چرا
خداوند دستور داد که "قتل نکن" (خروج فصل بیستم آیه سیزدهم)، اما او
قانونی را در شریعت وضع می کند که قاتل کشته شود (خروج فصل بیست و یکم آیه
دوازدهم)؟
قتل نه فقط گناه محسوب می شود، بلکه ارتکاب به آن، جامعه را ناامن می سازد. اگر خدا فرمان داد که دزدی نکن، مقصود فقط ارتکاب گناه نبود، بلکه در جامعه ایجاد هرج و مرج می شود. اگر خدا فرمود که زنا نکن، یعنی نه فقط زنا گناه است، بلکه روابط زن و شوهر را نابود می کند و بچه های طلاق و یا بی سرپرست به جامعه تحویل داده می شوند. آسیب شناسی زنا (خیانت به همسر) بسیار عمیق و معمولا غیر قابل جبران است.
این احکام و فرامین از آن رو صادر شد که بدانیم هر کاری که می کنیم عواقبی در پی دارد. بنابراین، خیلی مهم است که قبل از آن که دست به کاری بزنیم، خوب بیندیشیم و عواقب و پیامدهای آن را در نظر بگیریم. راجع به کارهایی که می خواهید امروز انجام دهید، خوب فکر کنید و ببینید که در دراز مدت چه عواقبی دارد.
فرمان "قتل نکن" محدود است به روابط شخصی و جلوگیری از ناامنی در سطح جامعه. در اجتماعی که نه نیروی پلیس و نه دستگاه قضایی وجود داشت، چنین قانونی از انتقام شخصی جلوگیری می نمود. اگر این قانون نبود، افراد قوی، ضعیفان را در مقابل کوچک ترین خطا، خرد می کردند. بدیهی است که قانون خروج فصل بیستم آیه دوازدهم، صرفا رهنمودی بود برای قضات، نه این که به عنوان معیار روابط شخصی به کار برود. این قانون باعث می شد مجازات با نوع جرم متناسب باشد. زمان جنگ نیز شرایط ویژه خود را دارد: دشمن کاملا بی رحم است و دفاع امری ضروری است.
قتل نه فقط گناه محسوب می شود، بلکه ارتکاب به آن، جامعه را ناامن می سازد. اگر خدا فرمان داد که دزدی نکن، مقصود فقط ارتکاب گناه نبود، بلکه در جامعه ایجاد هرج و مرج می شود. اگر خدا فرمود که زنا نکن، یعنی نه فقط زنا گناه است، بلکه روابط زن و شوهر را نابود می کند و بچه های طلاق و یا بی سرپرست به جامعه تحویل داده می شوند. آسیب شناسی زنا (خیانت به همسر) بسیار عمیق و معمولا غیر قابل جبران است.
این احکام و فرامین از آن رو صادر شد که بدانیم هر کاری که می کنیم عواقبی در پی دارد. بنابراین، خیلی مهم است که قبل از آن که دست به کاری بزنیم، خوب بیندیشیم و عواقب و پیامدهای آن را در نظر بگیریم. راجع به کارهایی که می خواهید امروز انجام دهید، خوب فکر کنید و ببینید که در دراز مدت چه عواقبی دارد.
فرمان "قتل نکن" محدود است به روابط شخصی و جلوگیری از ناامنی در سطح جامعه. در اجتماعی که نه نیروی پلیس و نه دستگاه قضایی وجود داشت، چنین قانونی از انتقام شخصی جلوگیری می نمود. اگر این قانون نبود، افراد قوی، ضعیفان را در مقابل کوچک ترین خطا، خرد می کردند. بدیهی است که قانون خروج فصل بیستم آیه دوازدهم، صرفا رهنمودی بود برای قضات، نه این که به عنوان معیار روابط شخصی به کار برود. این قانون باعث می شد مجازات با نوع جرم متناسب باشد. زمان جنگ نیز شرایط ویژه خود را دارد: دشمن کاملا بی رحم است و دفاع امری ضروری است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر