراک و معاشرت با غیریهودیان ابتدا می بایست اصلاح می گردید. از طرفی، تعداد یهودیان خارج از اسرائیل، آنقدر نبود که در روستاها و شهرک ها بتوان خوراک حلال را تهیه کرد. مبشرین یهودی بایستی در خانه های غیر یهودیان اقامت می کردند و هر غذایی را می خوردند. اگر به خاطر ایمان شان، دستگیر و زندانی می شدند، در زندان از خوراک حلال خبری نبود.
آنچه مسلم است نجات غیر یهودیان مهم تر از احکام مربوط به خوراک حلال بود. خداوند در عیسی مسیح به قیمت گزافی نجات انسان را مهیا نمود. بنابراین، منطقی نبود که به خاطر خوراک، نجات غیریهودیان از قلمرو گناه،هرگز تحقق نیابد.
وقتی پطرس وارد خانه کرنیلیوس شد، در واقع همه احکام یهود را زیر پا گذاشت. پطرس اعتراف کرد که از آمدن به خانه کرنیلیوس احساس راحتی نمی کرده است، اما چون دانست که قلبی مشتاق در آن خانه هست، نمی توانست پیغام خود را از او باز دارد. خدا با پر کردن این خانواده رومی از روح القدس، آن ها را تمام و کمال مورد تایید قرار داد. پطرس دید که چاره ای جز تعمید دادن آن ها ندارد و باید آن ها را با یهودیان مسیحی شده، برابر بداند. با ایمان آوردن کرنیلیوس و خانواده اش به مسیح، خدا نشان داد که پیغام انجیل برای همه است! قدم بعدی که می بایست برداشته می شد، رساندن پیغام انجیل به تمام دنیا بود.
اگرچه کرنیلیوس در قیصریه اقامت داشت، اما احتمالا مدتی بعد به روم بازگشت. بدین سان، ایمان آوردن کرنیلیوس وسیله ای شد برای انتشار انجیل در پایتخت روم.
چهار. پطرس در شهر قیصریه (اعمال رسولان فصل دهم)
شهر قیصریه در ساحل مدیترانه، در چهل و پنج کیلومتری شمال یافا واقع بود. قیصریه بزرگ ترین و مهم ترین شهر بندری ساحل مدیترانه در فلسطین، مرکز ایالت رومی یهودیه بود. این اولین شهری بود که مسیحیان غیر یهودی و کلیسای غیر یهودی داشت. جمعیت غیر یهودی این شهر بیشتر از یهودیان بود. طبق ادعای یوسفوس (مورخ یهودی) در سال 66 میلادی در قیصریه بیست هزار یهودی زندگی می کرد.
در این شهر یک افسر رومی به نام کرنیلیوس زندگی می کرد که فرمانده هنگی بود معروف به "ایتالیایی". او فرمانده 100 سرباز بود. کرنیلیوس به دین یهود گرویده بود و شخصی خداپرست و پرهیزکار بود و خانواده ای خداترس داشت. او همیشه با سخاوت به فقرای یهودی کمک می کرد و به درگاه خدا دعا می کرد. او مسیحی نبود، اما در جستجوی خدا بود. از این رو خدا پطرس را نزد او فرستاد تا پیغام انجیل را به او برساند. کرنیلیوس نمونه ای است از این که خدا "به آنانی که با دل پاک در جستجوی او باشند، پاداش می دهد" (عبرانیان فصل یازدهم آیه ششم). خدا شناخت کرنیلیوس را کامل کرد. کرنیلیوس سومین افسر رومی است که در عهد جدید به مسیح ایمان می آورد. اولین افسر رومی که سمتی مشابه کرنیلیوس داشت، در شهر کفرناحوم زندگی می کرد. او از مسیح درخواست کرد تا خدمتکار او را شفا دهد (متی فصل هشتم آیات پنجم تا سیزدهم). افسر رومی دیگر در پای صلیب اقرار کرد که مسیح فرزند خداست (متی فصل بیست و هفتم آیه پنجاه و چهارم).
به خاطر جلوگیری از شورش و آشوب ها، لازم بود سربازان رومی برای حفظ صلح در سرتاسر اسرائیل مستقر شوند. از آن جا که رومی ها فاتح بودند، بیشتر آن ها از یهودی ها نفرت داشتند و رابطه دوستانه ای با قوم یهود نداشتند. کرنیلیوس که افسر ارتش بود، در موقعیت دشواری قرار داشت. او نماینده حکومت روم بود، اما در قیصریه زندگی می کرد. طی سال هایی که در اسرائیل بود، خودش مغلوب خدای اسرائیل شده بود. او به خداپرستی معروف بود و مورد احترام یهودیان قرار داشت.
کرنیلیوس طبق سنت یهودیان، سه بار در روز دعا می کرد. چند روز بعد، او این موضوع را با پطرس در میان گذاشت:"در این ساعت، طبق عادت در خانه خود مشغول دعا بودم..." (آیه 30).
یک روز، ساعت سه بعدازظهر، به هنگام دعا، کرنیلیوس در رویا فرشته خدا را دید. فرشته وعده داد که پطرس را برای او خواهد آورد. خدا توسط یک فرشته او را آماده کرد تا هر پیغامی را که پطرس برای او می آورد، بپذیرد. این بدان معنا است که دل او برای پذیرفتن هر آنچه خدا داشت، کاملا باز بود.
از سوی دیگر، پطرس نیز رویایی می بیند که مفهوم آن چنین بود:"او نباید به غیر یهودیان به دیده تحقیر نگاه کند و فکر کند که خدا آن ها را نخواهد بخشید" (آیات سیزدهم تا شانزدهم). این نکته ریشه تاریخی/مذهبی داشت. بعد از تبعید یهودیان به آشور و بابل، به تدریج، رهبران مذهبی یهود، قوانین و تبصره هایی به قانون حیوانات حرام افزودند (این قوانین در متن کتاب مقدس وجود ندارد)، به طوری که یهودیان نتوانند با غیریهودیان بر سر یک سفره بنشینند، چون به اصطلاح "نجس" می شدند. در حقیقت، یهودیان، غیر یهودیان را نجس قلمداد می کردند. در انجیل یوحنا فصل هجدهم آیه بیست و هشتم می خوانیم که عیسی پس از بازجویی به کاخ فرماندار رومی فرستاده شد. یهودیان برای این که نجس نشوند، داخل کاخ نشدند، چون اگر داخل می شدند دیگر نمی توانستند در مراسم مذهبی شرکت کنند. مطابق قوانین یهود، اگر شخص یهودی وارد خانه فردی غیریهودی می شد، نجس می گردید و در نتیجه، نمی توانست در مراسم مذهبی و هم چنین معبد و کنیسه حضور یابد.
خداوند می دانست که این طرز تفکر، مانع اصلی بشارت انجیل به غیریهودیان بود. از این رو، توسط رویایی به پطرس نشان داد که او نباید به غیریهودیان به دیده حقارت نگاه کند و هم چنین خوردن غذاهایی که تا قبل از این رویا، حرام بود، از این به بعد مجاز و بلامانع می باشد (اعمال رسولان فصل دهم). قبل از آن هم مسیح فرموده بود که هیچکس با خوردن چیزی نجس نمی شود. چیزی که انسان را نجس می سازد، سخنان و افکار تلخ و منفی او است (متی فصل پانزدهم آیه یازدهم). مسیح به شاگردانش گفت:"مگر نمی دانید که آنچه می خورید، به روح تان لطمه نمی زند و آن را نجس نمی سازد؟ زیرا خوراک با قلب و روح شما کاری ندارد، بلکه از معده شما عبور می کند و بیرون می رود. (با این گفته، عیسی نشان داد که هر نوع خوراک، پاک و حلال است) (انجیل مرقس فصل هفتم آیات هجدهم و نوزدهم).
مسیحیان یهودی موظف بودند تا پیام انجیل را به غیر یهودیان اعلان کنند. بنابراین، نگرش غلط آن ها درباره خوراک و معاشرت با غیریهودیان ابتدا می بایست اصلاح می گردید. از طرفی، تعداد یهودیان خارج از اسرائیل، آنقدر نبود که در روستاها و شهرک ها بتوان خوراک حلال را تهیه کرد. مبشرین یهودی بایستی در خانه های غیر یهودیان اقامت می کردند و هر غذایی را می خوردند. اگر به خاطر ایمان شان، دستگیر و زندانی می شدند، در زندان از خوراک حلال خبری نبود.
آنچه مسلم است نجات غیر یهودیان مهم تر از احکام مربوط به خوراک حلال بود. خداوند در عیسی مسیح به قیمت گزافی نجات انسان را مهیا نمود. بنابراین، منطقی نبود که به خاطر خوراک، نجات غیریهودیان از قلمرو گناه،هرگز تحقق نیابد.
وقتی پطرس وارد خانه کرنیلیوس شد، در واقع همه احکام یهود را زیر پا گذاشت. پطرس اعتراف کرد که از آمدن به خانه کرنیلیوس احساس راحتی نمی کرده است، اما چون دانست که قلبی مشتاق در آن خانه هست، نمی توانست پیغام خود را از او باز دارد. خدا با پر کردن این خانواده رومی از روح القدس، آن ها را تمام و کمال مورد تایید قرار داد. پطرس دید که چاره ای جز تعمید دادن آن ها ندارد و باید آن ها را با یهودیان مسیحی شده، برابر بداند. با ایمان آوردن کرنیلیوس و خانواده اش به مسیح، خدا نشان داد که پیغام انجیل برای همه است! قدم بعدی که می بایست برداشته می شد، رساندن پیغام انجیل به تمام دنیا بود.
