این ملت همیشه در صحنه که همین همیشه در صحنه بودنشون زد ماروو گائید.
این خمینی که نمیدونم چی شد چی شد یکهوو اومد یک حکومت یک قرنی سلطنتی رو یک نفره با اسم اسلام کشید پایین.
این اسلام که وقتی با حکومت اینا قاطی شد منو از خودش زده کرد که هیچ کلا لقب تروریست رو هم به خودش گرفت.
این من کوس خول که همه میگفتن امشب عکس خمینی قراره بیوفته توی ماه ما هم از یک ماه قبل روز شماری میکردیم که بتونیم عکس خمینی رو مثلا توی ماه ببینیم ولی بعد فهمیدیم که کس خول شدیم مثل ارم پسپسی تو ماه ولی جالب تر از همه این بود که یک سری فردا اومدن مدرسه و مادر خودشونو جر میدادن که چی ؟ اره به ناموسم قسم من خود خمینی که هیچ کیرشم توی ماه دیدم ...
این روزنامه ها که انگار نه انگار مملکت هنوز شاه داره برای فروششون تیتر میزدن که ریش خمینی در قران پیدا شد بعد ما نشسته بودیم از توی افق یکی رو میدیدیم که داره مبیاد و داد میزنه که خمینی دیده شد خمینی دیده شد بعد میگفتیم چی شده ؟ میگفت که خمینی ریشش رو توی فرانسه گزاشته وسط قران یکی اونو اینجا پیدا کرده :| ما هم اینقدر کس خول بودیم که ...
مای کونی که اینقدر خمینی خمینی کرده بودن و ایم این کونی رو توی مدرسه و کوچه خیابون و اینور واونور شنیده بودیم واز معجزات و شفای بیماراش برامون گفته بودن که دیگه واقعا خمینی رو پیامبر میدونستیم و بدون وضو میترسیدیم به عکسش دست بزنیم / ولی خوبیش اینه که الان از عکسش برای دستمال توالت استفاده میکنیم.
این ملت که اینقدر خرن اینقدر خرن که ادم میگه حیف خر واقعا ....
این شاه بی خالیه که من نمیدونم همه رو میکشت ها ولی نمیدونم چی شد که اینو تبعید کرد اونم به کجا ؟ فراسنه ؟ بعد این خمینی هر شب رو کاری روی یکی از این داف های فرانسوی تلگراف میفرستاد ایران که تهران باید گرفته شود بعد همیشه هم روی این تلگراف چند قطره ای اسپرم بود که همه میگفتن این اشک های امام راحله ...
این زن های اون زمون که همه ارزو میکردن که امام بیاد بعد یک حرام سرا درست بکنه اینا هم برن خودشون رو تقدیم بکنن که زیر کیر امام خدمت بکنن ولی قافل از اینکه خود امام یک دسته زن داره با یک گله بچه.
این خمینی که نمیدونم چی شد چی شد یکهوو اومد یک حکومت یک قرنی سلطنتی رو یک نفره با اسم اسلام کشید پایین.
این اسلام که وقتی با حکومت اینا قاطی شد منو از خودش زده کرد که هیچ کلا لقب تروریست رو هم به خودش گرفت.
این من کوس خول که همه میگفتن امشب عکس خمینی قراره بیوفته توی ماه ما هم از یک ماه قبل روز شماری میکردیم که بتونیم عکس خمینی رو مثلا توی ماه ببینیم ولی بعد فهمیدیم که کس خول شدیم مثل ارم پسپسی تو ماه ولی جالب تر از همه این بود که یک سری فردا اومدن مدرسه و مادر خودشونو جر میدادن که چی ؟ اره به ناموسم قسم من خود خمینی که هیچ کیرشم توی ماه دیدم ...
این روزنامه ها که انگار نه انگار مملکت هنوز شاه داره برای فروششون تیتر میزدن که ریش خمینی در قران پیدا شد بعد ما نشسته بودیم از توی افق یکی رو میدیدیم که داره مبیاد و داد میزنه که خمینی دیده شد خمینی دیده شد بعد میگفتیم چی شده ؟ میگفت که خمینی ریشش رو توی فرانسه گزاشته وسط قران یکی اونو اینجا پیدا کرده :| ما هم اینقدر کس خول بودیم که ...
مای کونی که اینقدر خمینی خمینی کرده بودن و ایم این کونی رو توی مدرسه و کوچه خیابون و اینور واونور شنیده بودیم واز معجزات و شفای بیماراش برامون گفته بودن که دیگه واقعا خمینی رو پیامبر میدونستیم و بدون وضو میترسیدیم به عکسش دست بزنیم / ولی خوبیش اینه که الان از عکسش برای دستمال توالت استفاده میکنیم.
این ملت که اینقدر خرن اینقدر خرن که ادم میگه حیف خر واقعا ....
این شاه بی خالیه که من نمیدونم همه رو میکشت ها ولی نمیدونم چی شد که اینو تبعید کرد اونم به کجا ؟ فراسنه ؟ بعد این خمینی هر شب رو کاری روی یکی از این داف های فرانسوی تلگراف میفرستاد ایران که تهران باید گرفته شود بعد همیشه هم روی این تلگراف چند قطره ای اسپرم بود که همه میگفتن این اشک های امام راحله ...
این زن های اون زمون که همه ارزو میکردن که امام بیاد بعد یک حرام سرا درست بکنه اینا هم برن خودشون رو تقدیم بکنن که زیر کیر امام خدمت بکنن ولی قافل از اینکه خود امام یک دسته زن داره با یک گله بچه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر