۱۳۹۳-۰۴-۱۹

شعر- بار دگر، نام وطن، جاودان





بار دگر از دل خاکسترم

غرش غمهایم و چشم ِ تَرَم

آزر مزدایی پراکنده نور

قبله‌گه ماه و ستاره و هور

شنبه‌ی سوم ز پسین هفت روز

خیز ز جای و همه دیوان بسوز

آتش پرشور بگوید سخن

از جم و هوشنگ و شهان کهن

آنکه فریدون ز افسون خویش

بسته همی پیکر آن مارکیش

کاوه ی آهنگرِ فریادخواه

آتشی افروخت ز سینه چو آه

سوخت همی نامه ی بیدادگر

دوخت به چرمینه، رهایی گهر

بابکِ دین خرم ِخونین کفن

آزری ِسرخ به جامه و تن

باقر و ستار ز آزرگشسپ

بهر وطن، تافته با تیر و اسپ

بشنو تو اکنون سخنان امید

تا که ز آتش چه برآرد پدید

ای تو وفادار به آیین و کیش

آتشی افروز از آن سوزِ خویش

همچو سیاوش ز میانش گزر

برگسل از بندگی سیم و زر

مهر به میهن چو بود کیمیا

بهره‌ی ما فره و بخت ِ نیا

بار دگر غرش شیران گذشت

زوزه‌ی کفتار بمانده به دشت

آتش ِسوری چو برافراختیم

قبله‌ی زرتشت چو برساختیم

ابر ِسیه بگزرد از آسمان

بار دگر، نام وطن، جاودان


امید عطایی فرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

ترجمه کامل قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ به انگلستان ( Illegal Migration Act 2023) + لینک لجستلیشن

  قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ بخش ۳۷ - سال ۲۰۲۳ یک قانون برای تعیین مقررات و ارتباطات مرتبط با حذف افرادی از پادشاهی متحد که به نقض کنترل مه...