۱۳۹۳-۰۷-۰۸
۱۳۹۳-۰۷-۰۷
۱۳۹۳-۰۷-۰۶
۱۳۹۳-۰۷-۰۵
جوک های انقلابی - سری سوم
چند
تا بسیجی میرن عروسی، عرق میخورن مست میشن، بعد یکی از بسیجی هارو جو
میگیره، میره میکروفون رو از دست خواننده ارکستر میگیره، میخونه، "میخوام
که با بوسه گل لبات رو پر پر کنم"؛ بعد بقیه بسیجی ها بهش چپ چپ نگاه
میکنن، جا میخوره میگه "گلهای پر پر شده رو فدای رهبر کنم..."
از یه آقایی میپرسن عامل اصلی فساد، فقر، معتاد شدن جوونها چیه؟ میگه نمیدونم والله، ولی ایشالله اون یکی دستش هم چلاغ بشه مرتیکه سید الاغ پیغمبر.
خامنه ای میره دوبی برای حال گیری، برای آقای رفسنجانی ریش تراش میاره، رفسنجانی هم میره دوبی برای حال گیری برای آقای خامنه ای پلی استیشن میاره.
از یه آقایی میپرسن عامل اصلی فساد، فقر، معتاد شدن جوونها چیه؟ میگه نمیدونم والله، ولی ایشالله اون یکی دستش هم چلاغ بشه مرتیکه سید الاغ پیغمبر.
خامنه ای میره دوبی برای حال گیری، برای آقای رفسنجانی ریش تراش میاره، رفسنجانی هم میره دوبی برای حال گیری برای آقای خامنه ای پلی استیشن میاره.
یه
روضه خون میره بالای منبر، بعد متوجه میشه که دفترچه روضه شو یادش رفته
بیاره، به پسرش که توی جمع بوده میگه پسر جان برو اون دفترچه روضه من رو از
خونه بیار، از قضا زن این روضه خون خیاط بوده و بچه اشتباهاً دفترچه مادرش
رو میاره. روضه خوان میگه مردم هرچی من گفتم بعدش بگید ابوالفضل ابوالفضل!
بعد شروع میکنه میگه.
دور کمر اعظم خانم.
ابوالفضل ابوالفضل
دور پاچه اصغر آقا.
ابوالفضل ابوالفضل
عرض خشتک حاج ولی الله
ابوالفضل ابوالفضل
یه حزب اللهیه اسم بچه اش رو میگذاره مهدی، تا آخر عمر دنبالش میگرده...
دور کمر اعظم خانم.
ابوالفضل ابوالفضل
دور پاچه اصغر آقا.
ابوالفضل ابوالفضل
عرض خشتک حاج ولی الله
ابوالفضل ابوالفضل
یه حزب اللهیه اسم بچه اش رو میگذاره مهدی، تا آخر عمر دنبالش میگرده...
یه بسیجی میخواست عروسک بخره به صاحب مغازه میگه ببخشید آقا قیمت این خواهرمون چنده؟
یه آقایی میره مکه، بعد که برمیگرده میگن خوب چه خبر بود؟ میگه هیچی بابا خدا خونه نبود همه پشت در مونده بودن...
به یه آقایی میگن شما میدونی حجر الاسود چیه؟
میگه بله همسایه پایینیمونه یه بچه سپاهیه، عرق میخوره...
بعد بهش میگن بابا دیوانه حجر الاسود یک سنگه سیاهه تو مکه
طرف میگه، جدی میگی؟ این بشر اینقدر کفر گفت و عرق خورد که سنگ شد!
میگه بله همسایه پایینیمونه یه بچه سپاهیه، عرق میخوره...
بعد بهش میگن بابا دیوانه حجر الاسود یک سنگه سیاهه تو مکه
طرف میگه، جدی میگی؟ این بشر اینقدر کفر گفت و عرق خورد که سنگ شد!
یه آقایی میره مکه، سرش رو میکنه تو حجر الاسود، سرش گیر میکنه، میگه خدایا غلط کردم ول کن
از یه بسیجی میپرسن مارک کفشت چیه؟ میگه دکتر چمران (دکتر مارتین یک مارک معروف کفش است)
یه بسیجیه نماز قضا زیاد داشته، زیر سجاده اش کاربن میگذاره.
به یه پاسداره میگن سه تا اسم بگو آخرش الله باشه، میگه روح الله، عین الله، سیندرالله
یه آخونده اسم بچه اش رو میگذاره حسین، هر دقیقه به بچه اش میگه، بابا جان، تشنه ات نیست؟
به
یه بسیجیه میگن یه حدیث بگو، میگه ابدو بدوووووو دووووو دووووو لا
لااااااا، میگن این چه حدیثی بود؟ میگه این حدیث از حضرت علی اصغر روایت
شده.
خمینی توی ایران میره روی منبر، میگه لکن!!!!! همه میزنن زیر گریه، شاکی میشه میگه خفه شید دیگر! شاید ایندفعه خنده دار باشد!
رضا
زاده تصمیم میگیره وزنه 1000 کیلویی بلند کنه، حضرت ابوالفضل بهش زنگ
میزنه میگه ایندفعه دیگه رو من حساب نکن ها! هر چیزی حدی داره!
یک بسیجی موبایل منشی دار میخره، پیغامشو میذاره "لطفا بعد از شنیدن سوره بقره، پیغام خود را بگذارید"
یه
یارو عادت داشته زنگ مسجد رو میزده فرار میکرده، یه آخونده پشت در می
ایسته که وقتی که زنگ زده میشه مچ این بابارو بگیره، زنگ به صدا در میاد و
آخوند بلافاصله در رو باز میکنه، طرف دستپاچه میشه میگه به به به ببخشید،
با جبرعیل کار داشتم، خونه هستن؟
یه بابایی داشتته تو پارتي هلکوپتري مي زده ، يهو بسيجي رو جو مي گيره با آرپيچي ميزنتش!!!!!!!!
یه بابایی میخواسته حاجتش براورده شه میگه یا امام رضا! قربون دو دست بریده ات! کی ظهور میکنی؟
خامنه ای رفته بود بم با لباس شخصی رفته بود، میدونید چرا؟ دنبال دست طبیعی برای خودش میگشت!
از
علی دایی میپرسند نظرت راجع به بازی با عربستان چیه؟! علی دایی میگه والله
اینها خیلی آدمهای مذهبی ای هستند، ما هرچی بهشون فحش میدادیم اونها قرآن
میخوندن!
یه حاجی بازاریه هیئت میزنه روز عاشورا روی در هیئت مینویسه به علت شهادت امام حسین هیئت تعطیل است.
در
خونه ملا نصر الدین رو دزد میبره، ملا میره در مسجد رو میدزده، مردم
میگویند احمق چرا در مسجد رو دزدیدی؟ جواب میده! فقط خدا میدونه در خونه من
رو کی دزدیده، بیاد دزد رو تحویل بده در خونش رو تحویل بگیره!
یه
بسیجیه داشته از یه جایی رد میشده یه گاوه میگه
مااااااااااااااااااااااااااااااااااا! بسیجیه میگه
مااااااااااااااااشاهلله حزب الله!
