۱۳۹۵-۰۶-۱۰
۱۳۹۵-۰۴-۱۱
بازیکنان تیم ملی والیبال آرژانتین با "حجاب" در تهران
"فاکوندو ایمهاف"، بازیکن تیم ملی والیبال آرژانتین (نفر اول سمت چپ) این عکس را در صفحهی اینستگرام خود منتشر کرده و در زیر آن نوشته: "استایل ایرانی".
در این عکس "فاکوندو سانتوچی" و "سباستین سوله" دو بازیکن دیگر آرژانتینی نیز دیده میشوند.
تیم ملی آرژانتین، برای شرکت در هفتهی سوم "لیگ جهانی والیبال" که از جمعه (۱۱ تیر-۱ جولای) در استادیوم آزادی تهران آغاز میشود، به ایران آمدهاند.
۱۳۹۵-۰۴-۰۳
تعميد مسيحی
عيسی مسيح فرمود: "هر که احکام مرا قبول کند و مطابق آنها عمل نمايد او کسی است که مرا دوست دارد . . ." (يوحنا ١٤: ٢١).
عيسی مسيح قبل از صعود خود به آسمان، به شاگردانش فرمود: "پس برويد و همه ملتها را شاگرد من سازيد و آنها را به نام پدر و پسر و روح القدس تعميد دهيد" (متی ٢٨: ١٩). از همان زمانی که مژده (١) به مردم اعلام شد، عدهای به عيسی مسيح خداوند و واقعيت مرگ، دفن و رستاخيز (٢) او ايمان آوردند و نجات يافتند. سپس ايمانداران در آب تعميد گرفتند. در روز پنطيکاست، در حدود سه هزار نفر، خبر خوش نجات را که بوسيله پطرس رسول اعلام گرديد، پذيرفتند و در آب تعميد گرفتند (فصل دوم کارهای رسولان).
تعميد مسيحی چيست؟
در زبان اصلی کتاب انجيل شريف، يعنی در زبان يونانی، برای عمل تعميد، فعل baptizo (٣) بکار برده شده است که به معنای غوطهور شدن يا فروبردن در زير آب میباشد. کتاب انجيل شريف به چندين نوع تعميد از قبيل تعميد يحيی، تعميد روحالقدس و تعميد ايمانداران در آب اشاره میکند. هدف از تهيه اين مقاله، تشريح تعميد ايمانداران مسيحی میباشد.
تعميد ايماندار در آب، اين موضوع را تأييد میکند که تعميد گيرنده، هديه نجات را از راه ايمان به عيسی مسيح خداوند، که بعد از مرگ نيابتی (٤) خود، روحاً و جسماً زنده شد، دريافت کرده است و ميل دارد مطابق احکام خداوند و نجات دهنده خود زندگی کند.
چه کسانی میتوانند در آب تعميد بگيرند؟
الف – شاگردان عيسی مسيح (متی ٢٨: ١٩).
ب – پذيرندگان مژده نجات (کارهای رسولان ٢: ٤١).
ج – مردان و زنان ايماندار (کارهای رسولان ٨: ١٢).
فقط کسانی که با مسيح متحد شدهاند يعنی ايمانداران واقعی به عيسی مسيح میتوانند در آب تعميد بگيرند. وقتی کتاب انجيل شريف را مطالعه میکنيم، متوجه میشويم که به ايمانداران دستور داده شده است که در آب تعميد بگيرند (متی ٢٨: ١٩، کارهای رسولان ٢: ٣٨ و ١٠: ٤٨). بنابراين برای همه ايمانداران به عيسی مسيح ضروری است که از امر خداوند و نجات دهنده خود اطاعت کنند و در آب تعميد بگيرند.
تعميد در آب چه مفهومی دارد؟
تعميد در آب به هيچ وجه باعث نجات تعميد گيرنده نمیشود، به همين دليل بايد بعد از نجات شخص و بمنظور اطاعت از مسيح صورت گيرد. تعميد در آب آئينی است که نشان میدهد زندگی تازهای در شخص شروع شده است. فرورفتن در آب و بيرون آمدن از آب، روشی است که مفاهيم روحانی رساله پولس رسول به روميان ٦: ١ تا ٥ را آشکار میسازد. به اين ترتيب که فرورفتن در آب، نشانه مردن نسبت به گناه و بيرون آمدن از آب، نشانه رستاخيز و زندگی جديد در مسيح است.
پس تعميد در آب دلالت بر اين موضوع میکند که تعميد گيرنده با مسيح در مرگ و رستاخيزش متحد شده است. تعميد در آب اعلام عمومی اين مطلب است که تعميده گيرنده نجات يافته است و میخواهد عيسی مسيح را پيروی کند. واضح است که افراد خردسال که قادر نيستند مژده نجات را درک کنند و آنرا بپذيرند و پيش ديگران به ايمان خود اعتراف کنند، نبايد بوسيله آب تعميد بگيرند (٥).
تعميد در آب چگونه بايد انجام شود؟
فرمول تعميد در آب در انجيل متی ٢٨: ١٩ ذکر شده است. شخص تعميد دهنده بايد خودش نيز مانند فرد تعميد گيرنده، ايماندار واقعی باشد و به نام پدر و پسر و روحالقدس عمل تعميد را انجام دهد، يعنی اينکه فرد تعميد گيرنده را با توجه به معنای فعل يونانی baptizo کاملاً در آب فروببرد.
در کتاب انجيل شريف نوشته شده است: "عيسی پس از تعميد، فوراً از آب بيرون آمد . . ." (متی ٣: ١٦). ". . . او و فيليپس داخل آب رفتند و فيليپس او را تعميد داد. وقتی از آب بيرون آمدند . . ." (کارهای رسولان ٨: ٣٨ و ٣٩).
دوست گرامی:
آيا عيسی مسيح خداوند را بعنوان نجات دهنده شخصی خود پذيرفتهايد؟ اگر پاسخ شما به اين سؤال مثبت است، لازم است يادآوری نمائيم که سؤال ديگری نيز برای شما مطرح میباشد. آيا بعد از دريافت هديه نجات، امر خداوند و نجات دهنده خود عيسی مسيح را اطاعت کرده و در آب تعميد يافتهايد؟ اگر پاسخ شما به سؤال دوم منفی است، تشويقتان میکنيم به کليسائی که از تعاليم کتاب مقدس اطاعت میکند بپيونديد و در آب تعميد بگيريد.
"فيض خدا با همه آنانی باد که خداوند ما عيسی مسيح را با محبتی بیپايان دوست دارند. آمين" (افسسيان ٦: ٢٤).
(١) مژده، يعنی خبر خوش نجات يا انجيل که شامل شخص عيسی مسيح خداوند، پسر خدا (مرقس ١: ١) و واقعيت مرگ، دفن و رستاخيز او (اول قرنتيان ١٥: ٣ و ٤) میباشد.
(٢) رستاخيز، به معنای زنده شدن دوباره مسيح میباشد که بر اساس کتاب انجيل شريف، سه روز پس از مرگ او واقع گرديد (متی ٢٨: ٦، اول قرنتيان ١٥: ٤).
(٣) فعل baptizo، معمولاً موقعی توسط يونانيان بکار برده میشد که آنها برای برداشتن آب و يا ساير مايعات، ظرفی را در داخل ظرف ديگری فرومیبردند.
(٤) مرگ نيابتی مسيح، معنايش اين است که مسيح پاک و بیگناه، بخاطر بشر گناهکار، يعنی در راه ما و بجای ما بر روی صليب مرد (روميان ٥: ٨).
(٥) در کتاب انجيل شريف، تعميد کودکان بوسيله آب تأييد نشده است. البته وقف کردن کودکان به خدا، که با تعميد بوسيله آب کاملاً متفاوت است، کار خوبی است زيرا والدين و کليسا را متعهد میسازد تا برای کودکان دعا کرده و تدارک روحانی ببينند.
۱۳۹۵-۰۲-۰۴
۱۳۹۴-۱۲-۰۸
معنای سمبل ماهی در مسیحیت
شاید بارها با این علامت که بصورت ماهی میباشد برخورد داشته اید در این مقاله سعی شده توضیحی مختصر و مفید در رابطه با معنی و مفهوم این سمبل داشته باشیم .
ماهی در مسیحیت، نماد یا سمبل فراوانی و ایمان داری میباشد. در انجیل هم نیز از ماهی و چند تن از شاگردان عیسی مسیح که ماهیگیر بودند به صراحت توضیح داده شده ، نماد یا سمبل ماهی ، که عبارت است از دو خط سادۀ منحنی، در طول چند قرن اول بعد از میلاد به عنوان نماد محرمانه توسط مسیحیان مورد استفاده قرار میگرفت. زمانیکه کلیسا توسط رومی ها مورد آزار و اذیت قرار داشت ، مسیحیان به طور آشکار نمی توانستند خود را مسیحی اعلام نمایند چون باعث آزار، اذیت و حتی مرگ آنها میگردید. وقتی دو تن مسیحی با هم ملاقات میداشتند، یکی از آنها خط منحنی بر روی زمین میکشید و اگر فرد دیگر نیز مسیحی میبود و از این سمبل اطلاع میداشت نیم دیگر خط را تکمیل میکرد. نماد ماهی مسیحی که علامتی برای اماکن امن و بیخطر، مثل خانه یا کسب و کاری که متعلق به یک مسیحی میبود ، شناخته میشد و می توانست مشکلات روزانۀ مسیحیان را در کشور های که آنها مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند ، حل نماید که در حال حاضر نیز در بعضی از کشور ها مورد استفاده قرار میگیرد.
مسیحیان، ماهی را نماد رستگاری، بشارت مسیحیت و همچنین عروج عیسی میدانند؛ گاهی از رسولان مسیح به عنوان «ماهیگیران انسان» یاد میشود.
حروفی که در زبان یونانی واژۀ ماهی را تشکیل میدهند، میتوانند به مخفف عبارت «عیسی مسیح پسر خدا و ناجی» تعبیر شوند.
معنی جملۀ این کلمات که نشان دهندۀ اعتقاد راسخ مومنان میباشد چنین است : من ایمان دارم که عیسی مسیح پسر خدا و نجات دهندۀ من است. باید گفت که مسیحیان ، الهام این سمبول را از سخنان عیسی مسیح که به شاگردانش گفت : بعد از این صیاد مردم خواهید بود، گرفته اند. در آن زمان که هنوز صلیب شکل سمبول را به خود نگرفته بود، مسیحیان از نماد ماهی جهت اظهار ایمان داری خود استفاده میکردند اما در قرن چهارم میلادی صلیب بیشتر به شکل سمبل مسیحیان مشهور گردید. امروز میتوان این دو نماد را بر روی پیراهن ها ، گیلاس ها ، نکتایی ها و غیره اشیای مورد استفادۀ مردم مشاهده کرد
۱۳۹۴-۱۲-۰۷
دیدگاه عیسی نسبت به سیاست
آیا ما مسیحیان باید بیهیچ قید و شرط از دولتی که در کشورمان بر سر کار است حمایت کنیم؟ یا اینکه باید در اعتراض به کارهای اشتباه و سیاستهای غلط دولت به خیابانها بریزیم و تظاهرات کنیم؟ آیا باید دست به اقدامات جدیتری هم بزنیم، مثلاً مالیات ندهیم یا حتی برای سرنگونی حاکمین توطئه بچینیم؟ آیا در مسیحیت دین از سیاست جداست؟ یک فرد مسیحی تا چه حد باید فردی سیاسی باشد؟
دیدگاه عیسی نسبت به سیاست
احتمالاً بهترین راه پاسخ دادن به این سؤال این است که ببینیم دیدگاه عیسی در مورد سیاست چه بود. خوشبختانه در عهدجدید شواهد و قرائن زیادی در این رابطه وجود دارد، چرا که عیسی مسیح در یک باغوحش سیاسی به تمام معنا زندگی میکرد! در یک طرف کفتارهای خونآشامی چون هیرودیس و دار و دستهاش قرار داشتند که بیپروایانه دست به قتلعام و کشت و کشتار میزدند. سپس به مارهای خوش خط و خالی چون قیافا رئیس کَهَنه، و نیز کاتبان و مشایخ و صدوقیان بر میخوریم که موذیانه با ثروتمندان و قدرتمندان روزگار تبانی میکردند و به هر کس که تهدیدی برایشان محسوب میشد نیش میزدند. در طرف دیگر این باغوحش، گرگهایی را میبینیم که همانا “غیوران” یا ملیگرایان یهود باشند. اینان آماده بودند برای “تغییر رژیم” حتی مرتکب قتل هم بشوند. و اما در خیابانهای اورشلیم فریسیان طاووسصفتی را میبینیم که پرهای مقدسنمایانۀ خود را بهصورت رهگذران میمالیدند و هر کس را که با قوانین تنگنظرانهشان مخالف بود به سختی سرزنش میکردند. این فریسیان نیز خواهان تغییر بودند، اما حاضر نبودند برای رسیدن به آن به زور متوسل شوند. به دور از این دو گروه، وزغهای بیابانگردی نیز بودند که همانا گروه “قمران” باشند. این گروه جدا از همه در بیابان زندگی میکردند و حاضر نبودند خود را با حیوانات عادی آلوده سازند. نگهبانان این باغوحش نیز که همه حیوانات بدون استثنا از آنها نفرت داشتند، رومیها بودند به سرکردگی پیلاطس که همچون آفتابپرست مدام رنگ عوض میکرد و خود را با شرایط وفق میداد تا سرانجام بههنگام رویارویی با عیسی ناچار شد قلب سیاه خود را آشکار سازد.
خدمت عیسی در این جنگل سیاسی تأثیری بهسزا داشت. عیسی از رویارو شدن با این طرفهای درگیر پروایی نداشت. بهعنوان مثال در معبد فریاد اعتراض خود را روشن و رسا به گوش همگان میرساند[۱]، به سختی از رهبران مذهبی انتقاد میکرد و آنان را “قبرهای سفیدکاری شده” میخواند[۲]، و با مثلهایی که تعریف میکرد بهطور غیر مستقیم میگفت که همگیشان سر از جهنم در خواهند آورد[۳]. با ملیگرایان آشوبطلب نیز تعارف نداشت: «هر که شمشیر کشد، به شمشیر نیز کشته شود.» او با شور و حرارت دربارۀ پادشاهی خدا موعظه میکرد و برای رساندن پیام خود به گوش هزاران مردمی که تحسیناش میکردند و میخواستند پادشاه آنها باشد، بهطور خستگیناپذیر تلاش میکرد. همین حمایت گستردۀ مردم از عیسی بود که سرانجام باعث شد او بهعنوان یک شورشی سیاسی بر چوبۀ دار رود. از نظر قیافای توطئهگر، عیسی یا میبایست میمرد و یا این خطر وجود داشت که علیه رومیها شورشی به راه بیندازد و کاری کند که بیایند و تمام یهودیان را وحشیانه به مجازات برسانند.
بنابراین زندگی و مرگ عیسی کاملاً جنبۀ سیاسی داشت. با این حال از نگاه برخی، عیسی بهطرزی نومیدکننده نسبت به سیاست بیتفاوت بود. اکثر یهودیان روزگار او از رومیها نفرت داشتند، اما عیسی نه تنها مطابق تعلیم کلی کتابمقدس[۴] حکومتشان را میپذیرفت، بلکه در پاسخ این سؤال که آیا یهودیان باید به رومیهای منفور مالیات بدهند یا خیر، پاسخ داد: «مال قیصر را به قیصر بدهید…»! بهعبارت دیگر، آری، باید خراجگزارِ رومیها بود. عیسی به هیچ یک از جریانات سیاسی یهود در روزگار خود نپیوست. او نه همدست رومیها بود و نه مانند “غیوران” برای سرنگونیشان تلاش کرد. او نه فریسی بود و نه صدوقی. بهاصطلاح آقای خودش بود و دیدگاههای سیاسی خاص خودش را داشت. بهعلاوه احساسات جماعت نیز هیچگاه بر او نفوذی نداشت. در واقع او اغلب از جماعات گریزان بود (نگاه کنید به یوحنا ۲: ۲۴) و هنگامی که هزاران نفر میخواستند او را بهزور پادشاه کنند، از دست آنها به بالای کوهی پناه برد (یوحنا ۶)! بنابراین عیسی نه به فریاد احزاب سیاسی گوش میداد و نه به شعارهای جمعیت. گوش او تنها آمادۀ شنیدن صدای پدرش بود، و نقشهای که پدرش برای او در نظر داشت بس عظیمتر از آن بود که صرفاً خود را درگیر جریانات سیاسی کشوری کوچک سازد. مأموریت عیسی این بود که با زندگی، مرگ و قیام خود کل دنیا را نجات دهد و کلیسایی را بنیان نهد که زندگی میلیاردها نفر را در طول تاریخ دگرگون خواهد کرد.
نگرش عیسی به سیاست و مسیحیان ایرانی
دیدگاه سیاسی عیسی برای مسیحیان ایرانی که وضعیت سیاسی کشورشان بهاندازۀ وضعیت سیاسی زمان عیسی پرتلاطم است، به چه معناست؟ در پاسخ به این سؤال که آیا عیسی فردی سیاسی بود یا نه، شاید بهترین جواب این باشد که آری، عیسی فردی سیاسی بود، اما نه آنطور که مردم روزگارش از او انتظار داشتند. ما نیز بهعنوان پیروان عیسی، افرادی سیاسی هستیم چون به پادشاهی خدا اعتقاد داریم و مثل خداوندمان آمادهایم پیام پادشاهی خدا را به هر قیمتی شده به گوش همگان برسانیم. در کشوری چون ایران که آن همه با مسیحیت ضدیت میشود، همین برای سیاسی بودن کافی است. بهعلاوه، همچون عیسی افرادی سیاسی هستیم چون باید مثل او آماده باشیم در برابر کسانی که مطابق معیارهای پادشاهی خدا عمل نمیکنند بایستیم. بهعنوان مثال درست همانطور که عیسی در برابر ثروتمندان (لوقا ۱۶: ۱۹- ۳۱)، ریاکاران (متی ۲۳) و شهوترانان (متی ۵: ۲۸) موضع گرفت، ما مسیحیان نیز همچون اکثر رهبران کلیسا در خلال اعصار باید چنین کنیم و اینها همه موضعگیریهای سیاسی
است.
بنابراین مسیحی واقعی نمیتواند با سیاست کاری نداشته باشد و وانمود کند که در بیابانی دورافتاده جدای از بادهای مهیب گناه زندگی میکند و فقط با خدا ارتباط دارد. شخص مسیحی نیز مانند عیسی مسیح در این دنیا قرار گرفته است تا کارهای پدر را بجا آورد، یعنی انجیل را موعظه کند، به فقرا و نیازمندان کمک نماید، در برابر گناه بایستد و حاضر باشد بهخاطر اجرای عدالت حتی از جان خود بگذرد. اینها همه بر جامعه تأثیر میگذارد، و هر چیز که بر جامعه تأثیر بگذارد جنبۀ سیاسی پیدا میکند.
و با این حال ما نیز مانند مسیح نباید لزوماً به آن معنا که اطرافیانمان از ما انتظار دارند افرادی سیاسی باشیم. بهعنوان مثال گرچه باید آماده باشیم در برابر نظام و معیارهای اخلاقی که از سوی مقامات ترویج میشود اما مطابق دیدگاه اخلاقی کتابمقدس نیست قاطعانه بایستیم و کوتاه نیاییم، اما نباید دست به اعمال خشونتآمیزی بزنیم که روند عادی جامعه را مختل میکند و جان افراد را به خطر میاندازد. در مورد خود عیسی میبینیم که او با وجود اینکه از نظام حاکم بر معبد و سؤاستفادههایی که از آن میشد بیزار بود، از پرداخت مالیاتی که متعلق به معبد بود طفره نمیرفت. از نظر شخصی غیرمسیحی، کاملاً منطقی است که کسی که حاضر است در اعتراض به حکومت به خیابانها بریزد و تظاهرات کند، باید حاضر باشد برای براندازی حکومت به خشونت نیز متوسل شود. حال آنکه در کتابمقدس نمیبینیم مسیح به این شیوه عمل کرده باشد، بلکه در واقع تعالیم کتابمقدس ما را از سرکشی و خشونت منع میسازد.
همچنین مسیحیان باید مانند عیسی در خصوص احزاب سیاسی و احساسات تودۀ عوام بسیار مراقب باشند و محتاطانه عمل کنند. ایرانیان ناراضیای که سی سال پیش بهعنوان سیاهی لشکر به خیابانها ریختند و با احساسات حاکم بر جامعه همراه شدند، بهخوبی درست بودن این نکته را تصدیق میکنند. البته این احتیاط نباید مانع از آن شود که مسیحیان در دفاع از تعالیم مسیح یا معیارهای اخلاقی صحیح در جامعه سخن نگویند. بهعنوان مثال، در پی گزارشاتی که اخیراً در مورد شکنجه و تجاوز در زندانهای ایران منتشر شده است، مسیحیان وظیفه دارند با صدای رسا خواهان برخورد با چنین جنایاتی باشند و به هیچ وجه ساکت ننشینند. منتهی نکتۀ مهم این است که درست همانطور که عیسی کانون اصلی توجه خود را متمرکز کار نجاتبخشی ساخته بود که برای آن به این دنیا آمده بود، کلیسا و مسیحیان نیز باید هدف و دید اصلیشان همین باشد.
بزرگترین خدمت به جامعه، ایجاد کلیسایی پرقدرت است
برای مسیحیان همیشه این وسوسه وجود دارد که فکر کنند اگر آنطور که هموطنانشان از آنها انتظار دارند خود را درگیر مسائل سیاسی روز نسازند و با دیدگاه سیاسیِ حاکم بر جامعه همراه نشوند، مطابق وظیفۀ میهنی خود عمل نکردهاند و به کمک کشورشان نشتافتهاند. چنین طرز فکری به سه دلیل اشتباه است: اول اینکه مسیحیان نیز مانند عیسی مسیح آنچه در وهلۀ نخست باید برایشان مهم باشد امور پدر است، نه اینکه دیگران در موردشان چه فکر میکنند. دوم اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که آنچه امروز جامعه از ما انتظار دارد، در صورت تحقق پیدا کردن نتیجه خوب و مثبتی به بار آورد. صدها هزار نفری که در سال ۱۷۸۹ در پاریس یا ۱۹۱۷ در مسکو یا ۱۹۷۹ در تهران دست به تظاهرات اعتراضآمیز زدند همگی در انتظار آزادی بودند، اما نتیجۀ هر سه این انقلابها ظهور حکومتهایی خودکامه بود. و سوم و مهمتر از همه اینکه بینهایت مهم است که مسیحیان متوجه باشند بزرگترین خدمتی که میتوانند به جامعۀ خود و به دنیا بکنند این است که عضو وفادار و فعالی برای کلیسا باشند. زیرا نه احزاب سیاسی، بلکه کلیسای مسیح است که در خلال اعصار باعث برکت حقیقی برای میلیاردها نفر از مردم عادی شده است. کلیسا بهرغم جفاهای وحشیانۀ امپراتوری روم، حملات بربرها در اروپا، سوءظن بومیان امریکا و افریقا و نیز در روزگار خودمان مقاصد شوم کمونیسم ملحد، کماکان رشد کرده و گسترش یافته است. تعداد اعضای آن از صد و بیست نفر در کشوری کوچک به بیش از دو میلیارد نفر در تکتک کشورهای جهان افزایش یافته است. کلیسا کهنترین و بزرگترین نهاد موجود در دنیاست، و در خلال دو هزار سال گذشته علاوه بر موعظۀ پیام انجیل، به گرسنگان خوراک داده است، از بیماران پرستاری کرده است، به ملاقات زندانیان رفته است، یتیمان را پرورش داده است، و شجاعانه بر ضد تمام پلیدیهایی که زندگی بشر را به نابودی میکشانند، نظیر بردگی، فحشا، قمار، مواد مخدر و مشروبات الکلی، موضع گرفته است. دستاوردهای بهترین دولتها (که چندان هم زیاد نیست) در قیاس با دستاوردهای کلیسای مسیح رنگ میبازد و ناچیز جلوه میکند. کلیسا نه تنها به مردم خدمت میکند، بلکه اگر با اقتدار عمل نماید تأثیر بسیار مثبت و عمیقی نیز بر نهادهای دولتی دارد بدون آنکه لزوماً خود را درگیر مسائل روزمرۀ حکومتی سازد. در همین روزگار ما ببینید کلیسا در نابودی کمونیسم در شوروی چه نقش تعیینکنندهای ایفا کرده است، یا در براندازی نظام تبعیض نژادی در افریقای جنوبی چه تأثیر بهسزایی داشته است (نگاه کنید به مقالۀ دزموند توتو). ضمناً اگر خوب دقت کنیم، در مورد کشورهایی که ساکنینشان بهخاطر وجود حکومتهای خودکامه در پی گریختن از آنها هستند و کشورهایی که مردم خواهان پناه بردن به آنها هستند، متوجه نکتۀ جالبی خواهیم شد: اکثر پناهجویان از کشورهایی هستند که کلیسا در آنها نقشی در تعیین ارزشهای جامعه و معیارهای حکومتی نداشته است. برعکس، کشورهایی که مردم ترجیح میدهند به آنها پناه ببرند اغلب کشورهایی هستند که کلیسا در گذشته نقش بسزایی در شکل دادن به ارزشهای اخلاقی جامعه داشته و نظام حقوقی آنها بر چارچوبی مسیحی مبتنی بوده است (ولو آنکه چنین جوامعی اکنون تحت لوای تجددگرایی به ارزشهای مسیحی خود پشت کرده باشند). بهعبارت دیگر، چنین بهنظر میرسد که جوامعی که بهتر اداره میشوند جوامعی هستند که به نوعی در گذشته پیوند مستحکمتری با کلیسا داشتهاند. در اینجا حقیقت سادهای نهفته است: هر چه ریشههای کلیسا در جامعهای قویتر باشد، آن جامعه بهتر و منصفانهتر عمل خواهد کرد. بنابراین اگر میخواهید شاهد تغییر در جامعه باشید، اگر کشورتان را دوست دارید و میخواهید خدمتی به آن بکنید، عضوی فعال و مؤثر در کلیسای خود باشید.
برگردیم به سؤال اصلی: اینکه فرد مسیحی تا چه حد باید در امور سیاسی دخالت کند و فردی سیاسی باشد. میتوان چنین پاسخ داد که تا آن حد که عیسی فردی سیاسی بود. عیسی مسیح مژدۀ پادشاهی خدا را با شور و حرارت به مردم اعلام میکرد و در برابر گناه قاطعانه میایستاد. اما بهرغم درخواستهای مکرر افراد پیرامونش، حاضر نشد خود را در درگیریهای سیاسی جامعۀ روزگار خود دخیل سازد. او بجای گوش فرا دادن به تودۀ عوام، به ندای پدرش گوش فرا داد - پدری که او را بر بالای صلیب فرستاد، از مرگ برخیزانید، و کلیسایی به او بخشید که از طریق آن همچنان کار نجاتبخش خود را به انجام میرساند، نه تنها برای یک کشور بلکه برای تمام دنیا.
[۱] نگاه کنید به یوحنا ۲: ۱۳ - ۲۲؛ لوقا ۱۹: ۴۵- ۴۶؛ مرقس ۱۱: ۱۵- ۱۹؛ متی ۲۱: ۱۲- ۱۳
[۲] متی ۲۳: ۲۷
[۳] نگاه کنید به متی ۲۱: ۳۳- ۴۵
[۴] دیدگاه کلی کتابمقدس درمورد اطاعت از دولت را هم در عهدجدید میبینیم و هم در عهدعتیق. بهعنوان مثال در عهدعتیق داود با اینکه مسح شده و برگزیدۀ خدا بود، حاضر نشد در برابر شائول پادشاه قد علم کند. در عهدجدید نیز پطرس و یوحنا با اینکه حاضر نشدند از دستور شورای یهود مبنی بر عدم موعظه انجیل تبعیت کنند، اما نمیبینیم که خواسته باشند با خود نظام یهود یا نظام دینی-سیاسی موجود درافتند. همین موضوع در مورد پولس نیز صادق است. او آشکارا حکومت روم را قبول داشت و حتی برای دفاع از حقوق خود به قوانین روم توسل جست (بهعنوان مثال نگاه کنید به اعمال ۲۲: ۲۵). بهعلاوه، او نیز همچون پطرس معتقد بود که مسیحیان باید از مقامات اطاعت کنند (بهعنوان مثال، رومیان ۱۳: ۱ - ۱۷؛ اول پطرس ۲: ۱۳).
ده فرمان موسی و دلیل عطا شدن آن
ده فرمان فهرستی از دستورات مذهبی است که طبق کتابهای خروج و تثنیه از جانب خدا، بر موسی در محلی به نام کوه سینا وحی شد. بنا به باور یهودیان و ما مسیحیان، این احکام بر دو لوح سنگی حک شدند و موسی آنها را برای قوم بنی اسرائیل خواند.
این فرمانها محور شریعت یهود بوده و تمام احکام شریعت نیز در همین فرمانها ریشه دارد. قوم خدا با پذیرفتن این فرمانها با خدا همپیمان میشود.
ده فرمان به این دلیل عطا شد تا بر تمام مردم مسلم شود که تا چه حد احکام خدا را زیر پا گذاشته اند. اما هر چه بیشتر به طبیعت گناهکار خود پی می بریم ، بیشتر لطف و بخشش بی پایان خدا را درک می کنیم .(رومیان باب پنج آیه بیست)
غلاطیان باب ۳
۱۰ همچنین ، کسانی که می خواهند بوسیله اجرای دستورهای شریعت نجات یابند، زیر لعنت خدا قرار دارند؛ زیرا در تورات چنین آمده است : “ملعون باد کسی که حتی یکی از دستورهای کتاب شریعت را بشکند.” ۱۱ در نتیجه ، روشن است که هیچکس نمی تواند از راه حفظ شریعت و قوانین مذهبی ، مورد قبول خدا واقع شود. یکی از انبیا نیز گفته است : “فقط کسی نجات می یابد که به خدا ایمان داشته باشد.” ۱۲ اما روش “شریعت “ با روش “ایمان “ تفاوت بسیار دارد. مطابق روش “شریعت “ انسان زمانی نجات می یابد که تمام احکام شریعت را بدون هیچ نقصی انجام دهد. ۱۳ اما مسیح ، لعنتی را که در اثر گناهان ما بوجود آمده بود، برخود گرفت و ما را از هلاکتی که این روش “شریعت “ پدید آورده بود، رهایی بخشید، روشی که انجامش غیرممکن بود. بلی ، مسیح ، لعنت ما را برخود گرفت ، زیرا در تورات آمده است : “ملعون است هر که به دار آویخته شود.” (عیسی مسیح نیز به دار صلیب آویخته شد.) ۱۴اکنون خدا می تواند همان برکتی را که به ابراهیم وعده داده بود، بوسیله عیسی مسیح به غیریهودیان نیز عطا فرماید. اکنون همه ما مسیحیان می توانیم روح القدس موعود را از راه همین ایمان بدست آوریم .
شریعت نمی تواند وعدۀ خدا را باطل سازد.
۱۵ برادران عزیز، حتی در زندگی روزمره ما، اگر کسی پیمان و قرارداد امضا کند و یا وصیتنامه ای تنظیم نماید، دیگر هیچکس نمی تواند آن را باطل کند و یا تغییری در آن بدهد. ۱۶ به همین ترتیب ، خدا نیز به ابراهیم و به “فرزند” او وعده هایی داد. توجه داشته باشید که خدا نفرموداین وعده ها را به “فرزندان “ او خواهد داد، که منظور یهودیان باشد؛ بلکه فرمود که وعده ها را به فرزند او عطا خواهد کرد، که منظور عیسی مسیح است . ۱۷ حال مقصودم اینست : وعده و پیمان خدا مبنی بر نجات بشر توسط ایمان ، که خدا آن را نوشت و مهر کرد، بوسیله ده فرمان و شریعت که چهارصدوسی سال بعد از آن روی کار آمد، به هیچ وجه باطل نشد و تغییر نیافت . ۱۸ اگر قرار می شد نجات از راه اجرای دستورهای مذهبی حاصل شود، مسلماً این روش نجات با روشی که ابراهیم از طریق آن مقبول خدا گشت ، تفاوت پیدا می کرد. زیرا تنها کاری که ابراهیم انجام داد، پذیرفتن وعده خدا بود. ۱۹ پس دراینصورت ، خدا شریعت را به چه علت عطا کرد؟ شریعت در واقع بعد از وعده های خدا عطا شد تا به انسان نشان دهد که احکام خدا را نگاه نمی دارد و گناهکار است . اما روش “شریعت “ فقط تا زمان آمدن مسیح می بایست ادامه یابد، یعنی همان “فرزندی “ که خدا به ابراهیم وعده داده بود. در اینجا فرق دیگری نیز وجود دارد: خدا شریعت و احکام خود را توسط فرشتگان به موسی عطا کرد تا او نیز آن را به مردم بدهد. ۲۰ اما خدا وعده خود را به ابراهیم بطور مستقیم داد، بدون اینکه واسطه ای درکار باشد، واسطه ای مانند فرشتگان یا موسی. ۲۱ پس به این ترتیب ، آیا احکام خدا با وعده او متضاد است ؟ هرگز! اگر ما می توانستیم با اجرای شریعت و احکام آن نجات بیابیم ، دیگر لازم نبود که خدا راه دیگری برای آزادی از چنگال گناه به ما نشان دهد، زیرا کتاب آسمانی می فرماید که همه ما در چنگ گناه اسیریم . ۲۲ تنها راه آزادی برای همه ما اینست که به عیسی مسیح ایمان آوریم .
منظور عیسی مسیح از خریدن شمشیر چه بود؟
در انجیل لوقا ۲۲ آیه ۳۶ گفته شده:عیسی فرمود: «اما اکنون اگر کوله بار و پول دارید، بردارید؛ و اگر شمشیر ندارید، بهتر است لباس خود را بفروشید و شمشیری بخرید. آیا منظور مسیح از خریدن شمشیر در این آیه از انجیل لوقا جنگ و دشمنی بوده است؟
بسیاری افراد که نظرات انتقادی نسبت عیسی مسیح دارند و جهت وارونه نشان دادن فلسفه حضور عیسی مسیح که پرستش او نبود بلکه فلسفه جسم پوشیدن خداوند ایجاد محبت بود ایه ۳۶ از باب ۲۲ لوقا را که عیسی گفته بو:اما اکنون اگر کوله بار و پول دارید، بردارید؛ و اگر شمشیر ندارید، بهتر است لباس خود را بفروشید و شمشیری بخرید. را با توجه به دشمنی خود با مسیح طوری تفسیر کرده اند که مسیح را مروج خشونت و خونریزی جلوه دهند در این مقاله سعی شده است با توجه به آیات کتاب مقدس پاسخ آن سری از منتقدان عیسی مسیح که در ذهن مردم مروج خشونت معرفی کرده اند باشد،کلام خدا در انجیل یوحنا باب یک آیه ۱۷ گفته است: خدا احکام خود را توسط موسی به مردم داد، اما راستی و محبت را بوسیله عیسی مسیح عطا فرمود.
این نوشته را با این آیه از افسسیان باب ۶ آیه ۱۲ تا ۱۷ آغاز میکنیم :۱۲ بدانید که جنگ ما با انسانها نیست، انسانهایی که گوشت و خون دارند؛ بلکه ما با موجودات نامرئی میجنگیم که بر دنیای نامرئی حکومت میکنند، یعنی بر موجودات شیطانی و فرمانروایان شرور تاریکی. بلی، جنگ ما با اینهاست، با لشکرهایی از ارواح شرور که در دنیای ارواح زندگی میکنند. ۱۳ بنابراین، از یک یک سلاحهای خدا به هنگام حمله دشمنتان، شیطان، استفاده کنید، تا بتوانید حملههای او را دفع نمایید و در آخر، بر پایهای خود محکم بایستید. ۱۴ اما برای این منظور، «کمربند محکم راستی» را به کمر ببندید و «زره عدالت خدا» را در بر نمایید. ۱۵ «کفش انجیل آرامش بخش» را به پا کنید تا به همه جا رفته، پیغام انجیل را به همه اعلام نمایید. ۱۶ «سپر ایمان» را نیز بردارید تا در مقابل تیرهای آتشین شیطان محفوظ بمانید. ۱۷ «کلاهخود نجات» را بر سر بگذارید و «شمشیر روح» را که همان کلام خداست، بدست گیرید.
در همان شبی که عیسی در باغ جتسیمانی بود طبق انجیل یوحنا باب ۱۸ آیه ۱۰ تا ۱۱ : ۱۰ در همین وقت، شمعون پطرس شمشیر خود را کشید و گوش راست «ملوک» خدمتکار کاهن اعظم را برید. ۱۱ عیسی به پطرس فرمود: «شمشیرت را غلاف کن. آیا جامی را که پدرم به من داده است، نباید بنوشم؟»، انجیل لـوقـا باب ۲۲ در آیه ۴۹گفته شده است: اما شاگردان، وقتی متوجه جریان شدند، فریاد زدند: «استاد، آیا اجازه میدهید بجنگیم؟ شمشیرهایمان حاضر است!» ۵۰ همان لحظه یکی از ایشان به روی خادم کاهن اعظم شمشیر کشید و گوش راست او را برید. ۵۱ عیسی بلافاصله گفت: «دیگر بس است!» سپس گوش او را لمس کرد و شفا داد.،در ادمه در همین انجیل لوقا باب ۲۲ در آیه ۵۲ آنگاه عیسی به کاهنان اعظم، فرماندهان محافظین خانه خدا و سران مذهبی که آن گروه را رهبری میکردند، گفت: «مگر من یک دزد فراری هستم که برای گرفتنم، با چماق و شمشیر آمدهاید؟ ۵۳ من هر روز در خانه خدا بودم؛ چرا در آنجا مرا نگرفتید؟ آن موقع نمیتوانستید کاری بکنید، اما اکنون زمان شماست، زمانی که قدرت شیطان حکمفرماست!» ۵۴ به این ترتیب او را گرفته، به خانه کاهن اعظم بردند. پطرس نیز از دور ایشان را دنبال کرد.
بنا بر این دو شمشیر در مقابل یورش مخالفان مسیح به باغ جتسیمانی برای درگیری فیزیکی و یا فرار در مقابل آنها کافی نبوده و طبق آیاتی که در بالا برای شما مثال زدم زمانی که شمعون پطرس گوش یکی از آنها را برید مسیح مخالفت کرد و تازه گوش وی را شفا داد.
اگر به انجیل لوقا باب ۹ آیه ۳ مراجعه کنید گفته شده است : پیش از آنکه براه افتند، عیسی به آنان فرمود: «در این سفر، هیچ چیز با خود نبرید، نه چوب دستی، نه کوله بار، نه خوراک، نه پول و نه لباس اضافی.و همینطور همین انجیل باب ۱۰ آیه ۱ تا ۱۷ مراجعه کنید ، ۱ آنگاه، عیسای خداوند هفتاد نفر دیگر را تعیین کرد و ایشان را دو به دو به شهرها و نقاطی که خود عازم آن بود، فرستاد، ۲ و به آنها فرمود: «مردم بیشماری آماده شنیدن کلام خدا هستند. بلی، محصول بی نهایت زیاد است و کارگر کم! پس از صاحب محصول درخواست کنید تا کارگران بیشتری به کمکتان بفرستد. ۳ بروید و فراموش نکنید که من شما را همچون برهها به میان گرگها میفرستم. ۴ با خود نه پول بردارید، نه کوله بار و نه حتی یک جفت کفش اضافی. در بین راه نیز وقت تلف نکنید. ۵ «وارد هر خانهای که شدید، قبل از هر چیز بگویید: برکت بر این خانه باشد. ۶ اگر کسی در آنجا لیاقت برکت را داشته باشد، برکت شامل حالش میشود و اگر لیاقت نداشته باشد، برکت به خود شما بر میگردد. ۷ پس در همان خانه بمانید و بدنبال جای بهتر، از خانه به خانهای دیگر نقل مکان نکنید. هر چه به شما میدهند، بخورید و بنوشید و از اینکه از شما پذیرایی میکنند، شرمسار نباشید، چون کارگر مستحق مزد خویش است! ۸ «اگر اهالی شهری شما را پذیرا شوند، هر چه پیش شما بگذارند، بخورید و بیماران را شفا دهید و به ایشان بگویید: ۹ ملکوت خدا به شما نزدیک شده است. ۱۰ «اما اگر شهری شما را نپذیرفت، به کوچههای آن بروید و بگویید: ۱۱ ما حتی گرد و خاک شهرتان را که بر پایهای ما نشسته، میتکانیم تا بدانید که آینده تاریکی در انتظار شماست. اما بدانید که در رحمت خدا به روی شما گشوده شده بود. ۱۲ حتی وضع شهرگناهکاری چون سدوم، در روز داوری، از وضع چنان شهری بهتر خواهد بود. ۱۳ «وای بر شما ای اهالی خورزین و بیت صیدا! چه سرنوشت وحشتناکی در انتظار شماست! چون اگر معجزاتی را که برای شما کردم در شهرهای فاسدی چون صور و صیدون انجام میدادم، اهالی آنجا مدتها پیش به زانو در میآمدند و توبه میکردند، و یقیناً پلاس میپوشیدند و خاکستر بر سر خود میریختند، تا نشان دهند که چقدر از کرده خود پشیمانند. ۱۴ بلی، در روز داوری، مجازات مردم صور و صیدون از مجازات شما بسیار سبکتر خواهد بود. ۱۵ ای مردم کفرناحوم، به شما چه بگویم؟ شما که میخواستید تا به آسمان سر برافرازید، بدانید که به جهنم سرنگون خواهید شد!» ۱۶ سپس به شاگردان خود گفت: «هر که شما را بپذیرد، مرا پذیرفته است، و هر که شما را رد کند، در واقع مرا رد کرده است، و هر که مرا رد کند، خدایی را که مرا فرستاده، رد کرده است.» ۱۷ پس از مدتی هفتاد شاگرد برگشتند و با خوشحالی به عیسی خبر داده، گفتند: «خداوندا، حتی ارواح پلید نیز به نام تو، از ما اطاعت میکنند!»