اگرچه کرنیلیوس در قیصریه اقامت داشت، اما احتمالا مدتی بعد به روم بازگشت. بدین سان، ایمان آوردن کرنیلیوس وسیله ای شد برای انتشار انجیل در پایتخت روم.
۱۳۹۳-۰۱-۲۱
شعر- عيب رندان مكن، اي زاهد پاكيزه سرشت!
عيب رندان مكن، اي زاهد پاكيزه سرشت!
كه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت.
من اگر نيكم اگر بد، تو برو خود را باش!
هر كسي آن درود عاقبت كار، كه كشت.
گر نهادت همه اين است، زهي پاك نهاد!
ور سرشتت همه اين است، زهي نيك سرشت!
بر عمل تكيه مكن خواجه، كه در روز الست
تو چه داني قلم صنع به نامت چه نوشت؟
نااميدم مكن از سابقة لطف ازل؛
تو چه داني كه پس پرده چه خوب است و چه زشت؟
همه كس طالب يارست، چه هشيار چه مست؛
همه جا خانة عشق است، چه مسجد چه كنشت.
باغ فردوس لطيف است، وليكن زنهار
تا غنيمت شمري ساية بيد و لب كشت!
نه من از خانة تقوا به در افتادم و بس،
پدرم نيز بهشت ابد از دست بهشت.
سر تسليم من و خشت در ميكدهها!
مدعي گر نكند فهم سخنگو سر و خشت!
حافظا! روز اجل گر به كف آري جامي
يكسر از كوي خرابات برندت به بهشت!
حافظ
کاریکاتور ایرانی که فمنیست هارا از عصبانیت به کشتن داد
جدا از تمام انتقادات بايد اين موضوع
را آسيب شناسي كرد كه چگونه يك هنرمند... يك كاريكاتوريست... و يا حتي يك
فرد معمولي چنين موضوعي به ذهنش مي رسد؟... جز آنكه اختلاف طبقاتي فرهنگي
در جامعه امروزي ايران به حدي زياد شده است كه اختلاف طبقاتي اقتصادي و
سياسي را در جيبش گذاشته است... آيا غير از اين است كه عده اي در اين
مملكت شبيه به اين - به اصطلاح- هنرمند و چند برابر شنيع تر فكر مي كنند؟
مطمئنا متجاوزين به عنف در خميني شهر و كاشمر و گلستان و صدها ده و شهر كو
چك و بزرگ ديگر كه شايد هيچوقت به دليل حجب وحياي خانواده ي دختر هويت
شان مشخص نشود، برداشت و تصوري جز اين نداشته اند. يكي از همان متجاوزين
اكنون در خبرگزاري فارس سكني گزيده و اينگونه چراغ سبز براي تجاوزهاي جديد
نشان مي دهد. ما را چه شده است؟
اين گونه تفكرات محصولي جز تجاوز با عنف ندارد.
اما در پاسخ اين كاريكاتوريست - به قول فريدون فرخزاد فاحشه فكري- مانا نيستاني به زيبايي پاسخي دندان شكن دارد. (كاريكاتور زير) اما اين تنها مسكّني است بر دردهامان... چرا كه هيچگاه خواننده اعتقادي فارس نيوز به اين كاريكاتور دست نخواهد يافت.
اين گونه تفكرات محصولي جز تجاوز با عنف ندارد.
اما در پاسخ اين كاريكاتوريست - به قول فريدون فرخزاد فاحشه فكري- مانا نيستاني به زيبايي پاسخي دندان شكن دارد. (كاريكاتور زير) اما اين تنها مسكّني است بر دردهامان... چرا كه هيچگاه خواننده اعتقادي فارس نيوز به اين كاريكاتور دست نخواهد يافت.
۱۳۹۳-۰۱-۲۰
۱۳۹۳-۰۱-۱۹
۱۳۹۳-۰۱-۱۸
اشتراک در:
پستها (Atom)
ترجمه کامل قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ به انگلستان ( Illegal Migration Act 2023) + لینک لجستلیشن
قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ بخش ۳۷ - سال ۲۰۲۳ یک قانون برای تعیین مقررات و ارتباطات مرتبط با حذف افرادی از پادشاهی متحد که به نقض کنترل مه...
-
رادیکال کلام و موسیقی: شاهین نجفی تنظیم، رکورد، میکسینگ: مجید کاظمی هدایت به صفحه دانلود مستقیم (قابلیت دانلود یک جا و ...
-
BBBBC Music: Shahin Najafi Arrangement: Majid Kazemi Cover: Ali Baghban بى بى بى بى بى بى بى بى بى بى بى بى سى جان بى بى بى بى بى بى ...