یه بسیجیه از دهات پا میشه میاد تهران، به یک دختر خوشگل میرسه، میگه ببخشید خواهر، این دوست دختر که میگویند شمایید؟
۱۳۹۳-۰۷-۰۴
۱۳۹۳-۰۷-۰۳
۱۳۹۳-۰۷-۰۲
۱۳۹۳-۰۷-۰۱
شاعر تمام شده
ماه چندم سال ۸۹ بود یادم نیست.قرار شد کار را برای تست در استودیو بخوانم و فقط ببینیم چطور صدا می دهد .من بودم و بابک و سعید…با گیتاری که از آن من نبود خواندم و از یک جایی دیگر نفهمیدم چه شد…کلام مهدی استخوانم را نشانه گرفت و تمام چشم های زندگی ام مانند زمانی که آدم میمیرد از مقابلم گذشت.من گریه می کردم و مادرم محکم ایستاده بود و ساک کوچکم را می بست. باز پشت شیشه ی باران زده اتوبوس به آنها نگاه کردم که برایم دست تکان می دادند که یعنی تمام شد…برو برو…دیدم اشک هایم روی گیتار و شعر می ریزد.کجای شعر بودم؟به گریه در وسط شعرهایی از سعدی/به چای خوردن تو پیش آدم بعدی…بچه ها
اشاره کردند قطع کنیم؟ سر تکان دادم و ادامه دادم…دوباره برمی گردم به شهر لعنتی ام…
۱۳۹۳-۰۶-۳۱
۱۳۹۳-۰۶-۳۰
۱۳۹۳-۰۶-۲۹
جوک های انقلابی - سری دوم
دختر بسيجيه داشته عروسي مي كرده عاقد مي پرسه وكيل هستم؟دختره مي گه با اجازه مقام معظم رهبري بعععععله!!!!!!
یارو پا میشه میره حرم امام رضا، میگه امام رضا جان؟ تو با این همه طلا چرا آخه هشتم شدی؟
يه
روز يه گوسفند رو لباس ملا تنش ميكونن و ميفرستنش تو هواپيما و يه تسبيه
هم دستش ميزارن.در وسط راه گوسفنده بيچاره كنترل خود را از دست ميده و نخود
ازش بيرون ميياد.ويكي ار مسافران كه شاهد اين ماجرا بود داد ميزنه :حاجي
حاجي تسبيهت پاره شود
ميدونيد سيد علي شيره اي (مقام معظم رهبری) چرا بر عکس خيلي از آخوندها چاق نيست و وزن اضافي چنداني نداره؟!چون يک دستي غذا ميخوره!
شنيديدكه وصيت نامه حسين فهميده رو پيدا كردنوقتي خوندنش ميبينن توش نوشته كه: از ما كه گذشت ولي شما براي تانكاتون بوق بزارين
...
اگر
پسری به دختری به پسری بگوید جگرت را بخورم مکروه است! اگر پسری به دختری
بگوید جگرت را بخورم حرام است! اما اگر پسری به دختری یا دختری به پسری یا
پسری به پسری یا دختری به دختری بگوید انشاء الله جگرت را بخورم، حلال است،
چون فی سبیل الله بوده!
روزی
عده ای خری را جلوی مسجد کتک میزدند، شخصی که از آنجا رد میشد جلو آمد و
گفت بابا این زبان بسته را برای چی انقدر میزنید؟ مسلمانان گفتند این جانور
نفهم آمده بود توی مسجد! شخص میگوید خب تقصیر خودش نیست که بدبدخت خر است
دیگه! نمیفهمه! مگه من که میفهمم توی مسجد میام؟!
!
زیرکی را گفتند اسلام چگونه دینیست؟بگفتا عجیب دینیست ، که چون در آن وارد شوی سر آلتت را ببرند و چون از آن خارج شوی سر خودت را.
یه
بابایی ميره ميوه فروشي ميگه: آقا بي زحمت يه كيلو انگور بده. فروشنده
هم ازون آدمهاي مذهبي بوده، ميگه: نگو انگور، بگو ميوه بهشتي! بعد اون بابا
ميگه: آقا دو كيلو هم سيب بدين. يارو ميگه: نگو سيب، بگو جمال محمد! بعد
تركه بادمجون ميخواسته، ميگه: بي زحمت يه كيلو هم كيـــرِ بلال حبشي
بدين!!!
آقای خامنه ای بعد از اینکه دستش رو
از دست میده، دیگه نمیتون عمل خداپسندانه استبراء رو انجام بده، از یکی از
سربازان خواهش میکنه که براش همیشه این عمل رو انجام بده. بعد
از مدتی نماینده خدا بر روی زمین به این برادر سرباز میگه، اخوی نمیشه وقتی
استبراء میکنی این انگشتر لعنتی ات رو در بیاری؟ برادر میگه حاج آقا این
انگشتر نیست ساعتمه.
يك سري عليآقا مريض ميشه و خلاصه و هرچي دكتر و دوا-درمون از اروپا و ژاپن ميارن افاقه نميكنه و ديگه داشته رو به قبله ميشده كه يك دكتر هندي ميگه اگه پونصد گرم مورچة نر پيدا كنيد، من ميتونم يك دوا درست كنم كه خوبش كنه. ولي بايد مواظب باشيد، چون اگه قاطيش مورچة ماده باشه دوا تاثيرش رو از دست ميده. خلاصه بسيج و سپاه و باقي علافهاي مملكت ميريزن تو خيابون دنبال مورچة نر، ولي هرچي ميگيردن مورچهاي كه بشه با از نر بودنش مطمئن بود پيدا نميكنند. خلاصه ديگه كمكم ناآميد شده بودن، كه آقایی با نيم كيلو مورچة نر مياد خدمت علي آقا. علي آقا كلي خوشحال ميشه، ميگه: از كجا فهميدي اينا نرن؟ آقاهه ميگه: ايلده كاري نداشت. رفتم كنار سوراخ مورچهها، هر مورچهاي كه رد ميشد بهش ميگفتم: آقا مريضه؛ اونايي كه ميگفتن به تخمم رو ميگرفتم!!!
يك سري عليآقا مريض ميشه و خلاصه و هرچي دكتر و دوا-درمون از اروپا و ژاپن ميارن افاقه نميكنه و ديگه داشته رو به قبله ميشده كه يك دكتر هندي ميگه اگه پونصد گرم مورچة نر پيدا كنيد، من ميتونم يك دوا درست كنم كه خوبش كنه. ولي بايد مواظب باشيد، چون اگه قاطيش مورچة ماده باشه دوا تاثيرش رو از دست ميده. خلاصه بسيج و سپاه و باقي علافهاي مملكت ميريزن تو خيابون دنبال مورچة نر، ولي هرچي ميگيردن مورچهاي كه بشه با از نر بودنش مطمئن بود پيدا نميكنند. خلاصه ديگه كمكم ناآميد شده بودن، كه آقایی با نيم كيلو مورچة نر مياد خدمت علي آقا. علي آقا كلي خوشحال ميشه، ميگه: از كجا فهميدي اينا نرن؟ آقاهه ميگه: ايلده كاري نداشت. رفتم كنار سوراخ مورچهها، هر مورچهاي كه رد ميشد بهش ميگفتم: آقا مريضه؛ اونايي كه ميگفتن به تخمم رو ميگرفتم!!!
ميکن احمدي نژاد دستور داده قيمت شير رو 10 % ببرن بالا بعد ازش ميبرسن جرا اين دستور رو داديد
ميکه به خاطر حمايت از کاو هايي که بهم راي دادند.
ميکه به خاطر حمايت از کاو هايي که بهم راي دادند.
یه
بسیجی میمیره اون دنیا، به دلیل خدمت به نظام و مطیع رهبر بودن میگن میری
بهشت، داشته میرفته طرف بهشت، از پشت شیشه میبینه احمدی نژاد داره با جنیفر
لوپز نزدیکی (!) میکنه، میگه آقا اینجا کجاست؟ فرشته ها بهش میگن اونجا
جهنمه، بسیجیه میگه، اهه! اونجا باحالتره انگار، منم میخوام برم جهنم،
بیخیال بهشت، فرشته ها بهش میگن، نه ما داریم در اصل جنیفر لوپز رو عذاب
میکنیم.
.
برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن
که علی زن در در آید، تورو آنچنان بگاید
که دگر هیچ گدایی در آن خانه نیاید!
برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن
که علی زن در در آید، تورو آنچنان بگاید
که دگر هیچ گدایی در آن خانه نیاید!
۱۳۹۳-۰۶-۲۸
۱۳۹۳-۰۶-۲۷
۱۳۹۳-۰۶-۲۶
۱۳۹۳-۰۶-۲۵
۱۳۹۳-۰۶-۲۴
۱۳۹۳-۰۶-۲۳
۱۳۹۳-۰۶-۲۲
۱۳۹۳-۰۶-۲۱
جوک های انقلابی - سری اول
یه قزوینیه آخوند میشه ازش میپرسند این چه کار زشتی بود کردی؟ میگه شنیده بودم مردم به آخوندا پشت کردن
!
!
امام جمعه رشت بچه دار میشه سازمان مجاهدین خلق مسئولیتش رو بر عهده میگیرن
.
.
يه روز خامنه اي و خميني و رفسنجاني يه دختر از خيابون بلند مي كنن مي گن بريم حال كنيم. خلاصه تو خونه بعد از كلي تعارف اول خميني مي ره تو اتاق وقتي مياد بيرون مي گه اه اين چي بود بتول خودم خيلي بهتره. بعد خامنه اي مي ره تو ,مي ياد مي گه :اه زن خودم خيلي بهتره . رفسنجاني مي ره تو مي ياد مي گه : راس مي گه بابا بتول خيلي بهتره!!
يه روز خامنه اي و خاتمي و رفسنجاني داشتن با ماشين مي رفتن يه كوري رو ميبيننسوار ميكنن به كوره ميگن مارو مي شناسي ؟كوره يه دستي ميكشه صورت خامنه اي ميگه اين با اين ريشاي در هم برهم خامنه ايهرو صورت خاتمي هم دست ميكشه ميگه اين با اين محاسن مرتبش حتما خاتميه نوبت اكبرشاه (همون رفسنجاني خودمون)ميشه , كوره يه دستي به صورت رفسنجاني ميكشه ميگه كونكشا خانومم كه سوار كردين...
روزی مادر اكبرشاه مي آيد خانه به اكبر مي گويد ننه خدا خيرت بده كه مشكل مسكن جوانان را حل كردي .طرف مي پرسه چطور ننه . جواب ميده آخه آلان كه ميومدم خونه تمام جوانان با ماشين جلويم مي ايستادند مي گفتند خانم خونه خاليم داريم
يه روز يكي از برادران دلاورمرد بسيجي كه در زمان دفاع مقدس شيميايي شده بوده، ميره دم در بيت معظم رهبري!زنگ ميزنه، خانم معظم مقام معظم رهبري در رو باز ميكنه..برادر بسيجي با اون صداي گرفته شيميايش ميگه، سلام عليكم و رحمت الله، بسم الله القاسم الجبارين، حضرت آيت الله العظما سيد علي خامنه اي در منزل تشريف دارند؟خانم معظم مقام معظم رهبري هم كه نميدونسته طرف شيمياييه و صداش اصولا كم هست، بر ميگرده و با صداي آهسته ميگه، نه!!! بيا بريم تو تا كسي نفهميده
یکبار حضرت بتول به حضرت امام میگه، روحی! تو این همه چیز میز به نام خودت کردی، بیمارستان، خیابان، بزرگراه، بنیاد و ... بی انصاف چرا هیچ چیزی به نام من نمیکنی؟ یه خیابونی، کوچه ای چیزی آخه! حضرت امام میفرمایند لکن خفه ضعیفه! اگر خیابان به نام تو کنیم، این ملت به راننده تاکسی ها میگویند، "20 تومن تا ته بتول"! جواب خدا را چه بدهیم؟
آقا ,يارو جانباز بود بعد از جنگ بردنش واسه يك برنامه بخاطر تجليل و مصاحبه.از يارو پرسيدند .جناب شما 8-7 سال جبهه بوديد كدوم قسمت مشغول جهاد بوديد؟يارو گفت:والله ما زرشك پاك مي كرديم.بهش گفتند :يعني داخل آشپزخونه بوديد؟گفت:نه,اين تابلوهايي بود كه روش نوشته بود كربلا ما دارييم مي آييم.اينها رو هي زيرش مي نوشتند زرشك ,ما مسوول بوديم كه اين زرشكارو پاك كنيم.مصاحبه گر ميگه عجب.ميشه حالا در مورد امدادهاي غيبي صحبت كنيد واينكه آيا شما هم امدادغيبي ديديد؟يارو ميگه.اي, ي چيزايي مي ديديم.مثلا ايستاده بوديم خمپاره مي اومد ميخورد كنارموني دفعه چند نفر از اطرافمون غيب ميشدند.مصاحبه گر مي فهمه يارو چت ميزنه.واسه دك كردنش بهش ميگه به عنوان آخرين سوالآيا شما در جبهه ايثارهم كرديد؟يارو ميگه:والله ما عيسي اونجا نداشتيم ,اما يكي بود اسمش موسي بود گهگاهي بچه ها مي كردنش.
يه روز خامنه اي و خاتمي و رفسنجاني داشتن با ماشين مي رفتن يه كوري رو ميبيننسوار ميكنن به كوره ميگن مارو مي شناسي ؟كوره يه دستي ميكشه صورت خامنه اي ميگه اين با اين ريشاي در هم برهم خامنه ايهرو صورت خاتمي هم دست ميكشه ميگه اين با اين محاسن مرتبش حتما خاتميه نوبت اكبرشاه (همون رفسنجاني خودمون)ميشه , كوره يه دستي به صورت رفسنجاني ميكشه ميگه كونكشا خانومم كه سوار كردين...
روزی مادر اكبرشاه مي آيد خانه به اكبر مي گويد ننه خدا خيرت بده كه مشكل مسكن جوانان را حل كردي .طرف مي پرسه چطور ننه . جواب ميده آخه آلان كه ميومدم خونه تمام جوانان با ماشين جلويم مي ايستادند مي گفتند خانم خونه خاليم داريم
يه روز يكي از برادران دلاورمرد بسيجي كه در زمان دفاع مقدس شيميايي شده بوده، ميره دم در بيت معظم رهبري!زنگ ميزنه، خانم معظم مقام معظم رهبري در رو باز ميكنه..برادر بسيجي با اون صداي گرفته شيميايش ميگه، سلام عليكم و رحمت الله، بسم الله القاسم الجبارين، حضرت آيت الله العظما سيد علي خامنه اي در منزل تشريف دارند؟خانم معظم مقام معظم رهبري هم كه نميدونسته طرف شيمياييه و صداش اصولا كم هست، بر ميگرده و با صداي آهسته ميگه، نه!!! بيا بريم تو تا كسي نفهميده
یکبار حضرت بتول به حضرت امام میگه، روحی! تو این همه چیز میز به نام خودت کردی، بیمارستان، خیابان، بزرگراه، بنیاد و ... بی انصاف چرا هیچ چیزی به نام من نمیکنی؟ یه خیابونی، کوچه ای چیزی آخه! حضرت امام میفرمایند لکن خفه ضعیفه! اگر خیابان به نام تو کنیم، این ملت به راننده تاکسی ها میگویند، "20 تومن تا ته بتول"! جواب خدا را چه بدهیم؟
آقا ,يارو جانباز بود بعد از جنگ بردنش واسه يك برنامه بخاطر تجليل و مصاحبه.از يارو پرسيدند .جناب شما 8-7 سال جبهه بوديد كدوم قسمت مشغول جهاد بوديد؟يارو گفت:والله ما زرشك پاك مي كرديم.بهش گفتند :يعني داخل آشپزخونه بوديد؟گفت:نه,اين تابلوهايي بود كه روش نوشته بود كربلا ما دارييم مي آييم.اينها رو هي زيرش مي نوشتند زرشك ,ما مسوول بوديم كه اين زرشكارو پاك كنيم.مصاحبه گر ميگه عجب.ميشه حالا در مورد امدادهاي غيبي صحبت كنيد واينكه آيا شما هم امدادغيبي ديديد؟يارو ميگه.اي, ي چيزايي مي ديديم.مثلا ايستاده بوديم خمپاره مي اومد ميخورد كنارموني دفعه چند نفر از اطرافمون غيب ميشدند.مصاحبه گر مي فهمه يارو چت ميزنه.واسه دك كردنش بهش ميگه به عنوان آخرين سوالآيا شما در جبهه ايثارهم كرديد؟يارو ميگه:والله ما عيسي اونجا نداشتيم ,اما يكي بود اسمش موسي بود گهگاهي بچه ها مي كردنش.
يك روز يه عربه مي ره پيش دكتر مي گه : آقاي دكتر .. كيرم درد مي كنه دكتر مي گه : كير چيه عزيزم ... بگو عضومعربه مي گه : دستت درد نكنه آقاي دكتر ... يعني ما 5 ساله كير بسيجيم.."
بود يك جوان مومن و پارسافقط اهل قرآن و اهل دعاروح اله خميني را نام بود و جدش پيغمبر اسلام بودبه فيضيه شد سالها اين جوانبياموخت انواع علم و زمانبدانست كه باطل شود هر نماز به گوزيدن و گاه راز و نيازبياموخت احكام خوب لواطكه بس بود شيرين چو آب نباتبراي يبوست بخوان اين دعاچو داري اسهال بگو آن ثنا
جعبه سیاه حسین فهمیده رو پیدا میکنن، بررسیش میکنن میبینن آخرین لحظاتی که داشته کشته میشده میگفته، هل نده حاجی! جون مادرت هل نده! بی شرف هل نده! ای مادر قحبه
!
بود يك جوان مومن و پارسافقط اهل قرآن و اهل دعاروح اله خميني را نام بود و جدش پيغمبر اسلام بودبه فيضيه شد سالها اين جوانبياموخت انواع علم و زمانبدانست كه باطل شود هر نماز به گوزيدن و گاه راز و نيازبياموخت احكام خوب لواطكه بس بود شيرين چو آب نباتبراي يبوست بخوان اين دعاچو داري اسهال بگو آن ثنا
جعبه سیاه حسین فهمیده رو پیدا میکنن، بررسیش میکنن میبینن آخرین لحظاتی که داشته کشته میشده میگفته، هل نده حاجی! جون مادرت هل نده! بی شرف هل نده! ای مادر قحبه
!
به یه آخونده میگن بلدی به انگلیسی از 1 تا 10 بشماری؟
میگه بله، One, Two, Three,Four نعوذ بالله، sex
میگه بله، One, Two, Three,Four نعوذ بالله، sex
طرح برخورد با توهین به خمینی به «کمیسیون عالی امنیت» رسید
رئیس پلیس فتای نیروی انتظامی ایران خبر داد که در آخرین جلسه کمیسیون
عالی امنیت کشور نامههایی به دو سازمان ابلاغ شده برای شناسایی و برخورد
با افرادی که، به گفته او، در شبکههای اجتماعی به آیتالله خمینی «توهین»
میکنند. به گفته این مقام، پیامهای خصوصی ایرانیها در وایبر و واتساپ
قابل کنترل است
.
منظور این فرمانده پلیس از «کمیسیون عالی امنیت» میتواند «كميسيون عالی
امنيت فضای مجازی» باشد. این کمیسیون زیر نظر شورای عالی فضای مجازی که به
فرمان آیتالله علی خامنهای تشکیل شد فعالیت میکند
.
به گزارش خبرگزاری نسیم، کمال هادیانفر، رئیس پلیس فتا، روز جمعه، ۲۱
شهریور، گفت: «شناسایی کسانی که منشاء انتشار پیامهای توهینآمیز به امام
خمینی هستند روال خودش را طی میکند، ولی در حال حاضر مرکز ملی کمیسیون
تعیین مصادیق مجرمانه در این زمینه مسئول است
.»
اشاره این مقام پلیس ایران به لطیفههایی است که در چند هفته اخیر با
ترجیعبند «صفات بارز امام» درباره آیتالله خمینی در شبکههای اجتماعی
میان کاربران ایرانی رد و بدل میشود.
وی اضافه کرد: «در آخرین جلسه کمیسیون عالی امنیت... نامهای به دو
سازمان در این زمینه ابلاغ شد که به طور جد با این پدیده برخورد شود و سایر
دستگاههای امنیتی نیز این اقدام را انجام میدهند
.»
رئیس پلیس فتای نیروی انتظامی اشارهای به نام دو سازمان مخاطب نامهها نکرده است.
سخنان آقای هادیانفر ده روز پس از آن بیان میشود که اسماعیل احمدی
مقدم، فرمانده کل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، روز سهشنبه، ۱۱ شهریور، تهدید کرد که با «توهین» به آیتالله خمینی در فضای مجازی برخورد پلیسی و قضایی خواهد شد.
رئیس پلیس فتای نیروی انتظامی در ادامه سخنان خود مدعی شده است که
پیامهای خصوصی افراد در اپلیکیشنهایی چون وایبر و واتساپ توسط پلیس فتا
«قابل کنترل است
».
وی در همین زمینه به دستگیری افردی اشاره کرده است که به گفته او منشاء
شایعه موضوع جریمههای رانندگی و آسپرین بوده و اولین کسانی بودهاند که
این موضوعات را در فضای مجازی منتشر کردهاند.
در چند هفته اخیر رد و بدل شدن لطیفههایی درباره آیتالله خمینی،
بنیانگذار جمهوری اسلامی، در شبکههای اجتماعی تلفن همراه در ایران از
جمله در وایبر و ایجاد صفحاتی در وبسایت فیسبوک در این باره واکنشهای
متفاوتی در فضای مجازی و رسانههای ایران به دنبال داشته است
.
برخی از کاربران صفحات اجتماعی از این اقدام استقبال و اقدام به بازنشر
این لطیفهها در سطح وسیع کرده و در مقابل برخی از شخصیتهای سیاسی و
وبسایتهای خبری این گمانه را مطرح کرده بودند که انتشار «حجم قابل توجه»
لطیفه درباره آیتالله خمینی زمینهسازی برای فیلتر شدن وایبر است
.
در همین زمینه در برخی از صفحات فیسبوک نیز نامهای منتسب به سپاه
پاسداران خطاب به وزیر ارتباطات در دولت حسن روحانی برای فیلترینگ شبکههای
اجتماعی تلفن همراه منتشر شده است.
نامهای که، به نوشته خبرگزاری دولتی ایرنا، دارای غلطهای تایپی و محتوایی است.
همین خبرگزاری روز ۹ شهریور در گزارشی بدون نام بردن از سپاه پاسداران
به نقل از محمود واعظی، وزیر ارتباطات، این نامه را جعلی خواند
.
وبسایت جماران که زیر نظر موسسه تنظیم و نشر آثار آیتالله خمینی اداره
میشود نیز راه افتادن موجی از این لطیفهها در شبکههای اجتماعی را
«مشکوک» توصیف کرده است.
۱۳۹۳-۰۶-۲۰
۱۳۹۳-۰۶-۱۹
۱۳۹۳-۰۶-۱۷
يگانه راه رستگاری
حدود يکهزار و هشتصد سال قبل از ميلاد مسيح، يعقوب پيامبر در خواب نردبانی را ديد که برزمين برپا شد.
آن نردبان سرش به آسمان میرسيد و فرشتگان خدا بر آن صعود و نزول
میکردند (سفر پيدايش ٢٨ : ١٢). نردبانی که يعقوب در خواب مشاهده کرد و
زمين را به آسمان متصل مینمود، همانند راه مستقيمی است که به خدا منتهی
میگردد. پيامبران اين راه را از دور ديدند و ايمان داشتند که روزی بين
انسان گناهکار و خدای مقدس چنين راهی برقرار خواهد شد.
عيسی مسيح يگانه راه رستگاری
عيسی مسيح، تنها راهی است که به خدا منتهی میشود و همانند نردبانی که
يعقوب در خواب ديد، زمين را به آسمان متصل نموده است. انبياء با هدايت روح
خدا در باره او پيشگوئی نمودند و مسيح برطبق پيشگوئيهای انبياء از باکره
متولد شد، به خاطر گناه بشر بر روی صليب مرد، در روز سوم با بدنی غيرفانی و
پرجلال دوباره زنده گشت و سپس به عالم بالا برده شد و در عاليترين جايگاه
افتخار نشست.
عيسی مسيح، يگانه راه رستگاری میباشد. کلام
خدا میفرمايد: "در هيچکس ديگر، رستگاری نيست و در زير آسمان هيچ نامی جز
نام عيسی به مردم عطا نشده است تا بوسيله آن نجات يابيم" (کارهای رسولان ٤:
١٢). مابين خدای حقيقی و انسان يک راه بيشتر وجود ندارد و اين راه، عيسی
مسيح میباشد. مسيح فرمود: "من راه و راستی و حيات هستم، هيچکس جز بوسيله
من نزد پدر نمیآيد" (يوحنا ١٤: ٦). مسيح از ازل با خدا بود و در ماهيت و
ذات کاملاً با خدا همانند میباشد. اما او برای رستگار نمودن انسان، جلال و
شکوه آسمانی خود را کنار گذاشت و به شکل انسان در ميان ما زندگی کرد.
مسيح، خدای ناديده را بطور کامل آشکار کرد و با مرگ خود بر صليب، جريمه
گناه جهانيان را پرداخت نمود. شخصيت منحصر بفرد مسيح، از دو طبيعت کامل
الهی و انسانی برخوردار است. مسيح، انسان کامل و خدای کامل میباشد، بهمين
علت او تنها واسطه در ميان خدا و انسان است.
چطور میتوان رستگار شد؟
ابتدا بايد با فروتنی بپذيريم که گناهکار
هستيم. کلام خدا میفرمايد: "همه گناه کردهاند و از جلال خدا محرومند"
(روميان ٣: ٢٣). چنانچه خود را با مسيح بیگناه، که چهره ديدنی خدای ناديده
است مقايسه کنيم، بخوبی میفهميم که گناهکاريم. سپس بايد از گناه توبه
کرده، عيسی مسيح خداوند را که بعد از مرگ دوباره زنده شد، بعنوان نجات
دهنده خود بپذيريم و از او بخواهيم تا با خونش که بر روی صليب ريخته شد،
قلب گناهآلود ما را بشويد و آنرا پاک نمايد. کلام خدا میفرمايد: "زيرا
خدا مسيح را بعنوان وسيلهای برای آمرزش گناهان، که با ايمان به خون او
بدست میآيد، در مقابل چشم همه قرار داده و با اين کار، خدا عدالت خود را
ثابت نمود زيرا در گذشته بسبب بردباری خود گناهان آدميان را ناديده گرفت تا
در اين زمان، عدالت خدا کاملاً به ثبوت برسد، يعنی ثابت شود که خدا عادل
است و کسی را که به عيسی ايمان میآورد نيک میشمارد" (روميان ٣: ٢٥ و ٢٦).
هر کس به مسيح، که پس از مرگ زنده شد ايمان
بياورد، قلبش از گناه پاک میشود، روح خدا در وجودش ساکن میگردد و زندگی
جاويد میيابد. رستگاری يا نجات، هديه بینظيری است که بمحض اينکه به مسيح
ايمان آورید به شما عطا میگردد. يقيناً خدا مايل است همه آدميان هديه
رستگاری يا نجات را دريافت نمايند. اما اين هديه موقعی به انسان داده
میشود که شخصاً آنرا از مسيح زنده درخواست کند.
حقجوی عزيز، آيا مايلی هديه رستگاری را از
خداوند بخشنده دريافت کنی؟ کلام خدا میفرمايد: "زيرا اگر با لبان خود
اعتراف کنی که عيسی، خداوند است و در قلب خود ايمان آوری که خدا او را پس
از مرگ زنده ساخت نجات خواهی يافت" (روميان ١٠: ٩).
مسيح زنده منتظر تصميم شماست. به او روی آور که رستگار خواهی شد.
۱۳۹۳-۰۶-۱۵
۱۳۹۳-۰۶-۱۴
تنها راه رسیدن به خدا
راههايی هستند که بنظر انسان راست میآيند اما عاقبت به مرگ منتهی
میشوند" (امثال سليمان ١٤: ١٢). عيسی مسيح در انجيل يوحنا ١٤: ٦
میفرمايد: "من راه و راستی و حيات هستم، هيچکس جز بوسيله من نزد پدر
نمیآيد." سه نوع عکسالعمل در مورد اين ادعای مسيح در مردمی که اقرار
میکنند به خدا ايمان دارند ديده میشود:
اول- مسيحيان اسمی، بطور سطحی اين ادعای مسيح را باور کرده و در نتيجه
به کليسا و يا جماعتی ملحق میشوند و بدون توجه به اين حقيقت انجيل که:
وقتی يک نفر از آن مسيح میگردد، تبديل به شخص جديدی میشود و زندگی کاملاً
تازهای را آغاز میکند، خود را مسيحی دانسته و زندگی دنيوی خود را ادامه
داده و با زندگی و رفتار غيرمسيحی خود، موجب بدنامی مسيحيان واقعی میشوند.
دوم- مسيحيان حقيقی، نه تنها اين ادعای مسيح را قبول دارند، بلکه با
هدايت روح خدا مسيح زنده را پيروی نموده و بوسيله اعتماد به مسيح و اطاعت
از او، روز به روز در روحانيت رشد کرده بيشتر و بيشتر شبيه مسيح میشوند تا
روزی برسد که براساس انجيل: "او را چنانکه هست ببينند."
سوم- مذهبيون، يعنی آنانيکه فکر میکنند بوسيله انجام مراسم و تشريفات
مذهبی و کارهای نيک میتوانند به خدا برسند، اين ادعای مسيح را رد کرده و
میپرسند: چطور ممکن است که مسيح تنها راه رسيدن به خدا باشد؟ برای پاسخ به
اين سؤال مهم و حياتی، بايد به کتاب مقدس که کلام خدا است مراجعه نمائيم.
در اين کتاب دلايل زيادی برای اثبات اين ادعای مسيح يافت میشود که در اين
مقاله به ارائه سه دليل عمده اکتفاء مینمائيم:
١- تنها عيسی مسيح است که از روح خدا، بوسيله مريم باکره به دنيا آمد
(متی ١: ١٨)، به اين جهت انجيل او را فروغ جلال خدا و پسر يگانه خدا
میخواند. بنابراين تنها عيسی مسيح است که میتواند خدا را همانگونه که هست
به ما بشناساند و چقدر مهم و ضروری است که برای رسيدن به خدا، ابتدا او را
بشناسيم و با محبت بيدريغ الهی که در عيسی مسيح بر دنيا مکشوف گرديد آشنا
شويم. لازم به توضيح است که لقب پسر خدا، هرگز به معنای جسمانی نيامده زيرا
"خدا روح است"، بلکه اين لقب عيسی مسيح، جنبه روحانی دارد و نشان دهنده
شباهت او در ذات و ماهيت با خدا میباشد. اين شباهت به حدی است که انجيل،
عيسی را کلمه خدا و کلام حيات، معرفی میکند که جسم گرديد و در ميان ما
زندگی کرد. خدای ناديدنی اراده فرمود که کلمه خود را جسم بخشد تا ما خدا را
بشنويم و ببينيم و لمس کنيم. رسولان مسيح در انجيل اين حقيقت را فاش
میسازند و چنين شهادت میدهند: "ما در باره کلام حيات به شما مینويسيم-
کلامی که از ازل بود و ما آنرا شنيده و با چشمان خود ديدهايم- آری، ما
آنرا ديدهايم و دستهايمان آن را لمس کرده است. آن حيات ظاهر شد و ما آن را
ديديم . . ." (رساله اول يوحنا ١: ١ و ٢).
٢- تنها عيسی مسيح است که کاملاً بیگناه بود (دوم قرنتيان ٥: ٢١)،
بنابراين تنها او میتواند راه رسيدن انسان گناهکار، به خدای پاک و مقدس
باشد. سئوال میشود: چرا انسان، گناهکار و مسيح، بیگناه است؟ پاسخ
اينستکه: هر کسی که از پدر و مادر جسمانی بدنيا میآيد ذاتی گناهآلود دارد
که از آدم و حوا به ارث برده است. علاوه بر اين، خودش هم در فکر و سخن و
عمل گناه میکند. ولی مسيح چون از خدا، بدون پدر جسمانی بدنيا آمد، ذات
گناهآلود نداشت و هرگز هم گناهی از او سر نزد. سئوال ديگر اينست که: چگونه
مسيح بیگناه، ما را به خدا میرساند؟ در پاسخ بايستی بگوئيم: خدا مزد
گناه را موت يا مرگ روحانی تعيين فرموده است که معنايش جدائی از خدا
میباشد. بنابراين همه انسانها محکوم به مرگ روحانی هستند. ولی خدای نيکو و
مهربان، که وضعيت انسان را میدانست، دلش بحال انسان که او را از لحاظ
روحانی به شباهت خود آفريد، بسوخت و عيسی مسيح، تنها بیگناهی را که
میتوانست بجای انسانهای گناهکار، مزد گناه را با مرگ خود بر صليب بپردازد
به جهان فرستاد تا انسان بتواند با ايمان با اين راه رسيدن به خدا، از مرگ
روحانی نجات يابد و به زندگی جاودانی قدم گذارد و البته چون تنها عيسی مسيح
است که الوهيت و ذات الهی دارد، تنها او میتوانست بجای همه انسانها جان
فدا سازد.
٣- تنها عيسی مسيح است که زنده و با خدا بر تخت نشسته است (مکاشفه ٣:
٢١)، بنابر اين تنها او میتواند شفيع و واسطه در ميان خدا و انسان باشد.
در انجيل میخوانيم که عيسی مسيح سه روز پس از مرگ، از مردگان برخاست و بعد
از ٤٠ روز که خود را بر شاگردانش ظاهر میکرد به آسمان بالا برده شد، پس
تنها اوست که میتواند ما را به خدا برساند. چرا؟ چون برای اينکه انسان
مقبول درگاه خدا شود، لازم است که نجات دهنده و شفيعی زنده در حضور خدا در
آسمان داشته باشد. و خدا را شکر که برطبق انجيل شريف: "او (عيسی مسيح) قادر
است همه کسانی را که بوسيله او به حضور خدا میآيند کاملاً و برای هميشه
نجات بخشد، زيرا او تا به ابد زنده است و برای آنان شفاعت میکند"
(عبرانيان ٧: ٢٥).