میبینید که عیسی مسیح به رسولان(در باور اسلامی حواریون) ماموریت داد تا خدمتشان را از اورشلیم آغاز کنند و حتی به آنها گفته است که چگونه رفتاری داشته باشند. اگر دقت کنید حتی مسیح آنها را به بره در میان گرگان تشبیه کرده است ، مسیح به شاگردان خودش هموراه توصیه میکرد با مردم دوستانه برخورد کنند و حتی گفته بود بیماران را شفا دهند چگونه میشود مسیح به آنها بگوید از شمشیر و خشونت بهره گیرند؟ دو باره تکرار میکنم او حتی شمعون پطرس را از ضربه زدن با شمشیر منع کرد،عیسی به اتهام محبت و دوست داشتن انسانها و به خاطر بخشیده شدن گناه انسانها جانش بر روی صلیب فدا شد .
یک آیه بعد از آیه [لوقا باب ۲۲ آیه ۳۶] در آیه ۳۷ گفته شده است :۳۷ چون زمان انجام این پیشگویی درباره من رسیده است که میگوید: همچون یک گناهکار، محکوم خواهد شد. بلی، هر چه درباره من پیشگویی شده است، عملی خواهد شد.» و حال میرسیم سراغ آن پیشگویی مد نظر مسیح در کتاب عهد قدیم اشعیا باب ۵۳ آیه ۱۲ آمده است :۱۲ به او مقامی بزرگ و قدرتی عظیم خواهم داد، زیرا او خود را فدا کرد، از خطاکاران محسوب شد، بار گناهان بسیاری را بر دوش گرفت و برای خطاکاران شفاعت کرد.
عیسی قدرتی عظیم دآشت،همانند جنایتکاران بازداشت شد،همانند جنایتکاران اعدام شد و حتی او در میان دو دزد مصلوب شد در انجیل لوقا باب ۲۳ آیه ۳۲و۳۳ دو جنایتکار را بردند تا با او اعدام کنند. نام محل اعدام،جلجتا «کاسه سر» بود. در آنجا هر سه را به صلیب میخکوب کردند، عیسی در وسط و آن دو جنایتکار در دو طرف او،همینطور طبق انجیل لوقا باب ۲۳ آیات ۳۹ تا ۴۳ عیسی در آخرین لحظات هم محبت میکرد : ۳۹ یکی از آن دو جنایتکار که در کنار عیسی مصلوب شده بود، به طعنه به او گفت: «اگر تو مسیح هستی، چرا خودت و ما را نجات نمیدهی؟» ۴۰و۴۱ اما آن دیگری، او را سرزنش کرد و گفت: «حتی در حال مرگ هم از خدا نمیترسی؟ ما حقمان است که بمیریم، چون گناهکاریم. اما از این شخص، یک خطا هم سر نزده است.» ۴۲ سپس رو به عیسی کرد و گفت: «ای عیسی، وقتی ملکوت خود را آغاز کردی، مرا هم بیاد آور!» ۴۳ عیسی جواب داد: «خاطر جمع باش که تو همین امروز با من در بهشت خواهی بود!»
حالا در مورد آن شمشیر وقتی عیسی دستگیر شد و محاکمه شد و اعدام شد همه اینها به مانند یک جنایتکار با وی رفتار شد.خب یک جنایتکار معمولا سلاح دارد عیسی هم سلاح داشت سلاح عیسی چه بود؟رجوع میکنیم به انجیل متی باب ۲۶ آیه ۵۰ تا ۵۴ ۵۰ عیسی گفت: «دوست من، کار خود را زودتر انجام بده!» پس آن عده جلو رفتند و عیسی را گرفتند. ۵۱ در این لحظه یکی از همراهان عیسی شمشیر خود را کشید و با یک ضربه، گوش غلام کاهن اعظم را برید. ۵۲ عیسی به او فرمود: «شمشیرت را غلاف کن. هر که شمشیر بکشد، با شمشیر نیز کشته خواهد شد. ۵۳ مگر نمیدانی که من میتوانم از پدرم درخواست کنم تا در یک لحظه، هزاران فرشته به کمک ما بفرستد؟ ۵۴ ولی اگر چنین کنم، پیشگوییهای کتاب آسمانی درباره من چگونه جامه عمل خواهند پوشید؟»،عیسی نیازی به آن سلاح دنیوی (شمشیر) نداشت او گفت اگر از پدر درخواست کنم هزاران فرشته به کمک ما میفرستد ولی باز هم تاکید به عملی شدن پیشگویی در کتاب مقدس داشت،یعنی خواست پدر بوده است که مسیح کشته شود و حتی اگر امپراتوری روم هم توقف اعدام را صادر میکرد آن پیشگویی به تحقق نمیپیوست اگر شمعون پطرس از شمشیر خود برای جلوگیری از دستگیری مسیح استفاده میکرد پیش گویی های کتاب مقدس عملی نمیشد.
عیسی همواره در تعالیم خود از مثال های فیزیکی مانند (دانه،چراغ،سکه،گوسفند و …) برای درک مسائل غیر فیزیکی و حقایق هستی استفاده میکرده است، و آن دو شمشیر هم مثالی برای در مسائل غیر فیزیکی و حقایق هستی بوده است،حتی ما در انجیل متی باب ۱۰ ایه ۳۴ میبینم که عیسی گفته است گمان مبرید که آمدهام صلح و آرامش را بر زمین برقرار سازم. نه، من آمدهام تا شمشیر را برقرار نمایم،منظور عیسی این نبود که با شمشیر خونریزی به راه بیاندازد،همانگونه که در کتاب مقدس میخوانیم عیسی در دوران حضور خود برروی زمین چنین کاری را نکرد،منظور عیسی شمشیر از لحاظ فیزیکی نبود منظور شمشیر روحانی و معنوی بود، و دقیقا معنای دو شمشیری که عیسی در لوقا باب ۲۲ آیه ۳۶ به صورت تحت الفظی گفته است در متی باب ۱۰ آیه ۳۴ و لوقا باب ۱۲ آیه :۵۱ نهفته است ،۵۱:«آیا تصور میکنید که آمدن من باعث صلح و آشتی مردم با یکدیگر میشود؟ نه! بلکه بخاطر من، مردم با یکدیگر اختلاف پیدا خواهند کرد
تفسیر فوق نمیگوید که دو شمشیر وجود نداشته بلکه در لوقا باب ۲۲ ایه ۳۸ هم آمده که گفتند: «استاد، دو شمشیر داریم.» اما عیسی فرمود: «بس است!»آن دو شمشیر علامت، یا خیالی و یا نامرئی نبودند شمعون پطرس واقعا گوش خدمتکار کاهن اعظم را با یکی از آنها برید در انجیل متی باب ۲۶ آیه ۵۱ در این لحظه یکی از همراهان عیسی شمشیر خود را کشید و با یک ضربه، گوش غلام کاهن اعظم را برید. و همینطور در انجیل لوقا باب ۲۲ آیه ۴۹ تا ۵۱ گفته شده است:۴۹ اما شاگردان، وقتی متوجه جریان شدند، فریاد زدند: «استاد، آیا اجازه میدهید بجنگیم؟ شمشیرهایمان حاضر است!» ۵۰ همان لحظه یکی از ایشان به روی خادم کاهن اعظم شمشیر کشید و گوش راست او را برید. ۵۱ عیسی بلافاصله گفت: «دیگر بس است!» سپس گوش او را لمس کرد و شفا داد
با این حال، پطرس پیش از تولد رسمی کلیسا در روز پنطیکاست از شمشیر استفاده کرد،هنگامی که او با شیوه ای منحصر به فرد از روح القدس پر میشود (اعمال رسولان ۲) ،تاریخ کلیسا به ما نشان میدهد که هیچ یک از رسولان در رسالت خود جنگ یا تلاش به انجام جنگ نداشته اند،یا به مرگ طبیعی از دنیا رفته اند یا با توطیه چینی به شهادت رسیدند.
نتیجه گیری
با استناد بر متی باب ۲۶ ایه ۵۱ تا ۵۲ در حوادث در باغ جتسیمانی در دستورات عیسی تعلیم خشونت وجود ندارد ۵۱ در این لحظه یکی از همراهان عیسی شمشیر خود را کشید و با یک ضربه، گوش غلام کاهن اعظم را برید. ۵۲ عیسی به او فرمود: «شمشیرت را غلاف کن. هر که شمشیر بکشد، با شمشیر نیز کشته خواهد شد،با این آیات به نتیجه میرسیم که عیسی مسیح منظورش شمشیری که برای جنگ و خونریزی استفاده میشود نبوده است بلکه شمشیر روحانی که در بالا اشاره شده است بوده چون اگر قصد خونریزی داشت هیچوقت شمعون پطرس را از شمشیر کشیدن منع نمیکرد.
۱۳۹۴-۱۲-۰۶
عید یکشنبه نخل چیست؟
یکشنبه یک هفته پیش از عید قیام عیسی مسیح و پیروزی وی بر مرگ،و روز ورود وی به اورشلیم.
بر اساس اناجیل چهار گانه ( انجیل متی باب ۲۱ آیه ۱-۱۱،انجیل مرقس باب ۱۱ آیه ۱-۱۱،انجیل لـوقـا باب ۱۹آیه ۲۸-۴۴،انجیل یوحنا باب ۱۲ آیه ۱۲-۱۹) یکشنبه یک هفته پیش از عید قیام عیسی مسیح و پیروزی وی بر مرگ و وارد شدن عیسی مسیح به اورشلیم را یکشنبه عید نخل مینامند،بسیاری از مسیحیان در آن یکشنبه در صفوف منظم با در دست داشتن نخل یاد آن روز را گرامی میدارند.
این در حالی است که در عهد قدیم در کتاب زکریا باب ۹ آیه ۹ نیز پیشگویی وعدۀ ظهور پادشاه اسرائیل و این رویداد به این شرح آمده است
ای قوم من، شادی کنید و از خوشحالی فریاد برآورید، چون پادشاهتان نزد شما میآید! او نجات دهندهای پیروزمند است و با فروتنی، سوار بر کرّه الاغی میآید!
بر اساس اناجیل ،عیسی پیش از بازگشت به اورشلیم، به همراه شاگردان خود وارد بیت فاجی و بیت عنیا نزد کوه زیتون شد،در همان لحظه عیسی به دو نفر از شاگردانش گفت که الاغی به همراه کره اش که در یکی از روستاهای اطراف بسته شده را نزد او بیاورند،زیرا در فرهنگ اسراییل وارد شدن سوار بر الاغ به معنای وارد شدن از سر صلح و دوستی میباشد همانگونه در یوحنا ۲۱ آیه ۱-۴ گفه شده و چون نزدیک به اورشلیم رسیده، وارد بیت فاجی نزد کوه زیتون شدند. آنگاه عیسی دو نفر از شاگردان خود را فرستاده، ۲ بدیشان گفت: «در این قریهای که پیش روی شما است بروید و در حال، الاغی با کرهّاش بسته خواهید یافت. آنها را باز کرده، نزد من آورید. ۳ و هرگاه کسی به شما سخنی گوید، بگویید خداوند بدینها احتیاج دارد که فیالفور آنها را خواهد فرستاد.» ۴ و این همه واقع شد تا سخنی که نبی گفته است تمام شود.
در انجیل لوقا باب ۱۹ آیه ۳۵-۳۶ گفته شده است که دو تن از شاگردان لباس های خود را از تن در آوردند و بر روی الاغ گذاشتند تا عیسی بر روی آن بنشیدن و همچنین برخی از مردم به احترام او، لباسهای خود را در راه، در مقابل او پهن میکردند و با شادی از او استقبال میکردند همچنین در انجیل لوقا باب ۱۹ آیه ۴۱ نیز گفته شده است که هنگامی که عیسی به اورشلیم نزدیک میشود او به شهر نگاه کرده و برای آن گریه میکند و پیشبینی آیندهای دردناک برای این شهر میکند.
در مسیحیت بسیاری این روز را به عنوان جشن یکشنبه نخل به شادی میپردازند.
۱۳۹۴-۱۲-۰۵
چگونه انجیل عیسی مسیح را برای مسلمانان بشارت دهیم؟
در حال حاضر شاهد رشد افراطی گرایی اسلامی توسط مسلمانان تندرو میباشیم که به تشدید آزار و اذیت بی سابقه در بین مسیحیان و حتی مسلمانان شده است که ده ها هزار نفر کشته و میلیونها آواره و پناهنده به جا گذاشته است،که برای نجات جان خود و فرار از خشونت از زادگاه خود خارج شده اند دهها هزار نفر از مسلمانان به علت دیدن خشونت بسیار در جوامع خود سرخورده شده اند و به مسیح ایمان آورده اند . اما این رخداد به این معنی نیست؛ که ترس بر ما غلبه کند که ما دیگر نمیتوانیم و نباید کلام خدای زنده را بشارت ندهیم ،چنان که کلام خدا در رومیان باب ۱۰ آیه ۸ تا ۱۷ گفته است: ۸ زیرا نجاتی که از راه ایمان به مسیح بدست میآید، به آسانی در دسترس هر یک از ما قرار دارد و به اندازه قلب و زبان خودمان، به ما نزدیک است؛ ما نیز درباره همین نجات موعظه میکنیم. ۹ درواقع، اگر انسان با زبان خود نزد دیگران اقرار کند که عیسی مسیح خداوند اوست و در قلب خود نیز ایمان داشته باشد که خدا او را پس از مرگ زنده کرد، نجات خواهد یافت. ۱۰ زیرا بوسیله ایمان قلبی است که شخص رضایت خدا را حاصل میکند؛ و بعد هنگامی که در برابر دیگران ایمان خود را به زبان میآورد، نجات خود را تأیید مینماید. ۱۱ کتاب آسمانی نیز میفرماید که هر که به مسیح ایمان داشته باشد، هرگز ناامید نخواهد شد. ۱۲ در این زمینه، یهود و غیر یهود یکسانند، زیرا همه دارای یک خداوند هستند، خداوندی که گنجینههای عظیم خود را در اختیار همه آنانی میگذارد که طالب و تشنه او هستند. ۱۳ پس خداوند هر کس را که به او پناه ببرد، نجات خواهد داد. ۱۴ اما چگونه مردم به خداوند پناه آورند، در حالیکه به او ایمان ندارند؛ و چگونه ایمان بیاورند، در حالیکه راجع به او چیزی نشنیدهاند؟ و چگونه بشنوند، اگر کسی مژده انجیل را به ایشان اعلام نکند؟ ۱۵ و چگونه بروند و اعلام کنند، اگر کسی ایشان را نفرستد؟ کتاب آسمانی در این باره میفرماید: «چه خوش قدمند آنانی که مژده «آشتی با خدا» را اعلام میکنند، و درباره لطف و مهربانی خدا، خبرهای خوش میآورند!» به عبارت دیگر به کسانی که برای اعلام مژده انجیل میآیند، خوشامد میگوید! ۱۶ اما تمام کسانی که این مژده را میشنوند، آن را قبول نمیکنند. اشعیای نبی نیز میفرماید: «خداوندا، چه کسی سخنان مرا باور کرد؟» ۱۷ با اینحال، ایمان از شنیدن مژده انجیل بوجود میآید.
ما به عنوان یک مسیحی باید بدون ترس و واهمه همواره باید خدمت خداوندمان را در جهت بشارت انجیل،داشته باشیم ،ما باید در در این گل و لای مجهز شویم و کفش خود را به پا کنیم برای بشارت کلام خداوند که همانا مژده و انجیل خداوندمان عیسی میباشد و بر پایهای خود محکم بایستیم،کلام خدا در افسسیان باب ۶ آیه ۱۵ گفته است:«کفش انجیل آرامش بخش» را به پا کنید تا به همه جا رفته، پیغام انجیل را به همه اعلام نمایید.