اکنون بايد پرسيد که: چگونه انسان با اين روح و جسم ناپاکی که دارد
میتواند به خدايی که کاملاً پاک و مقدس است برسد؟ مگر چنين نيست که تاريکی
گناه نمیتواند در مقابل روشنايی پاکی بايستد و سياه و سفيد هرگز بهم
نمیرسند. برای پاسخ به اين سؤال مهم، باز بايد به کتاب مقدس مراجعه کنيم و
توجه داشته باشيم که چون عيسی مسيح، مظهر و آشکار کننده خدا، وسيله آمرزش و
برطرف شدن گناه انسان را با خون ريخته شده و مرگ خود بر صليب فراهم نموده
است و پس از مرگ از مردگان قيام نموده و زنده است، خدا به همه کسانی که به
او ايمان میآورند نجات از اسارت و نتايج شوم گناه را میبخشد و به آنان
تولد روحانی عطا مینمايد. در اول پطرس ١: ٣ میخوانيم: "خدا . . . به
وسيله رستاخيز عيسی مسيح از مردگان تولد تازه و اميد زنده به ما بخشيده
است،" اين حقيقتی است که نمیشود انکار کرد زيرا وقتی که از گناه توبه
مینمائيم و از راه ايمان، مسيح را بعنوان منجی و خداوند خود دريافت
میکنيم و به درون قلب و زندگی خود خوشآمد میگوئيم، خدا ما را روحاً از
نو میآفريند تا بتوانيم با خدای پاک و قدوس مشارکت روحانی داشته باشيم. .
خواننده گرامی: تمام پيامبران آمدند و بشر را از عواقب وخيم گناه که خود
انسان مسئول آن میباشد آگاه ساختند، ولی برای علاج آن اقدامی نکردند و
وفات يافتند. تنها عيسی مسيح است که آمد و نه تنها انسان را از عواقب وخيم
گناه آگاه ساخت بلکه جان خود را نيز در راه نجات انسانها از اين عواقب که
در نهايت هلاکت ابدی است، فدا ساخت و پس از مرگ، جسماً و روحاً زنده شد و
به پيروان خود اطمينان بخشيد که: تا پايان عالم همراه آنان خواهد بود، و
ابديت را نيز با او سپری خواهند ساخت.
اين است خبر خوش نجات و راه رسيدن به خدا: عيسی مسيح از روح خدا، بوسيله
مريم باکره بدنيا آمد و بخاطر آمرزش گناهان انسان بر روی صليب جان سپرد و
در روز سوم از مردگان برخاست و به آسمان صعود نمود تا به آنانی که به او
ايمان میآورند زندگی جديد و جاويد عطا فرمايد. آيا از اين راه، راهی بهتر و
مطمئنتر برای رسيدن به خدا وجود دارد؟ خدا را شکر که اين راه، از خدا
شروع شده و به خدا نيز ختم میگردد و خوبست که شما حق جوی عزيز و گرامی نيز
بوسيله ايمان و اعتماد قلبی به عيسی مسيح خداوند و واقعيت مرگ و قيام او
از مردگان، نجات و حيات جاويد بيابيد.
خلاصه:
عيسی مسيح تنها راه رسيدن به خدا میباشد، زيرا:
١- تنها او در ذات و ماهيت همانند خدا است، بنابراين او میتواند خدا را به ما بشناساند.
٢- تنها او کاملاً پاک و بیگناه است، بنابراين او میتوانست بجای همگی ما مزد گناه ما را
بپردازد و مانع اصلی را برای رسيدن ما به خدا برطرف سازد.
٣- تنها او زنده و با خدا بر تخت نشسته است، بنابراين او میتواند در حضور خدا برای ما
شفاعت و وساطت نمايد.
۱۳۹۳-۰۶-۱۳
۱۳۹۳-۰۶-۱۲
۱۳۹۳-۰۶-۱۱
مسيحی شدن و يافتن نجات و حيات جاودانی
مسيحی شدن، انجام يک سری مراسم خاص مذهبی و يا پيوستن به يک دين جديد نمیباشد.
رفتـن به کليسا و انجام يک سری مراسم و تشريفات خاص مذهبی، بخودی خود،
باعث مسيحی شدن کسی نمیشود. مسيحی شدن، به معنای برقرار گشتن يک رابطه و
مشارکت حقيقی و خالص و شخصی، با خدا میباشد که خالق کل کائنات و ما
انسانها است.
برطبق کلام خدا درانجيل شريف، رساله به روميان، فصل سوم، آيه ٢٣ "همه
گناه کردهاند و از جلال خدا محرومند،". آدم و حوا، اجداد انسان، متأسفانه
از خدا نافرمانی کرده و مرتکب گناه شدند و بهمين علت، گناه وارد نسل بشر شد
وهمه را آلوده ساخت. اين موضوع را میتوانيم در همه انسانها مشاهده کنيم
چون ما ذات و طبيعتی گناهآلود داريم و در افکار و سخنان و اعمال خود گناه
میکنيم. کلام خدا، در رساله به روميان، فصل ششم، آيه ٢٣ میفرمايد: "زيرا
مزدی که گناه میدهد موت است، . . ." و موت يعنی جدايی از خدا. چون خدا
قدوس و پاک است و نمیتواند گناه را تحمل کند، با وجود عشق و محبتی که او
نسبت به انسان دارد، رابطه و مشارکت و دوستی با انسان را رد میکند. انسان
گناهکار، با وجود گناهان خود، نمیتواند به حضور خدای قدوس و پاک راه يافته
و با او رابطه و مشارکت داشته باشد. ضمناً، انسان گناهکار با اعمالش که از
ذات و دل آلوده به گناه او بيرون میآيد، نمیتواند خدا را خشنود بسازد
مگر اينکه گناهانش آمرزيده شده و دل و وجودش از گناه پاک گردد.
خدا همچنين عادل است و گناه را بدون مجازات نمیگذارد. گناهکار به خاطر
گناه، هرچه که باشد، خواه آنچه که اراده و خواست خدا بوده وانجام نداده و
يا آنچه خواست خدا نبوده و انجام داده، در داوری به حق خدا محکوم و مجازات
خواهد شد. بله، گناه، رابطه ما را با خدا از بين برده و مثل درهای که در
ميان دو کوه قرار دارد، جدايی در بين خدا و انسان بوجود آورده است. انسان
گناهکار و محکوم به هلاکت، برای برقرار شدن رابطهاش با خدا، احتياج به
نجات دهنده دارد يعنی شخصی که انسان را از گناه و نتايج شوم آن نجات داده و
مثل پلی او را به خدا متصل کند.
در مورد نجات دهنده، خوب است بدانيم که اولاً، او بايستی کاملاً بیگناه
و پاک باشد يعنی هم در ذات و هم در فکر و کلام و عمل، بدون گناه باشد. پس،
نجات دهنده انسان، نمیتواند از نسل بشری باشد که آلوده به گناه است. بايد
توجه داشت که نطفه عيسی مسيح، نجات دهنده بشريت، از انسان گناهکار در رحم
مريم باکره قرار نگرفت بلکه براساس کتابمقدس: "مريم، مادر عيسی، از روح
القدس حامله شد" (متی ١: ١٨ و ٢٠). عيسی مسيح، نجات دهنده بشر، نه فقط ذات و
طبيعتی مقدس و بدون گناه داشت، بلکه هيچگاه در زندگی خود مرتکب گناهی نشد.
در انجيل عيسی مسيح، در باره اين نجات دهنده بیهمتا میخوانيم: "او هيچ
گناه نکرد، و فريبی بر زبانش يافت نشد" (اول پطرس ٢: ٢٢). "ما به چنين کاهن
اعظمی نياز داشتيم، کاهنی قدوس، بیعيب، پاک، جدا از گناهکاران، و فراتر
از آسمانها" (عبرانيان ٧: ٢٦). دوماً، نجات دهنده انسان، بايد بتواند جريمه
گناه ما را با خون و مرگ خود بپردازد، يعنی او بجای ما انسانها مجازات
گناهان ما را قبول کرده و بعوض ما بميرد. براساس کتاب مقدس، " زيرا جان هر
موجودی در خون اوست و من خون را به شما دادهام تا برای کفاره جانهای خود،
آن را بر روی قربانگاه بپاشيد. خون است که برای جان کفاره میکند" (لاويان
١٧: ١١). " . . . خود مسيح يک بار برای هميشه به خاطر گناه بشر مرد، يعنی
يک شخص بیگناه در راه گناهکاران مرد تا ما را به حضور خدا بياورد . . ."
(اول پطرس ٣: ١٨). " خون مسيح چقدر بيشتر انسان را پاک میگرداند، او خود
را به عنوان قربانی کامل و بدون نقص به وسيله روح جاودانی به خدا تقديم
کرد. خون او وجدان ما را از اعمال بيهوده پاک خواهد کرد تا ما بتوانيم خدای
زنده را عبادت و خدمت کنيم" (عبرانيان ٩: ١٤).
خبر خوشی که برای شما داريم اين است که، در حدود دو هزار سال پيش، خدا
بخاطر عشق و محبت خود، قدم آشتی با انسان گناهکار را برداشت يعنی حاضر شد
مظهر و يا از لحاظ روحانی، پسر خود عيسی مسيح را به جهان بفرستد تا مثل يک
قربانی کامل و بیعيب، بخاطر ما و برای پرداخت جريمه گناهان ما، بر روی
صليب بميرد. انجيل شريف، يوحنا، فصل سوم، آيه ١٦ میفرمايد: "زيرا خدا
جهانيان را آنقدر محبت نمود که پسر يگانه خود را داد تا هرکه به او ايمان
بياورد هلاک نگردد بلکه صاحب حيات جاودان شود". همچنين کلام خدا در روميان،
فصل سوم، آيات ٢٤ تا ٢٦ میفرمايد: "اما با فيض خدا همه بوساطت عيسی مسيح
که آنان را آزاد میسازد، بطور رايگان، نيک محسوب میشوند. زيرا خدا مسيح
را بعنوان وسيلهای برای آمرزش گناهان که با ايمان بخون او بدست میآيد در
مقابل چشم همه قرار داده و با اين کار، خدا عدالت خود را ثابت نمود زيرا
درگذشته بسبب بردباری خود گناهان آدميان را ناديده گرفت تا در اين زمان،
عدالت خدا کاملاً بثبوت برسد، يعنی ثابت شود که خدا عادل است و کسی را که
به عيسی ايمان میآورد نيک میشمارد."
حقجوی عزيز، عيسی مسيح خداوند که بعد از مرگ بر روی صليب و تدفين،
دوباره زنده شد و اکنون زنده است، بر در قلب شما ايستاده در را میکوبد و
مايل است وارد قلب و زندگی شما بشود. او میخواهد تمام گناهان شما را ببخشد
و رابطه و مشارکت واقعی و بسيار نزديک، بين شما و خدای قدوس برقرار سازد و
به شما حياتی جديد و ابدی در خدا ببخشد. اگر آنچه را که ذکر شد، قبول
داشته باشيد، کافی است که از گناه توبه کرده و به عيسی مسيح خداوند ايمان
آوريد. کلام خدا در انجيل شريف میفرمايد: "زيرا اگر با لبان خود اعتراف
کنی که عيسی، خداوند است و در قلب خود ايمان آوری که خدا او را پس از مرگ
زنده ساخت نجات خواهی يافت. زيرا انسان با قلب ايمان میآورد و نيک محسوب
میگردد و با لبهای خود به ايمانش اعتراف میکند و نجات میيابد" (روميان
١٠: ٩ و ١٠). "من پشت در ايستاده در را میکوبم اگر کسی صدای مرا بشنود و
در را باز کند وارد میشوم و با او شام خواهم خورد و او نيز با من" (از
سخنان عيسی مسيح در انجيل شريف، مکاشفه ٣: ٢٠).
میتوانيد با يک دعای ساده و صميمی که از روی ايمان باشد، اينطور با خدا
صحبت کنيد: ای خدای پاک و مقدس، من میدانم که بر طبق کلام تو، کتاب مقدس،
گناهکار و از جلال تو محروم هستم. من قبول دارم که عيسی مسيح خداوند،
بخاطر گناهان من، به صليب کشيده شد و جانش را برای پرداخت جريمه گناهان من
داد. قبول دارم که او سه روز بعد از مرگ دوباره زنده شد و زنده است. پدر
آسمانی، از تو خواهش میکنم گناهان مرا بيامرز و پاک کن و به من حياتی جديد
و ابدی در خودت ببخش. به اسم عيسی مسيح دعا میکنم، آمين.
به محض اينکه به مسيح رو آوريد و از راه ايمان با او متحد شويد، براساس
کلام خدا در انجيل شريف، چند چيز درقلب و زندگيتان صورت میگيرد:
اولاً، تمام گناهان شما آمرزيده و برطرف می شود، روح خدا در قلب شما
ساکن می گردد و شما تولد تازه و حياتی جديد در مسيح میيابيد (براساس
کولسيان ٢: ١٣، روميان ٨: ٩، تيطس ٣: ٥).
دوماً، فرزند خدا گشته و از تمام مزايای فرزند خواندگی برخوردار خواهيد شد (براساس روميان ٨: ١٦ و ١٧، افسسيان ١: ٣).
سوماًً، از سلطه و اسارت گناه و نفس گناه آلود و شيطان آزاد میشويد
(براساس روميان ٦: ٦ و ٧، افسسيان ٢: ١ و ٢، کولسيان ١: ١٣، يوحنا ٨: ٣١ و
٣٢).
چهارماً، از موت و هلاکت و جدايی ابدی از خدا رهائی يافته و صاحب حيات
جاودان میشويد (براساس يوحنا ١٠: ٢٨، روميان ٦: ٢٣، اول يوحنا ٥: ١٣).
در خاتمه، براساس انجيل شريف، در اتحاد با عيسی مسيح، میتوانيد بوسيله
ايمان و صبر، وعدههای عالی و نيکوی خدا را که در کلام او ذکر شده، از آن
خود سازيد (عبرانيان ٦: ١٢). آمين.
اشتراک در:
پستها (Atom)
ترجمه کامل قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ به انگلستان ( Illegal Migration Act 2023) + لینک لجستلیشن
قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ بخش ۳۷ - سال ۲۰۲۳ یک قانون برای تعیین مقررات و ارتباطات مرتبط با حذف افرادی از پادشاهی متحد که به نقض کنترل مه...
-
رادیکال کلام و موسیقی: شاهین نجفی تنظیم، رکورد، میکسینگ: مجید کاظمی هدایت به صفحه دانلود مستقیم (قابلیت دانلود یک جا و ...
-
BBBBC Music: Shahin Najafi Arrangement: Majid Kazemi Cover: Ali Baghban بى بى بى بى بى بى بى بى بى بى بى بى سى جان بى بى بى بى بى بى ...