اهمیت بشارت انجیل
بشارت خبر خوش انجیل و اعلام آن به همه باعث رشد و ترقی کلیسا که همانا بدن مسیح است میشود و کلیسا به رشد و کمال لازم میرسد، یعنی کلیسا، در جای خود قرار میگیرد، هر اندام با روش خاص خود، به اندامهای دیگر کمک میکند، بطوری که تمام بدن در تندرستی کامل و مملو از محبت، رشد مینماید همگی در مسیح پُر شده و دیگر مانند کودکان گمراه نیستیم که هر دروغ و شیادی ما را از مسیر ایمانمان منحرف کند،با عشق و علاقه، همواره در جستجوی راستی قدم خواهیم برداشت و به تدریج شکل مسیح که همانا سر کلیسا است میشویم،کلام خدا در افسسیان باب ۴ آیه ۱۳ تا ۶ میگوید:۱۳ تا سرانجام همه ما در ایمان و شناخت خود از فرزند خدا متحد شده، رشد کنیم و به پری مسیح برسیم. ۱۴ در آنصورت، دیگر مانند اطفال نخواهیم بود که در اثر سخنان دیگران و دروغهایی که برای گمراهی ما میگویند، هر لحظه نسبت به ایمانمان تغییر عقیده بدهیم، ۱۵و۱۶ بلکه با عشق و علاقه، همواره در پی راستی خواهیم رفت. راست خواهیم گفت، راست عمل خواهیم کرد و راست خواهیم زیست تا به این ترتیب، بتدریج در هر امری مانند مسیح شویم که سر کلیسا میباشد. تحت هدایت مسیح است که تمام اعضای بدن او، یعنی کلیسا، در جای خود قرار میگیرند. هر اندام با روش خاص خود، به اندامهای دیگر کمک میکند، بطوری که تمام بدن در تندرستی کامل و پر از محبت، رشد مینماید.
در کتاب مقدس بارها و بارها به ما گفته است که چگونه باید این کار(بشارت) را انجام دهیم ، صحبت کردن از حقیقت و عشق همراه با فیض و دانایی و درک احکام خداوند ،همانگونه که کلام خدا در مزمور ۱۱۹ آیه ۱۳۰ گفته است درک کلام خدا به انسان نور میبخشد و ساده دلان را خردمند میکند،با درک کلام خدای زنده ما مغلوب بدی نمیشویم و مورد لطف خداوند قرار میگیریم و از چنگال ظالمین رهایی پیدا میکنیم،بنظر من آنانی که کلام خدای زنده و احکام حقیق و عشق همراه با فیض او را را درک نکرده اند به ویژه مسلمانان برای رهایی از چنگال ظالمین نیاز به بشارت کلام دارند تا همگی با عشق و علاقه، همواره در جستجوی راستی قدم برداریم و تندرستی کامل و پر از محبت، رشد کنیم.
ما به عنوان یک مسیحی باید توان خود را به دور از هر تعصب در مقابل مکالمه و بشارت با غیر باورمندان به مسیح به خصوص مسلمانان افزایش دهیم و با آنان با مهربانی از عشق و محبت خداوند که در کتاب مقدس نهفته است صحبت کنیم ،باید بتوانیم از تفسیر های غلطی که در ارتباط با ایمان مسیحی شده است برای آنان تفسیرات صحیح را ارایه دهیم تا از درکی غلط که بر ذهن آنان از ایمان مسیحی فرو نشانده اند خارج شوند،همانگونه که کلام خدا در انجیل یوحنا باب ۴ از صحبت کردن عیسی مسیح در کنار چاه یعقوب با آن زن سامری گفته است و از هدیه عالی و آب حیات سخن به میان آورده است ،عیسی به آن زن سامری گفت کسی که از آبی که من میدهم بنوشد، ابدا تشنه نخواهد شد، بلکه آن آب در وجودش تبدیل به چشمهای جوشان خواهد شد و او را به زندگی جاوید خواهد رساند.
بسیاری از مسیحیان تصور میکنند مکالمه با مسلمانان کمی دشوار است و دلهره پیدا میکنند ،گاهی اوقات بهانه هایی هم برای خود میاورند به طور مثال با خود فکر میکنند امکان دارد که با او درگیر شوند ، یا با خود تصور میکنند که من توانایی پاسخ دادن به مخالفت های مسلمانان را ندارم و غیره،اما آیا کلامی که خداوند زنده به ما عطا فرموده است قوی و بُرنده تر از هر مخالفتی نیست ؟ همانگونه که در عبرانیان باب دوم آیه ۱۲ میگوید: «نام تو را به قوم خودم اعلام خواهم کرد و در میان جماعت تو را حمد خواهم خواند.»کلام خدا برای نجات همه انسانهایی است که به او ایمان میاورند و همه میتوانندبا ایمان آوردن به آن، به حضور خدا راه یابند و آن قدرت خداوند برای نجات ما میباشد،که شایستگی حضور ما در خداوند را نصیبمان میکند همانگونه که در رومیان باب ۱ آیه ۱۶ گفته است: زیرا من به انجیل عیسی مسیح افتخار میکنم چون قدرت خداست برای نجات تمام کسانی که ایمان بیاورند. پیغام انجیل در ابتدا فقط به یهودیان اعلام میشد، اما اکنون همه میتوانند با ایمان آوردن به آن، به حضور خدا راه یابند،و همانگونه که در مزمور ۱۱۹ آیه ۱۳۰ گفته است کلام خدا در دل انسان نور میتاباند ساده دلان را دانا میکند.
ما می توانیم از روشی که مسیح برای در گفتگو با آن زن سامری (یوحنا باب۴) گفته شده برای گفتگو با غیر ایمانداران استفاده کنیم با شرح دادن از هدیه ای از سوی خدا مسیح کنجکاوی آن زن را با صحبت در مورد آب حیات برانگیخت و این انگیزه ای شد برای آن زن سامری جهت کشف آنچه که زندگی ابدی است.
۱۳۹۴-۱۱-۲۷
گزارش واقعی حمله ماموران شهرداری به یک گاراژ و کتک زدن همه کارگران + فیلم دوربین های مدار بسته
وای اگر قالیباف رییس جمهور می شد ...!!!!؟؟؟؟؟؟
این گزارشی واقعی از گاراژ سعادت آباد است مشکل در سند سازی های شهرداری تهران هستش چرا که شهردار منطقه 2 مثلا استعفا داده !!! و ذکر میکنه قبلا ما وارد شده بودیم و زمین مال ماست و توافق کردیم و غیره و ذالک راستی قالیباف بعد از اینکه رییس پلیس شد و حالا شهردار با استخدام ارازل و اوباش و تغییر ماهیت اونها به پلیس مثلا محلات و پارکبان و شهربان و ... و عوامل شهرداری چقدر تا حالا در همین تهران داره جنایت میکنه ؟؟؟ اگر این رییس جمهور میشد کشتار راه می انداخت نه ؟؟ راستی نماینده های مجلس بله نماینده هایی که الان هم دنبال رای هستند چرا ساکت هستند ؟؟ چماق کش های دیروزی و شهربان های امروزی حامی اونها هستند نه ؟؟؟
۱۳۹۴-۱۱-۲۵
۱۳۹۴-۱۱-۲۳
۱۳۹۴-۱۱-۱۷
مکالمه سکسی شینا شیرانی مجری زن پرس تی وی با حمید عمادی مدیر ارشد صدا و سیما
شینا شیرانی مجری معروف زن شبکه تلویزیونی پرس تیوی، بعد از فرار از ایران فایل صوتی مکالمه سکسی خود با یکی از روسای شبکه پرس تی وی از او را منتشر کرد. در این فایل صوتی حمید عمادی از شینا شیرانی؛ مجری زن شبکه پرس تی وی تقاضای رابطه جنسی میکند و الفاظ جنسی و بیرون از عرفی را به زبان میآورد.
فیلم در همین پست انلاین موجود است برای دیدن باید فلش پلیر داشته باشید
اشتراک در:
پستها (Atom)
ترجمه کامل قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ به انگلستان ( Illegal Migration Act 2023) + لینک لجستلیشن
قانون مهاجرت غیرقانونی ۲۰۲۳ بخش ۳۷ - سال ۲۰۲۳ یک قانون برای تعیین مقررات و ارتباطات مرتبط با حذف افرادی از پادشاهی متحد که به نقض کنترل مه...
-
رادیکال کلام و موسیقی: شاهین نجفی تنظیم، رکورد، میکسینگ: مجید کاظمی هدایت به صفحه دانلود مستقیم (قابلیت دانلود یک جا و ...
-
BBBBC Music: Shahin Najafi Arrangement: Majid Kazemi Cover: Ali Baghban بى بى بى بى بى بى بى بى بى بى بى بى سى جان بى بى بى بى بى بى ...